از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی

فهرست مطالب:

تصویری: از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی

تصویری: از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی
تصویری: Аналитика Tim Morozov. Стримы на паранормальной даче подписчика. 2024, ممکن است
از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی
از دست دادن معنای زندگی به عنوان یک اشتباه منطقی
Anonim

فردی که معنای زندگی را از دست داده است بین دو سوال عجله می کند "چرا؟" و "برای چی؟". یا به عبارت دیگر ، بین علت و هدف. در عین حال ، از نظر احساسی ، او خیلی خوب نیست. ما وقتی خوشحال هستیم به ندرت به دنبال معنا هستیم.

هر دو گزینه را برای جستجوی معنا در نظر بگیرید.

در مورد اول ، معنایی که به س “ال "چرا؟" پاسخ می دهد مربوط به ایجاد جهان و ظهور انسان است. دو نوع پاسخ برای "چرا؟":

  1. معنا به عنوان علت … درک علمی ما از جهان بر این اساس استوار است.
  2. حس طراحی … اساس دیدگاه دینی و فلسفی به جهان.

در جهان مدرن ، ما همچنین می توانیم پاسخ های متفاوتی پیدا کنیم - "طراحی الهی به یک دلیل علمی تبدیل شد"

بیشتر اوقات ، هیچ یک از پاسخها کاملاً راضی کننده نیست و شخص شروع به باور می کند آشوب و نتیجه می گیرد که "حس-چرا نه".

و حتی اگر کسی پاسخ را در علم یا دین بیابد ، هیولای "چرا؟"

حس در جهت س "ال "چرا؟" بیایید آن را صدا کنیم معنی هدف است مردم حتی فعالتر از معنی-دلیل

از سه فرض در اینجا برای حل استفاده می شود:

  1. یکی هست معنی جهانی.
  2. هر کدام مختص به خود است معانی شخصی.
  3. معانی فردی تابع یک معنی بزرگ است.

ما می توانیم اهداف را در قفسه ها ترتیب دهیم یا در اهرام جمع آوری کنیم. اما این جواب نمی دهد ، چرا معانی-اهداف اغلب با یکدیگر در تضاد هستند؟ و چرا معانی زیادی وجود دارد؟

دوباره بن بست. معانی زیادی وجود دارد ، اما پاسخ به س "ال "چرا؟" نه!

در تفکر بین چرا و چرا آنها یک اشتباه منطقی را مرتکب می شوند ، حتی بیشتر از نظر زبانی. این معنا را اسامی می نامند. اما ریشه کلمه "فکر" به معنی = با فکر است.

معنی یک اسم نیست ، بلکه یک صفت است

بر این اساس سوالات برای جستجو معنای زندگی "چگونه چه؟".

پیدا کردن پاسخ برای ما سخت است چرا و چرا اما ما هنوز زنده هستیم زیرا می دانیم چگونه زندگی کنیم و چه نوع زندگی.

از فردی که در مورد معنا گیج شده است بپرسید. زندگی معنادار چگونه است؟ من فکر می کنم هر کس ایده خود را در مورد معنی دار بودن

اگر معنی را به عنوان یک صفت تعیین کنیم ، به عبارت دیگر کیفیت زندگی را نیز در بر می گیرد. سپس احساس آن آسان تر است ، و پیدا نکردن آن از نظر ذهنی. جای تعجب نیست که بسیاری از زبانها یک کلمه دارند احساس، مفهوم احساساتی تر و نزدیک به همه

همانطور که در کتاب کلیسا آمده است: "دیدن با چشم بهتر از این است که با روح پرسه زدن."

نیاز به احساس زندگی فقط در انسان ذاتی است. ما در زیبایی ، دانش و دین به دنبال معنا هستیم. ما در حال تلاش برای یافتن آن در عشق ، کار ، لذت و حتی رنج هستیم ، آماده ایم تا بی وقفه در مورد معنی بحث کنیم.

چرا این س “ال مطرح می شود: معنای زندگی چیست؟ »اینقدر اضطراب ، عدم تعادل برای ما به ارمغان می آورد و اجازه نمی دهد آنطور که می خواهیم زندگی کنیم؟ چرا وقتی شخصی خوشحال است از خودش نمی پرسد؟

واضح است که چرا ما به معنی نیاز داریم. برای زندگی. اما معلوم نیست چرا ما او را اینقدر ناامید می خواهیم؟ در ضمن ، چه فایده ای دارد؟ این یک فکر وسواسی قوی است ، یک ویروس رایانه ای برای مغز ما ، همچنین یک نیاز قوی است ، همانند نیاز به ایمنی ، تأیید و کنترل دارد.

ما در حال تجربه هستیم نیاز به معنا در زندگی اما به آن ربطی ندارد معنی همینطور. وجود آن به جستجوی ما بستگی ندارد. آمریکا حتی قبل از کشف توسط کلمب بود. همین نیاز در اثر برخورد فرد با مشکلات وجودی مانند ایجاد می شود مرگ ، عشق ، تنهایی ، هرج و مرج ، آزادی و مسئولیت.

نیاز به حس این برنامه ای است که ما با آن در بحران وجودی زندگی می کنیم. احساس دائمی عدم معنا. چگونه می توان این احساس را از بین برد؟

من پیشنهاد می کنم از روش Sedona استفاده کنید. کمی به آن زمان و توجه بدهید. از خودت بپرس.

آیا می توانم نیاز خود را به معنی بپذیرم؟

آیا می توانم قبول کنم که معنا حتی بدون جستجوی من وجود دارد؟

آیا می توانم برای خود نیاز به معنا بگذارم؟

آیا می توانم این نیاز را رها کنم؟

چه زمانی؟ اکنون

پاسخ دهید ، نه تفکر ، بلکه بیشتر در سطح حسی.به یاد داشته باشید ، شما از نیاز به معنا خلاص می شوید ، نه خود معنا. این س questionsالات را برای خود تکرار کنید تا کاملا تسکین پیدا کنید.

رهایی از نیازهای معنا شما می توانید زندگی کنید و متوجه شوید معنای شما زندگی شماست

توصیه شده: