بخند تا دنیا با تو بخندد

بخند تا دنیا با تو بخندد
بخند تا دنیا با تو بخندد
Anonim

لنی راویچ ، "طنز به عنوان روان درمانی. حوادث سرگرم کننده در مسیر روشنگری."

به نوعی نگاه خود به این کتاب خیره شد. و خود دست به طرف او دراز شد. و متوجه شدم که اکنون فاقد قدرت هستم تا بتوانم با آرامش بر مشکلات پیش آمده یکی پس از دیگری غلبه کنم. فقط سعی می کنم به آن عادت کنم و آن را هضم کنم تا در جستجوی فرصت هایی برای حل آن باشم ، زیرا یک مشکل جدید بوجود می آید و مانند بهمن است - سوم ، چهارم … خوب ، حقیقت این است که چیزهای خوبی نیز وجود دارد ، علاوه بر این. و برای مقابله با مشکلات قدرت می بخشد. و با این وجود قدرت کافی وجود ندارد ، بنابراین درک این کتاب خاص را بیرون کشید ، که در آن من همیشه ، وقتی می خوانم ، برای خودم قدرت می یابم. و من الهام می گیرم

کتاب لنی راویچ ، هنگامی که برای اولین بار آن را خواندم ، تأثیر ماندگاری بر من گذاشت. مدتهاست که با خواندن آن از صمیم قلب نمی خندم. در همان زمان ، لنی در مورد رویدادهای غم انگیز و غم انگیز نوشت. و از نحوه توصیف طنز آمیز او بسیار خوشحال شدم. این مرا شوکه کرد. و الهام بخش و الهام گرفته تا از او الگو بگیرند.

اما در ابتدا من بسیار تعجب کردم که او پیشنهاد داد به تراژیک ترین و دردناک ترین موقعیت ها بخندد. با تعجب پرسیدم: "چطور؟ به هر حال ، خندیدن و خندیدن به احساسات شما محافظت است. و چرا به طور خاص این حفاظت را به جای زندگی در احساسات واقعی خود ایجاد می کنید؟ " و در همان زمان به این فکر کردم که چرا از این راه برای مقابله با مشکلات استفاده نکنم و از طریق خنده قدرت بیشتری برای این کار کسب کنم؟

احساسی که لنی نسبت به زندگی خود دارد جالب و دلگرم کننده است.

من می خواهم تقریباً کل کتاب را نقل کنم ، موقعیت های خنده دار زیادی در آن وجود دارد که لنی به طرز ماهرانه ای توصیف می کند. و من با این واقعیت روبرو شدم که نمی توانم کل کتاب را تجدید چاپ کنم و باید چیزی را انتخاب کنم.

و برای شروع ، روی این دو معبر توقف کردم.

من این اولین قطعه ای را که نقل کردم دوست داشتم زیرا ارزش شوخ طبعی را در زندگی نشان می داد. و رویکرد به مشکلات را فرصت توصیف می کند.

هر چالشی را می توان به عنوان فرصتی برای رشد در نظر گرفت.

و عالی است!

هر دو نقل قول اول و دوم یک وضعیت بصری را نشان می دهند که در آن مشکلات توسط فرد به عنوان فرصت درک می شوند.

ویکتور فرانکل در اردوگاه کار اجباری و یک نماینده بیمه مشکل را به فرصت تبدیل می کنند.

من از این دیدگاه در مورد مشکلات و تغییر آنها بسیار خوشم آمد ، که به نظر من زندگی را آسان تر و آسان تر می کند.

و من واقعاً می خواهم این را یاد بگیرم!

این نگرش را نسبت به مشکلات چگونه دوست دارید؟

و در اینجا خود نقل قول ها آمده است.

ویکتور فرانکل ، قربانی هولوکاست و نویسنده کتاب انسان در جستجوی معنا ، نوشت که نازی ها می توانند هر چیزی را از او بگیرند ، به جز یک چیز - آزادی او در واکنش به آنچه اتفاق می افتد به دلخواه او. او درمان را انتخاب کرد. اردوگاه کار اجباری به عنوان یک فرصت ، نه به عنوان یک تراژدی ، و توانست در نتیجه توسعه یابد و در نتیجه قوی تر شود ، به جای اینکه خود را قربانی بداند و تسلیم شود. او زندگی را انتخاب کرد و زندگی کرد تا در مورد آن بگوید.

اگر به زندگی و خودمان از این منظر نگاه کنیم ، مهم نیست چه اتفاقی برای ما می افتد ، خوب یا بد ، همه اینها فرصت های جدیدی برای رشد و توسعه است. فرانکل حس شوخ طبعی را بخشی از توانایی بشر برای تعالی خود می دانست.

من این حکمت را با پزشکی که در موسسه گشتالت با من تحصیل کرده بود در میان گذاشتم. من گفتم: "آنتونی ،" اگر کلمه مشکل را با کلمه فرصت جایگزین کنید ، بسیار ساده تر است. هیچ مشکلی در زندگی وجود ندارد ، فقط فرصت وجود دارد. " در همان لحظه ، او پیغامی در پیجر خود دریافت کرد. او فریاد زد: "من باید بروم ،" آمبولانس ناگهان پر از فرصت است."

فیلم برنده جایزه اسکار زندگی زیبا است داستان پدری را در حال دفاع از پسرش در اردوگاه نازی ها نشان می دهد و کل وضعیت را به عنوان یک بازی نشان می دهد.او برای پسرش توضیح می دهد که بازی بر اساس امتیازدهی است و سریع ترین و سخت کوش امتیاز بیشتری کسب می کند و در پایان بازی برنده یک تانک به عنوان جایزه دریافت می کند. البته کودک به پدر خود اعتقاد دارد و در پایان فیلم ، پسر را با تانک از اردوگاه می برند. اخلاقی که من از فیلم گرفتم این است که شما دقیقاً همان چیزی را دریافت می کنید که فکر می کنید سزاوار آن هستید."

"… من داستان یک نماینده بیمه بیش از حد حساس را دوست دارم که وقتی سعی می کرد بیمه را به مشتری احتمالی بفروشد ، هر نهی را یک توهین شخصی تلقی می کرد. با این حال ، او به زودی متوجه شد که پس از هر نه نفری که امتناع کردند ، نفر دهم قطعاً از او بیمه می خرد. در نتیجه ، او متوجه شد که این مشتری دهم او را 2500 دلار ثروتمندتر کرده است. بنابراین او کلاه را به طرف دیگر فشار داد و راه جدیدی برای پاسخگویی انتخاب کرد که به او اجازه می داد به ازای هر مشتری که حاضر نشد 250 دلار بگوید "متشکرم" ، پس چرا از نه نفری که مشارکت کردند تشکر نمی کند؟ حتی اگر پاسخ آنها منفی بود. این بهتر از احساس طرد شدن بود."

می پرسید لنی راویچ کیست؟

این یک درمان گشتالت از اسرائیل است. او کارشناس ارشد روانشناسی است. در زمان انتشار کتاب در سال 2014 ، وی 77 ساله بود. او در سراسر جهان گشت و گذار می کند و در مورد رویکرد خود به زندگی با طنز صحبت می کند.

هدف او این است که با قدرت خوش بینی و روحیه اش جهان را شادتر و بی حال تر کند.

"… لنی در سراسر جهان سفر می کند و سمینارها و سخنرانی هایی با موضوع" چگونه می توان عزت نفس را افزایش داد و زندگی را با طنز و خنده شادتر کرد. ".

در این کتاب رنگارنگ و جذاب ، راویچ به شما نشان می دهد که چگونه از زندگی لذت ببرید و احساسات منفی را به تجربیات جدید هیجان انگیز کشف خود تبدیل کنید."

توصیه شده: