2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
ولاد بوندار در حالت بی اشتهایی در بخش نفرولوژی پذیرفته شد. با چشمانی سرزنده ، یک ورزشکار ، با برنامه های بزرگ برای آینده. ولاد از سنین کودکی به شنا مشغول بود و در سن 15 سالگی قبلاً در ورزش هم پیروزی ها و هم موفقیت هایی کسب کرده بود. او وسواس زیادی برای موفقیت داشت و بنابراین دچار استرس شد. والدین او نیز افراد سختی بودند.
مادر مسلط ، کنترل کننده ، پر از ترس ، سخت و بی تفاوت نسبت به امکانات پسرش. شعار او "از طریق من نمی توانم ، از طریق من نمی خواهم" است. تابع ، تسخیر ، فرمان - چقدر بلند شدم ، چه ساعتی به آموزش آمدم ، برای چه کسی پیامک ارسال کردم ، چه چیزی در آن نوشته شده بود - برای مادر یک پسر 15 ساله طبیعی بود. "شما چه هستید ، - او عصبانی شد ، - به من پیشنهاد داد پیامک های او را نخوانم! دکتر ، عقلت کم شده؟"
پدر یک ایده آل گرا ، کمال گرا ، با انگیزه و آسیب پذیر است. در گفتگو ، او به یاد آورد که در دوران کودکی و نوجوانی رویای موفقیت بزرگی را در سر می پروراند. بله ، نه فقط در مورد بزرگ ، بلکه در مورد عظیم ، به طوری که همه همسایگان حسادت می کنند ، و والدین سرانجام می فهمند پسرشان ، یک فرد منحصر به فرد است. اما زندگی به گونه دیگری رقم خورد ، هیچ موفقیتی حاصل نشد ، هیچ کس حسادت نمی کرد ، والدین هیچ چیز از او نفهمیدند.
ولاد که بین والدین خود نشسته بود ، تصور عجیبی ایجاد کرد. به مدت 15 سال او مادرش را خوشحال کرد ، همه خواسته ها و خودجوش بودن او را سرکوب کرد ، زیرا همیشه و در همه چیز ، از نظر مادر ، البته "درست" را آموخته بود.
- چه چیزی برای شما مناسب است؟
- خوب ، سر وقت به تمرین بیایید ، مربی و والدین را ناامید نکنید. سپس احساس می کنم که همه چیز را درست انجام می دهم.
از سوی دیگر ، او 15 سال از زندگی خود برای جلب رضایت ناچیز پدرش تلاش کرد. اما هرگز تأیید نشد ، زیرا همه چیز بد است ، زیرا دیگران بهتر هستند. از آنجا که واسیا پوپکین قبلاً چه نتیجه ای می دهد ، و شما یک تقلب هستید؟ زیرا اگر فشار نمی آورید ، فشار نمی آورید ، آیا این غمگین حدس می زند که زندگی "ناموفق" سخت ، وحشتناک و نفرت انگیز است. بدون موفقیت ، آنقدر منزجر کننده است که نمی خواهید زندگی کنید. پدر بلند قد و لاغر آه شدیدی کشید: "من باید خیلی جلو رفته باشم."
برای ولاد ، هرگونه نیاز والدین ، حتی اگر با توانایی های جسمی و احساسی او متناسب نباشد ، مظهر عشق و مراقبت آنها است. این امر هم در 3 سالگی و هم در 15 سالگی او را تحت تأثیر قرار داد ؛ هیچ گونه س criticalالی در مورد ادراک انتقادی وجود نداشت. او تحت نظارت شدید مادرش پدرانه ای را انجام داد. فقط تشخیص بی اشتهایی اولین جوانه شک را در او ایجاد کرد. یا شاید مشکلی پیش می آید؟
به محض اینکه مکالمه به ضرورت کاهش کنترل و تجدید نظر در استراتژی فرزندپروری رسید ، مامان بلافاصله مشاوره را ترک کرد.
اما پدر ماند. برای ولاد ، این یک فرصت بزرگ برای برگشت به بهبود و حرکت به سمت زندگی است.
من می گویم: اگر این اتفاق بیفتد ، اگر فرزند خود را به زندگی خود رها کنید ، این بزرگترین موفقیت شما خواهد بود.
بابا سر تکان می دهد.
- چه کسی فکر می کرد. من همیشه معتقد بودم که موفقیت جای دیگری است. و دیگر نمی توانم او را ببینم.
توصیه شده:
"شما باید او را ترک کنید! هیچ کاری نمی توانید برای کمک به او انجام دهید! " آیا درمانگر حق دارد روان درمانی را ادامه ندهد. موردی از تمرین
با تأمل در مسمومیت حرفه ما به طور کلی و ارتباط عمومی به طور خاص ، یک حادثه آموزنده را به یاد می آورم. او یک مشکل حرفه ای را توصیف نمی کند ، که مربوط به همان راه حل غیر معمول است. هم مشکل توصیف شده و هم راه حل آن در این مورد در زمینه نظریه و روش روان درمانی نیست ، بلکه در زمینه اخلاق حرفه ای و شخصی است.
داستان شماره 1 را تمرین کنید وقتی دختری برای مادرش "تحمل" می کند
ماریا به همراه دختر نه ساله اش ساشا از بخش اورولوژی پذیرایی کردند. این دختر از بدو تولد دچار شب ادراری شده بود ، اما پزشکان نتوانستند به او کمک کنند. از نظر پزشکی ، ساشا "تمیز" بود ، بدون آسیب شناسی و اختلالات عصبی. بار دیگر ، او تحت معاینه قرار گرفت ، اما این به هیچ وجه وضعیت را تغییر نداد.
شر خوب را تحمل نمی کند ، اما خوبی می تواند بدی را تحمل کند
کشیش روسی یاکوف کروتف می گوید: "شر خوب را تحمل نمی کند ، اما خوب می تواند بدی را تحمل کند." خوب گفتی. من به نمایندگی خودم اضافه می کنم که می تواند خوبی ها را تحمل کند ، اما خوب باید حدی از صبر داشته باشد ، در غیر این صورت اگر بی نهایت دوام بیاورد و بدی را بداند که همه چیز ممکن است ، به همان شر تبدیل می شود.
تحمل کنید یا ترک کنید
حتی اگر به جای راحتی ، شجاعت را انتخاب کنیم و در آستانه توانایی های خود زندگی کنیم ، انعطاف پذیری احساسی همیشه به این معنی نیست که با حداکثر سرعت پرواز کنیم ، از همه موانع غافل شویم و فقط به هر قیمتی روی هدف خود تمرکز کنیم. اگر با توجه به ارزش های خود انتخاب کنید ، ممکن است زمانی برسد که تنها حرف معقول برای گفتن "
شوهرم خیانت می کند ، اما من جایی برای رفتن ندارم ، تحمل می کنم
من می دانم که بسیاری از زنان رویای ازدواج موفق و کار نکردن را دارند. برخی از افراد در این کار موفق می شوند و به نوعی احساس خوشبختی می کنند ، اما در بیشتر موارد ساعت X زمانی فرا می رسد که کل معبد فرو می ریزد و او بدون مسکن ، پول ، حرفه و با کودکی در آغوش می ماند.