آسیب شناسی عشق مادرانه. قسمت 2

تصویری: آسیب شناسی عشق مادرانه. قسمت 2

تصویری: آسیب شناسی عشق مادرانه. قسمت 2
تصویری: آیا مادران در طول تاریخ همیشه عاشق فرزند خود بوده‌اند؟عشق و نفرت مادر نسبت به فرزند-دکتر نهاله مشتاق 2024, ممکن است
آسیب شناسی عشق مادرانه. قسمت 2
آسیب شناسی عشق مادرانه. قسمت 2
Anonim

در مقاله قبلی ، رفتار مادر شرح داده شد ، که تقریباً هیچ دختری در کنار او فضایی نمی گذارد ، ادغام حالتی است که مادر دوست دارد همیشه در کنار دخترش باشد.

اما یک پیام افراطی دیگر ، ضمنی دیگر (هرچند گاهی اوقات مستقیم نیز وجود دارد) از طرف مادر به دختر وجود دارد: "من مادر شما هستم. و تو فقط دخترم هستی من چیزهای دیگری (روابط و غیره) دارم که از شما مهمتر است. " و اگر مادری با پیام خود به دخترش "تو منی" فاصله دختر خود را به حداقل برساند ، مهم نیست سن دخترش چقدر است ، مادری با پیام "تو فقط یک دختر" این فاصله را به حداکثر. مامان همیشه کارهایی دارد ، روابط یا افرادی مهمتر از دخترش. این ممکن است شخصیت خود مادر باشد - به عنوان مثال ، مادر در جستجوی خودشناسی یا کار تمام زندگی خود در حال حرکت است و دختر به مادران ، پرستارها ، در موارد شدید - به پدرش واگذار می شود. یا می تواند مردی باشد که مادر تمام زندگی خود را در اطراف او تنظیم می کند ، یا چیز دیگری. نکته اصلی این است که در این روابط و در فضای کنار دختر مادر اصلا جایی وجود ندارد. در عین حال ، در ظاهر ، مادر می تواند در مورد عشق جنون آمیز خود به دخترش ، نحوه نیاز او و غیره صحبت کند ، اما اینها فقط یک کلمه خواهند بود. یک مثال واضح از چنین نگرشی نسبت به دخترانشان را می توان در میان ستاره های تجارت نمایشی یافت - هنگامی که مادری در تور سفر می کند یا هفتمین پرستار بچه را تغییر می دهد تا دختر بهترین ها را داشته باشد ، اگرچه در سال های اولیه حضور یک چهره مادر دائمی در این نزدیکی حیاتی است …

در این نوع روابط ، مادر در زندگی دخترش ، همانطور که بود ، است ، اما در واقع او چنین نیست. فاصله بیش از حد و همچنین عدم وجود فاصله در روابط مادر و دختر ، همچنین برای ایجاد روابط هماهنگ بین دختر و خود و با سایر افراد مفید نیست.

در همان زمان ، ممکن است ناگهان چنین مادری تصمیم بگیرد که این فاصله باید کاهش یابد - متأسفانه ، اغلب این اتفاق "در زمان اشتباه" رخ می دهد ، به عنوان مثال ، در نوجوانی ، هنگامی که یک دختر نوجوان شروع به نگاه می کند برای خود ، جایگاه او در جهان ، و هنگامی که جستجوی فاصله از والدین ، از جمله از مادر ، به یک روند طبیعی تبدیل می شود.

یک مثال واضح از این نوع رابطه بین مادر و دختر در فیلم "سونات پاییزی" به کارگردانی اینگمار برگمن نشان داده شده است - با توجه به خلاصه داستان فیلم ، مادر نه به این دلیل که می خواهد او را ببیند ، بلکه به این دلیل به دخترش می آید. یک دختر بالغ مادر خود را به سوی خود فرا می خواند ، استفاده از آنچه در مادر برای این دنیا مهمتر است ، خودشناسی حرفه ای اوست (مادر یک پیانیست شناخته شده است که بهتر از دخترش می نوازد و دخترش هرگز نمی تواند به چنین سطحی برسد. مهارت حرفه ای ، و حتی بیشتر از این ، دختر هرگز نمی تواند با حرفه مادر رقابت کند).

اگر یک فاجعه رخ دهد و مادر به دلایلی از زندگی دخترش ناپدید شود (به عنوان مثال ، در اثر یک بیماری جدی می میرد) ، پس در جهان بینی داخلی دختر ، مادر نیز به دلایل واضح غیرقابل دسترسی است. اما لازم نیست مادر از نظر جسمی ناپدید شود تا این حس فاصله غیرقابل مقاومت بوجود آید.

مثال از تمرین 1. مامان یک مدل موفق است ، او دائماً در جاده است ، تقریباً هرگز در خانه نیست. بیشتر دختران با مادربزرگش زندگی می کنند. همچنین ، مادرم واقعاً دوست ندارد وقتی با او مانند مادر رفتار می شود ، و از دخترش می خواهد که او را با نام صدا کند. دختر مادر خود را "مادر" یا "لنا" می نامد. در عین حال ، دخترش مادرش را می ستاید و آرزو دارد مانند او یک مدل و شاید حتی یک سوپرمدل شود ، که مادرش به تمسخر پاسخ می دهد که او واقعاً به یک سوپرمدل اهمیت می دهد. وقتی دختر بزرگ می شود ، مادرش حرفه مدلینگ خود را به پایان می رساند ، و اکنون او می خواهد همیشه و همه جا در نزدیکی دخترش باشد ، از همه امور او آگاه باشد ، در حالی که منتظر تحسین مداوم دخترش است و مدام به او یادآوری می کند که چه چیزی او توانست به دست آورددختر از یک سو نسبت به مادرش بسیار پرخاشگر است ، از سوی دیگر ، او دائماً از خود مطمئن نیست و باور نمی کند که قادر به هر کاری است.

مثال مورد 2. مامان دائماً در تلاش است تا زندگی شخصی خود را پس از ازدواج اول ناموفق ترتیب دهد. دختر اغلب با مادربزرگش یا با دوستانش می ماند و اغلب به عنوان "بار" تلقی می شود ، زیرا اگر فرزندی وجود نداشت ، پیدا کردن شریک برای مادر آسان تر می شد. هنگامی که دختر بزرگ می شود ، مادر حتی سعی نمی کند از دخترش پنهان شود ، که او را مانعی می داند. به عنوان یک بزرگسال ، این دختر تقریباً در همه جا احساس "اضافی" می کند.

دخترانی که در چنین رابطه ای با مادر خود رشد می کنند ، ممکن است متعاقباً در طول زندگی خود به دنبال صمیمیت و شناختی باشند که در اولین و مهمترین رابطه خود هرگز نمی شناختند.

توصیه شده: