توصیه بد: چگونه شخصیت را در فرزند خود بکشیم

فهرست مطالب:

تصویری: توصیه بد: چگونه شخصیت را در فرزند خود بکشیم

تصویری: توصیه بد: چگونه شخصیت را در فرزند خود بکشیم
تصویری: دکتر هلاکویی - چگونه با فرزندانمان رفتار کنیم تا از مشکلاتشان آگاه شویم 2024, آوریل
توصیه بد: چگونه شخصیت را در فرزند خود بکشیم
توصیه بد: چگونه شخصیت را در فرزند خود بکشیم
Anonim

گاهی اوقات به این فکر می کنید که مقاله ای را در مورد موضوعی خاص بنویسید ، اما به نوعی نوشته نمی شود. اما سپس مشتری می آید و پس از نوشتن متن ، می خواهد نوشته شود.

پس از مشاوره بعدی در مورد این خطوط ، من را تحت تاثیر قرار داد ، مدتهاست می خواهم "توصیه های مضر" بنویسم.

به نظر من دستورالعمل های مشابه در تغییرات مختلف به هر یک از والدین شوروی در بیمارستان داده شد. شخصی آنها را دور انداخت ، اما خیلی ها از آنها به عنوان راهنمای عمل استفاده کردند و از استدلال غیرقابل انکار استفاده کردند - "بنابراین همه انجام دادند!".

دستورالعمل از سری "توصیه های مضر".

چگونه شخصیت فرزند خود را از بین ببریم؟

وقتی به دنیا آمد ، تصمیم بگیرید که چه کسی و چه کسی خواهد بود. این ظاهر زیبا باید بی عیب و نقص باشد! تصورش کن! اگر غرور بر شما غرق شده است ، در این صورت به نقطه عطف برخورد کرده اید و می توانید در حالی که کودک روی تخت خوابیده است شروع به عمل کنید. زمان آن است که الگوی ایده آل خود را بسازید.

بنابراین:

  • به هیچ وجه ، هرگز او را تحسین نکنید. خوب ، اگر فقط ، در موارد استثنایی. در غیر این صورت ، او متکبر خواهد شد ، شما به دردسر نمی افتید.
  • بهتر است از او انتقاد کنید ، در مورد کاستی هایش به او بگویید ، بیشتر اوقات تا از آنها مطلع شود و تصحیح شده!
  • اگر کاستی ها جبران ناپذیر است ، بگذارید او از قبل با سرنوشت خود کنار بیاید ، به طوری که جلوگیری از ناامیدی.
  • هرگز به دختری نگو که او زیباست! او باید حرفه شایسته ای را انتخاب کند ، شرم آور نیست
  • هرگز به یک پسر نگویید که او باهوش است! برای جلوگیری از تصور اینکه او از شما باهوش تر است و شروع به سرسختی نکرد.
  • مطمئن شوید که فرزند خود را با دیگر بچه هایی که از او بهتر هستند مقایسه کنید. به این ترتیب او همیشه انگیزه ای خواهد داشت. بهتر شدن!
  • اسباب بازی نخرید مگر اینکه کودک شما آن را بخواهد. و در صورت درخواست ، قیمت را به او نشان دهید و متقاعد کنید که بهتر است چیزهای مفیدتری بخرید. این هست آموزش اقتصاد.
  • به فرزند خود بی پروا بودن را بیاموزید. به عنوان مثال ، اگر هنوز می توانید ژاکت برادر یا جوانان خود را بپوشید ، برای او یک ژاکت جدید نخرید. برای او توضیح دهید که این پول بهتر است برای چیزهای مهمتر هزینه شود. یادگیری مهم است اولویت بندی کنید.
  • او باید ساعت ها بخوابد و بخورد! حداکثر تا 9 تماس بگیرید. لازم است از گهواره به انضباط!
  • شما باید همه چیز را تمام کنید! هیچ چیز نباید روی بشقاب بماند. او باید یاد بگیرید که از کار والدین قدردانی کنید که از این آشفتگی پول درآورد
  • پول جیبی نیست! کودک می تواند با آنها سیگار بخرد ، اما به شما نمی گوید. شما نیازی به این مشکلات ندارید ، درست است؟
  • بگذارید او همه کارهای خانه را انجام دهد ، به تکالیف خانه عادت کند! حتی می توانید تمام کارهای خانه را به او واگذار کنید. بگذار باشد قدر کار را می داند.
  • تنها زمانی پیاده روی کنید که همه درس ها تمام شده و تمام کارهای خانه به پایان رسیده باشد. او باید سزاوار باشد راه رفتن.
  • اگر فرزند شما 3s یا حتی 2s می آورد ، باید بداند که این بسیار ، بسیار است بد و شرمنده … کمربند ، در هر صورت ، باید در مکانی قابل مشاهده برای کودک آویزان شود.
  • بهتر است پدر شما از کمربند استفاده کند. مامان می تواند تعداد سکته ها را به شما بگوید.
  • اگر پدر آنجا نیست یا او دور است ، مادران می توانند از طناب استفاده کنند.
  • هرگز اجازه ندهید کودک شما بزرگسالان را قطع کرده و صحبت کند تا زمانی که به او حق صحبت داده شود. این هست احترام به بزرگان را آموزش می دهد.
  • اجازه ندهید فرزندتان به ویژه پسر گریه کند. آموزش می دهد تحمل همه مشکلات … پسرها آینده هستند ، گریه نمی کنند.
  • اگر می ترسید که بدون نظارت شما اتفاقی برای او بیفتد ، دلیل دارید. یک قدم خود را رها نکنید! حداقل تا زمانی که از مدرسه فارغ التحصیل شود.
  • اگر می خواهید از فرزند خود استراحت کنید ، می توانید او را به اردوگاه بفرستید. اما به خاطر داشته باشید که او می تواند شپش را در آنجا بگیرد ، بیمار شود ، با افراد بد تماس بگیرد. بنابراین ، شاید او در روستا ، جایی که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بهتر هستند ، بهتر باشد او را به کارهای کشاورزی عادت خواهد داد.
  • کودک باید مهربان ، دلسوز ، خوش اخلاق و بزرگ شود.اگر متوجه شدید که او نسبت به شما گستاخ است ، مخالفت خود را ابراز می کند ، خودش اصرار می کند ، عصبانی می شود ، عصبانی می شود - بلافاصله آن را به شدت متوقف کنید! حتی اگر مجبور باشید از کمربند و تهدید استفاده کنید. کودک باید مطیع باشد!
  • اگر تهدید کردن برای شما مشکل است ، در اینجا نکاتی وجود دارد که شما اصلاً گوش نمی دهید: "من آن را به پلیس می دهم" ، "من آن را به یک شبانه روزی تحویل می دهم" ، "من" آن را به گرگ های جنگل می دهم "،" به عمو می دهم "،" من رفتم ، اما تو بمانی "و غیره.
  • مراقب باشید فرزندتان با چه کسانی دوست است. او را از دوستی با کسانی که به نظر شما شایسته آن نیستند ، منع کنید. او باید یاد بگیرید دوستان خود را انتخاب کنید! اشکالی ندارد حتی اگر دوست نداشته باشد. به هر حال ، مادر و پدر بهتر از دوستان هستند ، آنها هرگز به فرزند خود آسیب نمی رسانند.
  • اگر کودک اشک می ریزد و در مورد مشکلات خود صحبت می کند ، او را در کنار خود بنشینید و به او بگویید که همه اینها مزخرف است و به سرعت می گذرد ، این باعث آرامش او می شود.
  • نظر شما همیشه مهمتر از نظر فرزند شماست. شما بهتر می دانید که او به چه چیزی نیاز دارد. از این گذشته ، او هنوز چیزی از زندگی نمی داند. تصمیم گیری در مورد محل تحصیل ، باشگاه هایی که باید بروند به عهده شما است نه او. به هر حال ، شما تجربه زندگی بیشتری دارید.
  • از از دست دادن عصبانیت نترسید! اشکالی ندارد اگر کودک بترسد ، دفعه بعد ترس ممکن است از او باشد. دست از اقدامات ناشایست بردارید.
  • فرزند شما باید اینگونه باشد و طوری رفتار کند که باعث افتخار شما شود نه شرمنده. به نظرات همسایگان و سایر افراد غریبه در مورد فرزند خود گوش دهید. از این گذشته ، غریبه ها همیشه آنچه را که ممکن است متوجه آن نشوید بهتر می دانند و بنابراین متوقف نمی شوند.

می توانید ادامه دهید و یک رساله کامل بنویسید. اما بس است. قوانین و ممنوعیت ها ، کلیشه ها و تعصبات ، اضطراب ها و ترس ها … و همه اینها با بهترین نیت انجام شده است:

- از عشق دیوانه وار به فرزندانشان..

- شرمنده که آنها "اشتباه" می کنند

- ترس از اینکه اتفاقی برای آنها بیفتد.

و افسوس که در صورت دستیابی به هدف (عنوان را ببینید) همیشه اتفاق می افتد. این اتفاق زمانی می افتد که آنها در سن بیولوژیکی خود بالغ می شوند … و مثلاً باتوم از والدین به همسر منتقل می شود.

و متوجه شدم که آنها تقریباً همیشه با لبخند به این سطل زباله می گویند ، گویی خنده دار است یا گویی از این تئاتر پوچ عذرخواهی می کنند ، گاهی اشک های خائنانه می آید ، اما آنها به سرعت سعی می کنند آنها را آرام کنند. دختران خوب گریه نمی کنند … و پسرها گریه نمی کنند.

توصیه شده: