2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اخیراً فکر می کنم که ایده برخورد برابر با کودکان یک شوخی بی رحمانه است. او با درستی کلی پیام - توجه ، احترام ، تمایل به مذاکره ، بر سر یک نکته ظریف می افتد - کودکان در واقع با بزرگسالان بسیار متفاوت هستند. و از نظر میزان وابستگی و از همه مهمتر اینکه چگونه مغز آنها توسعه یافته و نحوه تفکر آنها چگونه است.
من بارها مشاهده کرده ام که چگونه والدین برخی از چیزهایی را که برای بزرگسالان آسان است ، اما به دلیل سن آنها برای کودکان قابل دسترسی نیست ، از کودکان خردسال درخواست می کنند. به عنوان مثال - صبر (خوب ، چه چیزی ناله می کنید ، ما فقط 5 دقیقه رانندگی می کنیم) ، توانایی کنترل احساسات (گریه نکنید ، فریاد نزنید ، دمدمی مزاج نباشید) ، توانایی پیش بینی برخی موقعیت ها و اجتناب از آنها (چرا فکر نمی کردید که …) ، توانایی حفظ سر توافق و رعایت آنها (چرا دوباره این کار را انجام می دهید ، برای شما توضیح دادم).
مغز ما را می توان تقریباً به سه بلوک بزرگ تقسیم کرد - اینها عبارتند از:
1) مغز خزنده ، قدیمی ترین بخش مغز ، که عمدتا مسئول عملکردهای بیولوژیکی است - تنفس ، ضربان قلب ، گردش خون و غیره.
2) سیستم لیمبیک - مسئول کار اندام های داخلی ، خواب و حافظه است ، اما در درجه اول برای فرایندهای احساسی که ناخودآگاه هستند.
3) قشر مخ. او مسئول آگاهی ، تفکر منطقی ، برنامه ریزی ما است.
(سقوط - فروپاشی)
در انسانها ، هر سه قسمت مغز به این ترتیب رشد کرده و بالغ می شوند. کودکی با مغز خزنده ای که از قبل تشکیل شده است ، با سیستم لیمبیک تا حدی شکل گرفته و با قشر مغزی بسیار "ناتمام" به این دنیا می آید.
در چند سال اول زندگی ، نواحی مغز مرتبط با عملکردهای اساسی به سرعت تغییر می کند. در سن 4 سالگی ، مناطق مسئول احساس و مهارتهای حرکتی عمومی تقریباً به طور کامل توسعه یافته اند. تا 3-4 سالگی ، کودک در درک و تحکیم من خود راه زیادی را طی می کند و تنها پس از آن همدلی در کودکان ظاهر می شود - توانایی قرار دادن خود به جای دیگری و درک احساسات او. همراه با شکل گیری همدلی ، احساس شرم به عنوان تنظیم کننده رفتار ظاهر می شود.
در سن 6 سالگی ، ناحیه مغز مسئول گفتار نابالغ است ، اما در کودکان تا 10 سالگی به سرعت در حال توسعه است. این بدان معناست که علیرغم مهارت گفتار ، کودکان همیشه قادر به توضیح یا بیان هرگونه فکر نیستند. نواحی قشر پیش پیشانی مسئول تفکر انتزاعی ، توانایی تفکر منطقی و بلوغ عاطفی هنوز توسعه نیافته است. بنابراین ، درک مقدار زیادی از اطلاعات برای کودکان خردسال دشوار است و هنگامی که به آنها انتخاب بیش از حد پیشنهاد می شود ، کودکان دچار عصبانیت می شوند. همچنین ، به دلیل توسعه نیافتگی قشر پیش پیشانی در کودکان ، هیجان فرآیندهای احساسی اغلب بر مهار آنها غلبه می کند ، به این معنی که کودکان اغلب نمی توانند متوقف شوند ، آنها دمدمی مزاج ، خواستار و کاملاً غیر منطقی هستند.
در سن 9 سالگی ، لوب های آهیانه ای مغز شروع به بلوغ می کنند. توسعه آنها به کودکان اجازه می دهد تا بر مهارت های ریاضی و هندسه مسلط شوند. سرعت یادگیری در این سن بسیار زیاد است. در این سن است که کودکان توجه و دقیق می شوند ، قادرند بسیاری از قوانین کوچک را به خاطر بسپارند و از آنها پیروی کنند.
در سن 13 سالگی ، قشر پیش پیشانی ، که یکی از آخرین قسمت ها در مناطق مغز است ، بالغ می شود. تا زمانی که کودک رشد نکند ، توانایی ارزیابی مناسب ریسک یا برنامه ریزی بلند مدت را ندارد.
احساسات - در اعماق سیستم لیمبیک ، توانایی تجربه آگاهانه احساسات رشد می کند. اما این قشر توسط قشر پیش پیشانی ، که در توسعه عقب مانده است ، مهار نمی شود. به همین دلیل است که نوجوانان در همان زمان بسیار احساسی هستند و اغلب مهار احساسات خود را بسیار مشکل می دانند.
منطق - در این سن ، لوب های آهیانه ای که مسئول هوش و توانایی های تحلیلی کودک هستند ، به سرعت رشد می کنند.
در سن 17-21 سالگی ، سرانجام مغز بالغ می شود و اکثر عملکردهای بزرگسالان در دسترس او است.
البته ، بخش عظیمی از این پیشرفت به محیط و تربیت کودک بستگی دارد ، اما با این حال ، به نظرم می رسد که شناخت محدودیت های بیولوژیکی نقش بسیار مهمی ایفا می کند - این به این درک می رسد که کودک مقصر نیست ، اینکه عمدا کاری انجام نمی دهد ، بد تربیت نشده است. و سپس به جای احساس شرم از رفتار کودک یا شرمساری از خود به عنوان یک مربی بد و بر این اساس ، عصبانی ، مجازات و ناراحت شوید ، در عوض ، می توانید به سادگی درک کنید که محدودیت های طبیعی وجود دارد و به برخی از تظاهرات ناخوشایند مربوط می شود ، زیرا به عنوان مثال ، عصبانیت ، هوی و هوس ، با درک و همدردی.
توصیه شده:
کودکان و بزرگسالان با دلبستگی اجتنابی
در یک مکالمه اجباری که در مینی بوس شنیده شد ، زنی برداشتهای خود را از پسر دوستش با تلفن (نه نقل قول ، بلکه یک معنی کلی) به اشتراک گذاشت: "و چه بچه ای دارد! او کامل است ، نه مثل ما. او گریه نمی کند ، عصبانی نمی شود ، مستقل ، بسیار باهوش ، همه چیز را می فهمد ، شما می توانید موافقت کنید و توضیح دهید.
10 عبارت که کودکان را از بزرگسالان بدنام می سازد
1. در سن شما ، من شاگرد ممتازی بودم از بدو تولد تا شش سالگی ، مادر و پدر برای فرزند عملا خدایانی هستند که همه چیز را می دانند. آنها نگرش نوزاد را نسبت به جهان و شخصاً خود او شکل می دهند. به طور خاص در این عبارت ، می توانید رقابت بین والدین و کودک را مشاهده کنید ، به نظر می رسد که او به فرزند خود می گوید:
کودکان ناشنیده بزرگسالان ناراضی هستند. چگونه از چرخه ضربه خارج شویم
هر خانواده و هر قبیله درام یا حتی تراژدی خود را دارند. کوچک یا بزرگ ، صریح یا مخفی ، مخفی شده است. اما آنجاست. این می تواند برای مدت طولانی ادامه یابد ، از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. به عنوان مثال ، یکبار در یک خانواده همه مردان در جنگ جان باختند و زنان "
نحوه کمک به فرزند خود برای توسعه هوش هیجانی (نکات برای بزرگسالان نیز مناسب است)
نحوه کمک به فرزند خود برای توسعه هوش هیجانی (نکات برای بزرگسالان نیز مناسب است) هوش هیجانی عبارت است از توانایی فرد در تشخیص احساسات و احساسات افراد دیگر ، و همچنین توانایی مدیریت احساسات خود و دیگران برای حل مشکلات عملی. اگر کودک شما احساسات و عواطف خود را درک کند ، اگر او مدیریت آنها را بیاموزد (و نه برعکس) ، و علاوه بر این ، اگر احساسات و عواطف دیگران را درک کند ، تعامل با دیگران برای او بسیار آسان خواهد بود ، او در آینده می تواند رویدادهای زندگی خود را مدیریت کند ، ف
چرا هنگام خندیدن والدین برای کودکان مهم است یا چگونه بداهه نوازی را به کودکان بیاموزیم؟
تقریباً هرکسی دوستی دارد که هر بار یک شوخی مشابه می گوید و با صدای بلند می خندد. برای او کار بزرگی است که شما را با چیزی غیر از این حکایت بخنداند. یا هنگام برقراری ارتباط با او ، فقط درباره رویدادهای واقعی زندگی او صحبت می کنید. و تقریباً مطمئناً این رویدادها یکنواخت و خسته کننده هستند.