شادی در قلب یک دارو برای همه موارد است

تصویری: شادی در قلب یک دارو برای همه موارد است

تصویری: شادی در قلب یک دارو برای همه موارد است
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, آوریل
شادی در قلب یک دارو برای همه موارد است
شادی در قلب یک دارو برای همه موارد است
Anonim

- چه چیزی شما را به من می رساند؟ - از روانشناس درمانگاه عصب شناسی پرسید.

- خوب … - با لبخند به پسرم چشمک زدم. در 9 سالگی ، او باید خودش به چنین س questionsالاتی پاسخ دهد و بفهمد که "هیچ کاری برای انجام دادن" من نبود که ما را به اینجا آورد ، بلکه رفتار زشت او بود.

الیزار لبخند زد و به من نگاه کرد: "در مدرسه ، معلمان شکایت می کنند که من رفتار بدی دارم."

- من می بینم مادر این وضعیت سرگرم کننده است؟ - گفت روانشناس.

- نه ، من فقط لبخند می زنم زیرا او برای اولین بار با یک روانشناس در بیمارستان است و می خواهم نشان دهم که هیچ چیز وحشتناکی در اینجا وجود ندارد.

در سکوت به سمت خانه حرکت کردیم. به طور کلی ، جلسه کاملاً مثبت بود ، اما سخنان روانشناس به من آرامش نمی داد. آیا من اختلال در کلاس را تشویق می کنم؟ از زمان مهد کودک ، به پسرم می آموختم که تبدیل به دلقک وظیفه نشود ، بلکه از طریق مهارت ها ، استعدادها ، علایق و غیره دوست پیدا کند ، قلبم را گرفتم ، جهان من نابود شد. هرچه بیشتر به او می خندیدند ، بیشتر نقش احمق را بازی می کرد و هیچ ابزاری برای تأثیرگذاری روی آن وجود نداشت.

اما در کل ، من و شوهرم نیز اغلب اوقات احمق بازی می کنیم ، یکدیگر را اذیت می کنیم ، با خانواده مان شوخی می کنیم ، صورت می گیریم … اگر ما این کار را می کنیم ، چرا او نباید این کار را انجام دهد؟

- شما فشار بسیار جدی را از سوی نزدیکترین شخص خود تجربه کرده اید ، همه قادر نخواهند بود با چنین فراوانی آسیب های دوران کودکی کنار بیایند. چگونه توانستید خود را نجات دهید و در برابر کل جهان اسلحه نگیرید؟ - از مشتری ای که در کودکی قربانی استبداد مادرانه شد ، پرسیدم.

- من سعی کردم همه چیز را به طنز ترجمه کنم. سپس به نظر من خیلی ترسناک نبود و خود موقعیت به یک کانال سازنده تبدیل شد.

- شما موقعیتی غیرقابل هشدار دارید ، همیشه بین دو آتش سوزی هستید ، چگونه می توانید این درگیری ها را سطح بندی کنید؟

- می دانید ، در ابتدا همه چیز را در قلب خود گرفتم و تحت تأثیر قرار گرفتم ، و سپس متوجه شدم که یک حکایت خوب در هر موضوع کافی است و همه برای گفتگو آماده می شوند.

سپس از خودم پرسیدم "این اجرای سیرک چه اشکالی دارد ، چرا اینقدر من را اذیت می کند؟" پاسخ ساده بود. با دانستن ویژگی های فرزندم ، می ترسیدم که جلال "شوخی وظیفه" برای او ثابت شود. اگر طنز بی معنا و بی رحم کودکان را با ویژگی های رشد همراه کنید ، ما برچسب یک احمق را دریافت می کنیم که از او چیزی نخواهید گرفت ، اما به طور کلی آن را جدی نخواهید گرفت. و سپس من فقط اوضاع را به جهت دیگری تغییر دادم ، شروع به تشویق طنز در زندگی او کردم. ما در مورد اینکه شوخی با بزرگسالان بهتر است ، بچه ها چه چیزی ، چه موقع شوخی ها می توانند صدمه ببینند و چه وقتهایی باید خوشحال شویم بحث می کنیم که چگونه بفهمیم که زمان طنز نیست و چگونه می توان در صورت شکست جوک عذرخواهی کرد ، تفاوت شوخی های هوشمندانه با جوک های احمقانه و نفرت انگیز و غیره ، شما نمی توانید همه چیز را لیست کنید ، این یک قاعده نیست ، این روند خود به خود اتفاق می افتد.

بچه ها شروع به تماس با او کردند ، درگیری های قدیمی از بین رفت. شاید به این دلیل که او به آنها این فرصت را می دهد تا استرس "آتش زدن روی خود" را از بین ببرند ، شاید به این دلیل که با او فقط سرگرم کننده است ، یا شاید به این دلیل که با خنده های خود او قلدری کودکانه را به این دلیل که او مانند دیگران نیست ، مرتب می کند ، و آنها قدرت را در آن احساس می کنند … و من فکر کردم ، اگر این استعداد او باشد چه؟ نمی دانم زمان نشان می دهد اما امروز به نظر می رسد که من هنوز مادر خوبی هستم. این واقعیت که دیگران دائماً ما را به عنوان یک نقطه ضعف سرزنش می کردند ، ما به منبع خود تبدیل شدیم و از همه کسانی که مرا به این کار کشاندند تشکر می کنیم.

من مطمئن هستم که شما می توانید داستانهای مشابهی در زندگی خود بیابید ، و اگر چنین نیست ، در اینجا و اکنون فکر کنید که چگونه و کدام موضوع "گناه شما" می تواند فردا منبع شما شود؟

توصیه شده: