جادوی تنهایی

فهرست مطالب:

تصویری: جادوی تنهایی

تصویری: جادوی تنهایی
تصویری: کتاب صوتی صد سال تنهایی قسمت اول 1 نوشته گابریل گارسیا مارکز 2024, ممکن است
جادوی تنهایی
جادوی تنهایی
Anonim

در مسابقه زندگی مدرن گیر کرده ایم ، غالباً شکایت می کنیم که زمان کافی برای "خود" نداریم ، اما به محض اینکه تنها با خودمان می مانیم ، بلافاصله شروع به تقلب می کنیم ، خسته می شویم ، یا حتی در تظاهر به خود می افتیم..

در زبان روسی دو کلمه برای همراهی با خود وجود دارد. یکی از آنها - تنهایی - مثبت است. این یک سرگرمی را توصیف می کند که شفا و تجدید قوا می کند.

دیگری ، تنهایی ، معمولاً برای اشاره به احساس انزوای فرد از دنیای خارج استفاده می شود. ناراحتی ناشی از ناتوانی در درک و به اشتراک گذاشتن احساسات خود با شخص دیگر را مشخص می کند. انزوا از جهان ، ناتوانی در درک ؛ عدم ارتباط حیاتی با افراد دیگر ، که برای احساس شادی ضروری است.

مطالعات غم انگیز با نوزادانی که در شرایط استریل قرار داشتند ، که شامل دخالت عاطفی والدین نیز نمی شد ، نشان داد که در صورت عدم مراقبت احساسی ، یک نفر می میرد (همانطور که بعداً در مورد همه شرکت کنندگان جوان در این آزمایش اتفاق افتاد). سلامت نوزادان بدون هیچ دلیل ظاهری بدنی در 4 ماه پس از شروع آزمایش شروع به وخیم شدن کرد. نیمی از نوزادان فوت کردند. مطالعه بلافاصله خاتمه یافت.

بر خلاف تصور رایج که غذا و آب برای بقای انسان ضروری هستند ، این مطالعه بدشانسی نشان داد که نیازهای عاطفی انسان با نیازهای جسمانی هم تراز است. بدون احساس ارتباط با افراد دیگر ، شخص در خود بسته می شود و می میرد. مرگ جسمی در نتیجه مرگ روانی رخ می دهد. لمس فیزیکی یک مظهر مهم دخالت عاطفی است. به همین دلیل است که مقیاس مدرن فناوری ، هرچند راحت باشد ، فقط به شکاف بین مردم کمک می کند و به حالت تنهایی تبدیل می شود.

تنهایی شفا دهنده است ، تنهایی نه

احتمالاً شنیده اید که یک فرد سالم باید هر از گاهی با خود تنها باشد. اکثر ما از این چشم انداز می ترسیم. ایده آل برون گرا - موفق ، اجتماعی - هریک از ما را تسخیر می کند. امروزه ما در جامعه ای زندگی می کنیم که تفکر تجاری و تمرکز بر موفقیت پیش شرط های مطلق برای یک زندگی شاد است. کلمه "تنهایی" کمتر و کمتر استفاده می شود.

این یک پارادوکس شگفت انگیز است. این کودک به این ایده القا می شود که مستقل است ، باید بدون اتکا به دیگران به دنبال راه حل باشد ، که باید مسئولیت را بپذیرد و با سر خود فکر کند. و این درست است - توسعه تفکر انتقادی از اهمیت بیشتری در دوران بازاریابی تهاجمی برخوردار است. اما نکته مهم اینجاست: نیاز به اتکا به خود ما را تشویق می کند که دیگران را به عنوان ابزار ثانویه برای دستیابی به خوشبختی در نظر بگیریم ، اگرچه در اعماق قلب ما درک می کنیم که وحدت با یک انسان دیگر برای ما به سادگی ضروری است!

از نظر فکری ، ما خود را مجبور می کنیم که بدون اتکا به دیگران ، شادی را در خود جستجو کنیم. اما اگر طبیعت شما را وادار به اتحاد با دیگران می کند ، زیرا این وحدت کلید یک زندگی کامل است ، چه کار می کنید؟

اعتماد سزاوار توجه ویژه است. هنگام برقراری ارتباط با شخص دیگر ، ما به ندرت برای هر گونه پاسخ گویی آماده هستیم. معمولاً هنگام اظهار نظر خود ، آن را به گونه ای می سازیم که پاسخ طرف مقابل را در جهت خاصی هدایت کند. خطری که توسط افراد دیگر ایجاد می شود ، بازکردن قلب خود را برای دیگران دشوار می کند. همه اینها منجر به این واقعیت می شود که ما بیشتر و بیشتر در زمینه کار به خود اطمینان داریم ، اما تعداد کمی از ما خوشبختی عشق را داریم.

در بین ما نظریه پردازان بیشتر و بیشتر هستند ، اما چه بسیار اندک تمرین کنندگان

احتمالاً شنیده اید که روان درمانگران و استادان معنوی طرفدار تنهایی هستند. ثبت ، ذهن آگاهی ، تکنیک های قدردانی ، برنامه ریزی و خلاقیت همه شامل تمرکز و تنهایی عمیق است.

تکنیک های زیادی وجود دارد که می تواند به فرد بیاموزد که با خود احساس راحتی کند.

تنهایی می تواند دشوار باشد زیرا به محض شنیدن سکوت ، افکار ناراحت کننده بلافاصله بر ما غلبه می کنند. بودن در کنار سایر افراد از این نظر ارزشمند است که ما را از قرار ملاقات با بخش های سرکوب شده شخصیت ما منحرف می کند. با این حال ، باید به خاطر داشته باشید که اگر به طور جدی تصمیم به بهبود زندگی خود دارید ، به سکوت و تنهایی نیاز دارید.

تنها شخصی که نمی توانیم از شرکت او دوری کنیم خود ما هستیم. چرا نحوه دوستی با این شخص را یاد نمی گیرید؟ با او زبان مشترک پیدا کنید؟

چرا تنهایی برای ما اینقدر ضروری است؟

  • در خلوت ، می توانیم بفهمیم در یک محیط راحت چه می خواهیم. تأثیر دیگران بر خواندن خواسته ها و علایق آنها بسیار زیاد است. به همان اندازه که می خواهیم خود را متقاعد کنیم که قابل پیشنهاد نیستیم ، دیدگاه های دیگران این توانایی را دارند که جهان بینی ما را تیز کنند ، حتی اگر آشکارا از آن آگاه نباشیم.
  • ما می توانیم خود را وقف کار با کودک درونی کنیم. احساسات سرکوب شده ، که در دوران کودکی توسط والدین ما شناخته نشده اند و در حال حاضر توسط ما شناخته نشده اند ، دائماً برای ما فریاد می زنند. به نظر می رسد آنها درهای قلب بسته ما را در آغوش گرفته و از آنها می خواهند اجازه ورود به آنها را بدهند! تصور کنید اگر بتوانیم با غم ، پرخاشگری ، حسادت ، عصبانیت خود دوست شویم و انرژی آزاد شده را برای دستیابی به اهداف جدید و مورد نظر هدایت کنیم ، چقدر خلاق خواهیم بود؟
  • در سکوت ، تصمیم گیری در مورد چگونگی بعدی آسان تر است. ذهن شما به تعطیلات نیاز دارد! اگر به خودتان اجازه دهید از افکار وسواسی استراحت کنید ، متوجه خواهید شد که کار فکری زمانی آسان تر می شود که نیاز به تفکر دقیق داشته باشید.

وقتی تنها در خانه هستید چه کار کنید؟ چگونه می توان ساعات تنهایی خود را با سود سپری کرد؟

  1. یاد بگیرید که به بدن خود گوش دهید. بدن ما عاقل است. هر سلول بدن هوشمند است. بدن همیشه به ما می گوید که بهترین کار / غذا خوردن / احساس در حال حاضر چیست. یاد بگیرید که به خود اعتماد کنید - این امر به شما در تصمیم گیری کمک می کند (من در نشریات آینده به شما خواهم گفت که چگونه این کار را انجام دهید).
  2. اولویت های خود را مشخص کرده و بنویسید. هدفی را تعیین کنید که تا پایان ماه جاری به مهمترین این اولویت ها عمل کنید - و ببینید چه اتفاقی می افتد.
  3. با جملات تأییدی کار کنید. از نظر ذهنی جملات تأییدی را بیان کنید که به شما کمک می کند هنگام انجام کارهای مکانیکی ، مانند شستن ظروف یا بارگیری ماشین لباسشویی احساس بهتری داشته باشید.
  4. به موسیقی متناسب با وضعیت ذهنی خود گوش دهید. توانایی موسیقی که ما را به موجی از آرامش می رساند شگفت انگیز است! نمونه های زیادی از افراد مشهور وجود دارد که از موسیقی در کشفیات درخشان الهام گرفته اند. گاهی بینش مربوط به یک آهنگ درست است!
  5. از خود بپرسید: "شخصی که خودش را دوست دارد اکنون چه می کند؟" مطابق این پاسخ عمل کنید! اگر فردی که خود را دوست دارد احساس می کند زمان آن رسیده است که با دوستان خود معاشرت کند ، این کار را انجام دهید!
  6. اهداف خود را تجسم کنید. ما به دلایلی که از هدف اقدامات خود آگاه نیستیم ، بی رویه عمل می کنیم. درک "چرا" را دست کم نگیرید! این عادت را داشته باشید که از خود بپرسید واقعاً با هر عملی چه هدفی را دنبال می کنید. تمرکز آگاهانه بر روی هدفتان به شما کمک می کند تا سریعتر به آن برسید ، زیرا تمام ذهن شما روی انتخاب موقعیت ها و گفتن کلماتی تمرکز می کند که شما را به نتیجه دلخواه می رساند!

همانطور که می بینید ، خلوت یک منبع مهم است که می تواند به ما در تعیین خواسته های واقعی ما ، رنگ آمیزی رنگ های روشن و خودشکوفایی کمک کند. با خودتان باشید و خودتان را دوست داشته باشید! شما شگفت انگیز ، منحصر به فرد ، زیبا هستید!

لیلیا کاردناس ، روانشناس یکپارچه ، روان درمانگر

توصیه شده: