2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
آیا تا به حال مجبور شده اید از مشتریان آشنا و قدیمی خود که چند سالی است به طور مرتب به دفتر شما آمده اند ، روی صندلی مقابل نشسته یا روی صفحه کامپیوتر شما در اسکایپ ظاهر شده اند ، جدا شوید
فکر می کنم این اتفاق گاهی برای بسیاری از ما رخ داده است. و این به ویژه توهین آمیز است وقتی به نظر ما می رسد که به محض اینکه همه چیز بدون مشکل پیش رفت ، مشتری شروع به بیدار شدن کرد و جنون ناشی از وسواس بازیگری و دفاع را از بین برد. و شما اینجا هستید! می آید و می گوید - من دیگر حاضر نمی شوم ، خسته ام ، برایم کافی است ، دیگر طاقت ندارم ، پول ندارم یا چیزی شبیه این. توهین آمیز و دردناک است ، عزت نفس بی رحمانه زخمی می شود ، پوچی و احساس از دست دادن تنها تعدادی از آن احساساتی است که به ما می آید ، همکاران عزیز ، اینطور نیست؟
آیا وضعیت معکوس برای شما اتفاق افتاده است؟ این زمانی است که شما با نیاز به ترک درمانگر روبرو هستید ، و این مرخصی موقت او نیست با این اطمینان: "در سپتامبر می بینمت." این زمانی است که اصلاً امیدوارم تعداد زیادی نتوانسته اند در شرایط مشابهی قرار بگیرند. و با این وجود ، اینجا چه اتفاقی می افتد و چگونه هر دو گزینه برای جدایی ، هرچند از موقعیت های مختلف ، مشابه هستند؟
اتفاقی افتاده است که در حال حاضر من یک تجربه "بی ارزش" دارم که به دلایلی خارج از کنترل من ، برای مدتی نامعلوم از مادر درمانگرم جدا می شوم (خوب ، در واقع ، همه ما درک می کنیم که بسیار وابسته است ، برخی به سادگی وجود ندارد). در عین حال ، در حالی که یک متخصص متفکر هستم ، این آزادی را خواهم داشت که در مورد آنچه که در حال رخ دادن است ، فکر کنم و فریاد دلخراش را به پس زمینه برسانم: "مامان ، ترک نکن ، من دیگر نخواهم بود."
بنابراین. تنهایی مشاهده نمی شود ، بدین معنی که شی داخلی بد شکل نگرفته است ، پایدار است و به جایی نمی رسد. او در من است. من او شدم … اگرچه نه - نه. من همانم که هستم. برای خودم خوب است که خودم باشم. خوب ، این بدان معناست که فرد در نزدیکی آن است. کارایی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است ، و با آن ، مقاومت در برابر انواع مشکلات و ریزه کاری ها ، ارتباط با واقعیت لذت بخش است. پس چرا اینقدر درد می کند !!؟ چرا این همه اشک و نگرانی وجود دارد؟ من همه چیز را درک می کنم ، نتایج را می بینم و در عین حال به مکانیسم دفاعی ابتدایی می چسبم - انکار ، در این مورد به نظر می رسد ترسناک است: "نه ، نه ، نه ، نه ، نه فقط این ، فقط نه در حال حاضر ، برای من خیلی زود است که قایقرانی را به تنهایی شروع کنم ، من نمی توانم آن را اداره کنم … من دوباره سرد می شوم … مامان ، نرو ، دیگر من نخواهم بود !!! ". این چیه؟ بازگشت ، دفاع "جشن پیروزی". همکاران ، این یک بازگشت نیست ، این یک "منفی" نیست ، این یک جدایی است ، هرچند نمادین ، اما نه کمتر سخت و دردناک. انجام بدون سخنرانی خشک در مورد این که وظیفه هر درمانی این است که مراجعه کننده بتواند بدون آن بتواند انجام دهد ، فقط یک چیز را می گویم ، من خوشحالم که در رمز و راز تولد روح حضور داشته ام یک کودک انسانی ، نه کاملاً متولد شده و نه کاملاً یک روح ، بلکه بازگشتی از عذاب بزرگ ذاتی از پیش موجود است ، اما این توضیح در مقایسه با آگاهی از روند در حال انجام دیگر چندان مهم نیست.
بنابراین ، همکاران عزیز ، بیایید بیشتر مراقب کسانی باشیم که می آیند ، اما کسانی که می روند ، باور کنید ، این کار خیلی ساده نیست.
توصیه شده:
اگر ارتباط با مادر غیرقابل تحمل است. قسمت دوم: چرا مادر من را دوست ندارد؟
وقتی با افرادی صحبت می کنم که مطمئن هستند مادرشان آنها را دوست ندارد ، می پرسم چرا آنها این تصمیم را گرفتند. در پاسخ می شنوم: او همیشه به من فحش می دهد ، از من راضی نیست. او دائماً از من به اقوام شکایت می کند. شما یک کلمه محبت آمیز از او نخواهید شنید.
کهن الگوهای زنانه مادر زمینی و مادر بزرگ
کهن الگوها کهن الگوها پر کننده روح ما هستند ، این زبانی است که می توانیم با آن با ناخودآگاه خود صحبت کنیم. تنها با برقراری ارتباط با روح خود ، می توانیم خود ، احساسات و اعمال خود را درک کنیم. اما کهن الگو چیزی است که در روح هر فردی زندگی می کند ، در هر کجای جهان که زندگی می کند ، مهم نیست که به چه زبانی صحبت می کند ، بدون توجه به رنگ پوست او ، از مذهبش.
در اینجا و اکنون در تماس بین مادر و فرزند است. چگونه مادر بدی باشیم
من مایلم تجربه کوتاهی از روان درمانی را با چند مادر جوان که اخیراً اولین فرزند خود را به دنیا آورده اند و با مشکلات و مشکلات وضعیت جدید خود روبرو هستند ، به اشتراک بگذارم. رویدادهای توصیف شده مربوط به آن زمان اخیر است ، زمانی که مشورت با روانشناس و کار با روان درمانگر به نظر خیلی ها امری غیرعادی و عجیب بود.
اگر ارتباط با مادر غیرقابل تحمل است. قسمت 1. مادر بهتر می داند
- آنیا ، برو خانه! -مامان سردم شده؟ - نه ، شما می خواهید غذا بخورید. وقتی مادری در زندگی یک پسر یا دختر بزرگسال مداخله می کند ، این نشانه آن است که مرزهای روانی مادر و کودک بزرگسال مبهم است . مامان معتقد است که یک پسر یا دختر بالغ هنوز به او تعلق دارد و او مسئول زندگی و رفاه او است.
تکنیک های دست مادر / پدر و دست مادر و پدر
این تکنیک ها برای بررسی روابط با مادر / پدر ، جنبه های ناخودآگاه تعامل در روابط ، جنبه های شخصیتی زن و مرد ، مناطق درگیری در روابط با والدین طراحی شده اند. به طور کلی ، قابلیت های تشخیصی این تکنیک بسیار گسترده است. "دست مادر / پدر"