مامان ، من پدر دیگری می خواهم

تصویری: مامان ، من پدر دیگری می خواهم

تصویری: مامان ، من پدر دیگری می خواهم
تصویری: ۲۰ تا از آبروبرترین سوتی های تلویزیونی 2024, آوریل
مامان ، من پدر دیگری می خواهم
مامان ، من پدر دیگری می خواهم
Anonim

چندین بار در شرایط طلاق والدین با کودکان کار کرده ام. صرف نظر از شرایط مختلف ، کودکان احساسات مشابهی را تجربه کردند. من به طور کلی در مورد همه کودکانی که در چنین موقعیتی قرار دارند نمی نویسم ، فقط آنچه را که با آنها برخورد کردم و با آنها کار کردم توصیف می کنم. آنها را می توان با این عبارت مشخص کرد: "مامان ، من پدر دیگری می خواهم!".

در یک مورد ، والدین برنامه ریزی نشده بودند ، اما پدر برای حل مسائل آموزشی و مادی به مادر آمد. او زیاد با کودک کار نمی کرد و دختر به مادرش حسادت می کرد که پدرش تقریباً تمام وقت را با او می گذراند و هیچ توجهی به او نمی کند. این دختر (9.5 ساله) ، پس از چنین پذیرش های بی تفاوت از سوی پدرش ، به مادرش گفت که پدر دیگری می خواهد. و حتی نپرسید بلکه تقاضا کنید.

در مورد دیگر ، پدر با خانواده خود زندگی می کرد ، اما مادر به دلیل درگیری های متعدد تصمیم به طلاق گرفت. پدر می تواند در هر زمان به پسر ضربه بزند ، او را دور بیندازد ، به او توهین کند. و سپس کودک شروع به گفتن به مادرش کرد: "من پدر دیگری می خواهم!". ترس ، اضطراب کودک از این که دفعه بعد نیز همین کار را انجام دهد ، هر از گاهی به چنین افکاری منجر می شد.

وضعیت سوم. طلاق در خانواده مدتها پیش (حدود 2 سال پیش) اتفاق افتاد ، اما مادرم هنوز زندگی خود را تنظیم نکرده است زیرا او نیاز به تربیت فرزند دارد ، زمان انجام کارهای خانه و کار را دارد. بعد از طلاق پدرم را نمی بینم. کودک نوجوان به دلیل اختلاف نظرها و درگیری هایی که در زمان تکمیل خانواده هنوز وجود داشت ، تمایلی به ملاقات با پدر بیولوژیکی خود ندارد. اما نیاز به پدر همچنان وجود دارد ، زیرا مادر متوجه می شود که او شروع به برقراری ارتباط با فرزندان بزرگتر و ارتباط بهتر با پدربزرگ خود کرده است.

در این سه حالت ، می توانید ببینید چرا کودک پدر دیگری می خواهد. اما این اتفاق به شکل دیگری نیز رخ می دهد. به نظر می رسد وقتی مادر و پدر روابط خوبی دارند ، آنها قصد طلاق ندارند ، علاوه بر این ، پدر با کودک کار می کند ، وقت خود را به او اختصاص می دهد ، اسباب بازی می خرد ، در جایی برای او اتفاق می افتد و کودک هنوز در مورد آن فکر می کند پدر "دیگری" … چه اتفاقی برای کودک و به طور کلی در رابطه می افتد؟

اولین دلیل چنین افکاری در کودک ممکن است نارضایتی مادر از پدر باشد. اینکه او کار اشتباهی انجام می دهد ، پول زیادی به خانه نمی آورد ، در خانه کمک نمی کند … مامان این افکار را برای پدر بیان می کند. شاید نه به طور مستقیم ، اما در نگاه و حرکات ، در استرس مادر ، کودک همه چیز را احساس می کند … و او فکر می کند (و بچه ها چنین ویژگی دارند - فکر می کنند که شما قادر مطلق هستید) که او می تواند "ایجاد" کند مادر با پدر دیگر خوشحال است او از این موضوع چندان راضی نیست. یا یک کودک می تواند روزی چیزی از مادر در مورد پدر بشنود ، و این کلمات برای مدت طولانی در حافظه او حک شد.

