بهترین مامان من

تصویری: بهترین مامان من

تصویری: بهترین مامان من
تصویری: Episode 01 Behtarin Tabestan Man بهترین تابستان من 2024, ممکن است
بهترین مامان من
بهترین مامان من
Anonim

مسئوليت. یک کلمه پیچیده که تمام ساختارهای داخلی را تحت فشار قرار می دهد ، مسئولیت کسی که به او آموزش داده شده است ، که به دنیا آورده شده است ، و کسی که به شما اعتقاد دارد.

در این طرح کوچک ، می خواهم به موضوع اصطلاحاً جانشین پروری در روان درمانی روانکاوی و مشکل مسئولیت برای مراجعه کننده بپردازم. تعداد زیادی کتاب در این زمینه نوشته شده است ، استادان مشهور روانکاوی در مورد اینکه چقدر مهم است که برای والدین خود والدین خوبی باشید یا از ماموریت نجات غافل نشوید ، بلکه فرصت هایی را برای توسعه و پیشرفت ایجاد کنید. انواع رشد و به نظر می رسد که دیگر چیزی برای افزودن در این مورد وجود ندارد. اما هنوز.

اگر ما در کار یک روان درمانگر ، به ویژه یک روانکاو ، بسیار اغراق کنیم ، با مراجعه کننده ملاقات می کنیم ، مشخصات وی را مشخص می کنیم ، ساختار شخصیت را به عنوان یک مکانیسم عملکردی تعریف می کنیم ، نقاط تثبیت و تعارضات را مشخص می کنیم. و دسته ای از این بنابراین ، بعد چیست؟

و سپس ما به عنوان یک مادر ، سفید ، کرکی ، مهربان ، با درک و خیلی بیشتر کار می کنیم. مشتری ایده ای از خودش در زمان حال ارائه می دهد ، آن کودک بی دفاع داخلی که بسیار ترسیده ، گرسنه و وحشتناک یخ زده است. ما او را از پیپت تغذیه می کنیم ، کم کم ، با دقت. دلبستگی های شکسته به تدریج خود را نشان می دهند ، تغییرات لازم را انجام می دهند ، "به سطح مورد نیاز" می رسند ، اعتماد شکل می گیرد ، یک واقعیت مشترک ظاهر می شود ، یک نگه داشتن در یک جفت ظاهر می شود ، یک نگه داشتن نسبتاً خوب روی دست. مشتری به دستان مادر اعتماد می کند ، با دستان کوچک خود دست به صورت او می گذارد ، هر نگاه و هر اشاره ای را به خود جلب می کند. او شروع به معتاد شدن می کند و به بدترین و ترسناک ترین درگیری های خود اعتماد می کند. اینجاست که سخت ترین و بی رحمانه ترین ضدترانسفر روشن می شود و شما واقعاً می خواهید تسلیم شوید و از نوزاد دور شوید و در خشم خیره کننده اش بیداد کنید. اما خدا ما را از این کار منع کند.

یک مادر به اندازه کافی خوب همیشه به پذیرش حملات قانع کننده و خودشیفته به کودک خود و تجاوز به دوران پیش از تولد کمک می کند ، او زندگی را اغوا می کند و احساسات خود را به عقب می راند ،

در نظر مادر ، کودک منعکس می شود و از خوبی و دست نخورده خود ایده می گیرد. و سپس ادیپ ، و مادر دوباره می فهمد و می پذیرد.

و درمانگر چطور؟ بله ، هیچ فرقی نمی کند. اگر بخواهم بگویم ، یک درمانگر خوب به اندازه کافی همه چیز را مورد بحث قرار می دهد و در خروجی می گوید: "من شما را درک می کنم ، کلمات شما برای من ارزشمند هستند. درمانگر علیرغم این واقعیت که این مراجعه کننده اغلب یک بزرگسال است ، فرزند خود را پرورش می دهد ، او را دوست دارد و از او مراقبت می کند و هر درمانگر خوب تجربه زیادی در ارزیابی ، تشخیص ، اطلاعات مربوط به تشخیص های ناامیدکننده و شرایط سخت دارد. او همیشه با دقت از "راز اعتراف" ، آنچه در دیوارهای دفتر اتفاق می افتد محافظت می کند ، با هرگونه ، حتی ناخوشایندترین تجربه مشتری ، به درستی رفتار می کند و به حق وی برای داشتن سابقه شخصی احترام می گذارد. یک درمانگر به اندازه کافی خوب به هیچ وجه از مادر بودن دست نخواهد کشید ، او را رها نمی کند ، این حرفه ای است ، صادقانه در عشق مادرانه ، هر چند جانشین. و اجازه دهید نیروهای برتر مراقب درمانگرانی باشند که می خواهند مادران خوبی برای مراجعان و بیماران خود باشند.

توصیه شده: