2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
من در مورد افرادی که نمی توانند عشق به والدین خود را در خود بیابند بسیار واضح هستم. آنها به خود می نگرند ، به فضا می گردند ، در جستجوی خود می گردند ، از خود می ترسند ، خجالت می کشند ، می ترسند با صدای بلند بگویند: "نمی توانی ، این یک مادر است" …
یک کرست روی بدن وجود دارد ، و در نتیجه ، هیچ تماسی با احساسات خود وجود ندارد ، چقدر دردناک در نقاط مختلف ، در مناطق مختلف زندگی فشار می آورد. در اینجا زمان تنفس تنها ، حفظ موجودیت فرا رسیده است.
من خوبم ، من باید برای او اینطور باشم. بخاطر اون متنفرم!
به آرامی دکمه کرست را باز می کنیم ، و او به آرامی خود ، خواسته هایش ، احساسات ، افکار خود را کشف می کند. او خود و بدن خود را می بیند ، آزادانه نفس می کشد ، از قبل می خواهد متفاوت زندگی کند. و این انرژی زندگی به عشق ، احساس و سپاسگزار بودن قدرت می بخشد.
-مادر من تو را دوست دارم!
-در چه چیزی نمایان می شود؟
چنین والدینی هرگز از کاری که انجام می دهید خوشحال نخواهند شد. او خودش به پذیرش و حمل آن روی دسته ها نیاز دارد تا بتواند گریه کند و دمدمی مزاج باشد. و می توانید کمربندها را دوباره محکم کنید و وارد حلقه بی پایان شوید و سعی کنید خود را به کرست "دختر خوب" برسانید تا مادرتان را خوشحال کند. ثابت کنید که دوست دارید. و سپس عصبانیت و ناتوانی ، ناامیدی ، ویرانی. و درک اینکه هرگز نمی توانید پذیرش و عشق مادرانه را دریافت کنید. درد و تلخی. درک این که کسی که می تواند شما را با عشق خود مانند آب میوه تغذیه کند ، هربار در تلاش برای نزدیک شدن شما را مسموم می کند و فقط خودش قربانی نیازهای او است.
و سپس ، یک روز ، او خود را در همان موقعیت کاملاً در رابطه با یک شریک می گیرد ، خواستار و آزار و اذیت می کند ، دقیقاً می داند چگونه او را دوست داشته باشد. و به این روابط که بنا به دلایلی "جمع نمی شوند" هوا و آزادی می بخشد.
آه ، مادر ، اگر فقط می توانی مرا دوست داشته باشی. اگر فقط می توانی به من نگاه کنی ، مرا از توقعات خودت رها کن.
کودک بودن ، حتی بزرگسال بودن ، مادر یا پدر بودن که فقط "اگر" را دوست دارد سخت است. و اگر نه ، درهای خانه او برای شما بسته است ، ارتباط متوقف می شود و تولد شما به شما تبریک نمی گویند. تو برای من نیستی ، زیرا تو آن چیزی نیستی که من می خواهم.
پیدا کردن خود برای خود بسیار دشوارتر از آن چیزی است که آنها می خواهند شما را ببینند. این مسیر درد ، طولانی و پرهزینه است. این مسیر درمان است.
توصیه شده:
من هنوز منتظر هستم ، اما دیگر رنج نمی برم یا راهی برای خروج از وابستگی به هم ندارم
میدونی بالاخره روحم آرام شد. این احساس مانند سطح آینه یک دریاچه عمیق است. دیگر هجوم طوفانی اضطراب ، باران سرد ناامیدی ، ترس یخی و خشم شدید وجود ندارد. آیا من دیگر دوستت نداشتم؟ خیر اکنون یک سال است که هر روز به شما فکر می کنم ، برای من مهم است که همه چیز با شما خوب باشد - تجارت توسعه می یابد ، آموزش ها شما را خوشحال می کند … و این فکر که ممکن است فرد دیگری داشته باشید برای من خوشایند نیست.
کارگاه آشنایی با خود واقعی "دوست دارم" و "دوست ندارم" به عنوان پارامترهای تعیین کننده زندگی ما هستند
دوستان ، من یک کار مفید و خلاقانه برای شما آماده کرده ام. – کار با شخصی "دوست دارم" - "دوست ندارم" . کار به این صورت انجام می شود … 1 . اول از همه ، ابتدا باید یک تکه کاغذ ، یک مداد ساده ، یک قلم قرمز و یک نشانگر قرمز ذخیره کنید.
چگونه از مادرم شرمنده شدم: موردی از تمرین
پس از طلاق ، او شروع به رفتار نامناسب برای یک زن در این سن کرد. چکمه ، دامن چرمی و کیف پیتون می پوشد. ظاهر او مردان را جذب می کند و من از او شرمنده هستم. بوریس به طور غیرمنتظره ای برایم نامه نوشت. او در کلمات گیج شده بود ، و من فوراً متوجه نشدم که او از من چه می خواهد.
آیا من مادرم را دوست دارم؟
آیا من مادرم را دوست دارم؟ این یکی از سوالات اساسی است که فرد هنگام گذراندن دوره روان درمانی به آن نزدیک می شود. معمولاً از این لحظه ، رشد داخلی و روند جدایی روانی کودک از والدین شروع می شود. این زمانی است که "من مادرم را دوست دارم"
شوهرم خیانت می کند ، اما من جایی برای رفتن ندارم ، تحمل می کنم
من می دانم که بسیاری از زنان رویای ازدواج موفق و کار نکردن را دارند. برخی از افراد در این کار موفق می شوند و به نوعی احساس خوشبختی می کنند ، اما در بیشتر موارد ساعت X زمانی فرا می رسد که کل معبد فرو می ریزد و او بدون مسکن ، پول ، حرفه و با کودکی در آغوش می ماند.