2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ما همه در جستجوی عشقیم. این یک نیاز اساسی برای هر شخصی است. ما مشتاق توجه ، مراقبت و گرما هستیم. اما ، اگر در کودکی کودکی باید سزاوار عشق بود ، اگر مادر و پدر فقط به خاطر رفتار خوب و یا درس آموختن محبت می کردند ، آنگاه فرد می فهمد که عشق را نمی توان به این شکل دریافت کرد ، از طریق اولویت و تعلق به خانواده. ضروری است که برای بدست آوردن خرده های رقت انگیز شناخت و گرمی ، کاری "خوب" انجام دهید. تمام زندگی او به این "شایستگی" تبدیل می شود ، او با نگرانی به چشم دیگران نگاه می کند به این امید که برای اقداماتش تأیید شود. و با دریافت این تأیید ، این عشق ، به نظر می رسد که نمی تواند آنها را تصاحب کند ، به نظر می رسد که همه چیز درست نیست ، این کافی نیست ، او باید بیشتر تلاش کند و سزاوار آن باشد.
و زندگی به یک مسابقه ماراتن به نام "دستیابی به عشق" تبدیل می شود.
یکی از مشتریان من در این ماراتن فوق حرفه ای بود. در زیر کشفیات او را مشاهده می کنید ، که پس از کارهایی که با هم انجام دادیم ، در یکی از جلسات با من به اشتراک گذاشت. البته با اجازه او
"ناگهان متوجه شدم که این عشق برای من مهم نیست ، بلکه دستیابی به عشق است. این دقیقاً عملی است که باید به آن دست یابید ، یعنی به دیگران ثابت کنید که من خوب هستم. من زمان ، تلاش و انرژی زیادی را صرف این "پایان کار" کردم. و تعجب آور نیست که با این "پایان" این عشق را به پایان رساندم! من روی این عمل متمرکز شده بودم ، تمام قدرت و مهارتهایم را به آنجا هدایت کردم ، هر روز سعی می کردم یک مشکل بدیهی حل ناپذیر را حل کنم. من با سرم و با تمام نشانه هایم وارد این کار شدم. و من چیزی را در اطراف متوجه نشدم ، من در دنیای خود سر به پا شده بودم ، جایی که لازم بود به آن برسم.
چند روز پیش ، ناگهان متوجه شدم افرادی هستند که می توانم بدون نیاز به آنها ، آنچه را که نیاز دارم به دست آورم ، اما فقط به این دلیل که آنها با من خوب و درست رفتار می کنند. فهمیدم که مجبور نیستم از کسی که از من دور می شود محبت کنم. لعنت بر آنها! بگذار آنها بروند! آنقدر چیزهای زیبا در اطراف شما وجود دارد که تمرکز روی این نادانی احمقانه است ، نباید خودتان را صرف آن کنید. فقط می توانید کمی بچرخید و افراد دیگری را ببینید که با من مانند یک انسان رفتار می کنند و در کنار آنها احساس راحتی و راحتی می کنم و پس از برقراری ارتباط با آنها ، ذره ای لذت و شادی باقی می ماند. و من نیازی به اثبات چیزی ندارم ، نیازی به تلاش برای خوب بودن ندارم."
چه بینش فوق العاده ای ، اینطور نیست؟
من خودم این تجربه غم انگیز را پشت سر گذاشتم ، زمانی که کسب عشق شغل اصلی زندگی من بود. توجه من فقط بر کسانی متمرکز بود که به من عشق نمی ورزیدند و من تمام تلاش خود را می کردم تا از آنها التماس کنم. و وقتی ناگهان متوجه شدم افرادی هستند که آماده هستند گرمای خود را با من در میان بگذارند ، به نظر می رسید که نور را می بینم. این افراد همیشه وجود داشته اند ، اما جایی که آنها در آنجا بودند در سایه بود ، اما ناگهان نوری روی این مکان سقوط کرد ، شخصی یک چراغ جستجو به آنجا فرستاد و من آنها را دیدم! این یک احساس طاقت فرسا بود!
وقتی عشق را جستجو می کنید ، قدرت خود را از دست می دهد. زیرا معنای عشق یک هدیه است. به شما می دهند. درست مثل این ، به هیچ وجه. علیرغم همه نقایص شما و وقتی ثابت می کنید که شایسته هستید … انگار برای خودتان قیمت تعیین می کنید. مرا ببر ، من کار می کنم ، من لیاقت دارم ، آنچه را که نیاز دارم انجام می دهم …
عشق حاوی قدرت شفابخش بزرگی است.
اما تنها زمانی که واقعاً یک هدیه باشد و نه چانه زنی.
توصیه شده:
معنای زندگی در خود زندگی است
زمانی که من در موسسه تحصیل می کردم ، معلم بالینی و آسیب شناسی روانی داشتیم ، که همیشه سعی می کرد نه تنها یک نظریه خشک ، بلکه برخی از دانش به ظاهر انتزاعی را که می تواند برای ما در زندگی مفید باشد ارائه دهد. او یکی از این وظایف را "جستجوی پاسخ به س “ال"
کودکان به عنوان توهم معنای زندگی
سوتلانا کمی بیش از سی سال دارد ، اگرچه از نظر ظاهری فهمیدن اینکه آیا او بیست سال دارد یا همه چهل و پنج سال دارد ، دشوار است. زنی خسته با آثار واضح کمبود مزمن خواب ، لاغر ، شکنجه شده. با این حال ، قابل درک است - او دارای سه فرزند با تفاوت سنی کوچک است ، کوچکترین آنها فقط به مهد کودک رفتند.
معنای زندگی؟ زندگی کن ، فقط زندگی کن
نویسنده: واسیلاکی ایرینا حس زندگی چیست؟ سوالی که می خواهید پاسخ آن را بیابید. و پاسخ ، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند ، باید تا حدودی غیر معمول باشد. یا یکی که هیچکس فکرش را نمی کرد. - شما هدفی دارید که به دنبال آن به خواسته خود می رسید ، - از یک نوجوان 16 ساله می پرسم.
چرا زندگی می کنم یا چگونه معنای زندگی شما را پیدا کنم؟
در اغلب موارد س situationsالاتی در مورد معنای زندگی مطرح می شود که افراد از چیزی راضی نیستند. اگر همه چیز مرتب باشد و طبق معمول پیش برود ، هیچ کس چنین س questionsالاتی نمی پرسد. این س ofال درباره معنای وجود زمانی مطرح می شود که شخص در وضعیت ناراحتی روانی عمیق یا بحران وجودی قرار دارد ، که ممکن است با بحران های زندگی همراه باشد - از دست دادن شغل ، طلاق ، تولد یا ترک خانواده.
از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی
فردی که معنای زندگی را از دست داده است بین دو سوال عجله می کند "چرا؟" و "برای چی؟" . یا به عبارت دیگر ، بین علت و هدف. در عین حال ، از نظر احساسی ، او خیلی خوب نیست. ما وقتی خوشحال هستیم به ندرت به دنبال معنا هستیم. هر دو گزینه را برای جستجوی معنا در نظر بگیرید.