دلیل دوم عدم حضور پدر در خانه است. یعنی به نظر می رسد او آنجاست ، اما نیست. او به طور منظم در سفرهای کاری است ، یا 20 روز در ماه با ساعت کار می کند. کودک او را نمی بیند و احساس می کند که عملاً پدر ندارد. یا پدر تا ساعت 9 شب و گاهی حتی آخر هفته کار می کند و وقتی کودک در خواب است به خانه می آید و اسباب بازی را در آغوش می گیرد.

دلیل سوم این است که کودک و پدر به زبان های مختلف عشق صحبت می کنند و درک پدر برای او دشوار است (مهم نیست چقدر تلاش می کند راضی شود) آنچه کودک نیاز دارد. او می تواند کودک را با اسباب بازی های گران قیمت بار کند ، اما کودک در خانواده احساس دوست داشتنی و مهم بودن نمی کند و به چیز کاملاً متفاوتی نیاز دارد - برای گذراندن نیم ساعت وقت با کیفیت با پدرش (با هم بخوانید ، بازی های رومیزی انجام دهید ، ترتیب دهید مبارزه بالش). کودک شروع به عصبانیت می کند و این به چنین جملاتی تبدیل می شود. به طور کلی ، این کلمات می توانند راهی برای ابراز نارضایتی از یک موقعیت باشند. و این لزوماً میل پشت این کلمات نیست.

دلیل چهارم فقط اقتدار مادر در خانواده است ، نه هر دو والدین. کودک فقط از مادر اطاعت می کند ، و پدر را بی ارزش می داند و به عنوان مثال می گوید "من به چنین پدری احتیاج ندارم". گوش دادن ، به عنوان یک قاعده ، بسیار دردناک است و برای والدین در این وضعیت مهم است که در موقعیت خود در رابطه با "چه کسی مسئول خانواده است" تجدید نظر کنند.

دلیل پنجم این است که کودک اغلب با طرد شدن والدین روبرو می شود."برو ، مزاحم نشو" ، "نمی بینی ، من مشغول هستم." و او یاد می گیرد که در پاسخ با همان کلمات توهین آمیز والدین خود را رد کند.

دلیل پنجم جلب توجه ، دستکاری است. به عنوان یک قاعده ، والدین به چنین کلماتی توجه می کنند و شروع به ابراز نارضایتی ، برای درک می کنند. کودکی که توجه نمی کند به این نیاز دارد - برای جلب توجه به خود ، هر چند با نارضایتی.

اگر کودک می گوید پدر دیگری می خواهد ، والدین باید چه کنند؟

  1. به خاطر چنین کلماتی کودک را شرمنده یا سرزنش نکنید. بله ، می تواند بسیار توهین آمیز و ناخوشایند باشد. اما والدین ، به عنوان بزرگسالان ، ابتدا باید شرایط را درک کنند. شاید کودک ، متناسب با احساسات خود ، کاملاً متوجه حرفهایش نشده باشد.
  2. صحبت کردن با او. چرا این را می گوید؟ او چه "این" را نمی خواهد؟ کدام را می پسندی؟ این به شما کمک می کند تا نیازهای فرزند خود را درک کنید.
  3. برای کودک روشن کنید که سخنان او باعث آزردگی والدین می شود. این که آنها هرگز در زندگی خود نخواهند پسر یا دختر دیگری داشته باشند ، که آنها عاشق این چیز هستند ، که پدر بچه را دوست دارد.
  4. کودک را زیر نظر بگیرید ، نیازهای او را تشخیص دهید. کودک در چه لحظاتی این عبارت را می گوید ، هر چند وقت یکبار؟ او در حال حاضر چه می خواهد؟ آیا او خسته است ، شیطان؟ درخواست خرید چیزی دارد؟ بنابراین به والدین کمک می کند بفهمند که دستکاری در کجا انجام می شود و کودک واقعاً در کجا باید توجه نشان دهد و پاسخ دهد.
  5. برای جلوگیری از تجربیات منفی طرد شدن در فرزندتان ، بر گفتار خود نظارت داشته باشید.

توصیه شده: