2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"نظر شما به عنوان یک درمانگر گشتالت جالب است. شما اکنون وارد روانکاوی شده اید. من شنیدم که این دو جهت بسیار متفاوت هستند و ترکیب آنها بسیار دشوار است. فکر می کنید موفق به تغییر شده اید؟ چرا تصمیم گرفتید وارد روانکاوی شوید؟ در گشتالت چه چیزی کم بود؟"
بنابراین ، اجازه دهید سوال مشترک را به ترتیب مرتب کنیم.
من نه از جهت ، بلکه مستقیماً از شخص خارج شدم. من می خواستم با یک درمانگر دیگر ارتباط برقرار کنم و آن لحظه برای من اساساً مهم بود. من درمانگر خود را 10 سال می شناختم ، 7-8 سال درمان مفصلی داشتیم و به نظر من ، گیر کردیم. من می خواستم نظر متفاوتی را در پاسخ به شرایطم بشنوم ، مثل اینکه دوباره تحت درمان باشم. نسبتاً اخیراً ، من یک سال را به روانکاوی اختصاص دادم ، دیگر زمانی وجود نداشت ، بنابراین تلاش برای من برایم جالب شد.
دومین عاملی که بر تصمیم من تأثیر گذاشت ، تنظیمات بود. وقتی درمانگر را تغییر دادم ، دریافت درمان بیش از یک بار در هفته برایم مهم بود و روانکاوی 3 جلسه در هفته را در نظر می گیرد (من آن را دوست دارم و برای من مناسب است).
آیا توضیح انگیزه های رفتار فرد از روانکاوی و تماس مستقیم با وی در جلسه گشتالت مانعی ندارد؟ روانکاوی چگونه و چه چیزی بعد از گشتالت شما را جذب کرد؟"
من به یقین می فهمم که اکنون قرن ادغام است ، همه جهات کم و بیش به هم مرتبط هستند. در اصل ، در هیچ جای دیگر چنین جهت خالصی وجود ندارد. کاملاً همه زمینه های روانشناسی و روان درمانی که اکنون می شناسید از روانکاوی ناشی می شوند. بنیانگذار آن عمو فروید است ، بقیه از قبل او را دنبال می کنند. فردریک پرلز ، بنیانگذار درمان گشتالت ، با فروید درس خواند ، سپس از او ناراحت شد و تصمیم گرفت جهت خود را ایجاد کند و کمی اصول اساسی را با دیدگاه های مختلف بودایی (در مورد اینجا و اکنون ، در مورد احساس) ترکیب کند. به طور کلی ، حتی آموزش گشتالت بر اساس روانکاوی است.
جهات دیگر چگونه متفاوت هستند؟ روانکاوی ، گشتالت ، روان درمانی عمیق ، روان درمانی وجودی کم و بیش شبیه یکدیگر هستند. رویکردهای رفتاری ، رفتار درمانی شناختی ، NLP ، برنامه نویسی عصبی - این رویکردها بیشتر بر عمل متمرکز هستند (شما می ترسید - بروید و انجام دهید ؛ شما مضطرب هستید - انجام این کار را متوقف کنید ، و کمتر مضطرب خواهد شد). برای برخی افراد مفید است ، به کسی کمک می کند. هیپنوتیزم به طور کلی طاقچه جداگانه ای را اشغال می کند ، اگرچه در جایی با رفتارشناسی (مطالعه نقطه ای) تلاقی می کند. من تمایل دارم مانند بسیاری از مراجعانم بر این باور باشم که هر دو رویکرد رفتاری و هیپنوتیزم "از بین می روند" - شما هنوز هم می خواهید روان ، آسیب های خود را عمیقا بشناسید ، موقعیت های آسیب زا را درک کنید و در سطح آگاهانه بفهمید چه باید بکنید. اگر این تجربیات دوباره پدیدار شوند روانکاوی ، گشتالت و روان درمانی عمیق با بازگردانی بسیار خوب کار می کنند - در اینجا ما تمام جنبه های مشکل و واکنش روان انسان را تا آنجا که ممکن است مطالعه می کنیم. در اینجا مثال دیگری از ارتباط بین جهت ها وجود دارد - یکی از بنیانگذاران رویکرد گشتالت در فضای روسی زبان ، دانیل خلوموف ، در گذشته رفتارگرای بود.
در زمان ما ، همه چیز آنقدر در هم تنیده و در هم تنیده است که یافتن مرزها بسیار دشوار است. ما در یک قرن روانشناسی و روان درمانی یکپارچه زندگی می کنیم - هر روان درمانگر کم و بیش موفقیت آمیز حداقل 2 جهت (احتمالاً سه) را می شناسد. با توجه به تجربه خودم ، می توانم بگویم که اگرچه من مخالف رویکرد رفتارگرایانه هستم ، اما من به طور دوره ای وظایف "انجام و انجام" را به مشتریان می دهم ، و این بسیار خوب کار می کند. به همین دلیل مهم است که بتوانیم جهت ها را کنترل کنیم.
با کدام متخصص بهتر است تماس بگیرید ، کدام جهت را انتخاب کنید ، آیا با هم تناقض ندارد؟ پاسخ ساده است - اگر همه چیز از روانکاوی بیرون آمده باشد ، چگونه می توانند متناقض باشند؟ نظر من این است که هیچ تناقضی حتی در جهت باطنی یا دین ، در طالع بینی یا اصول ودایی وجود ندارد! همه جهات به هم مرتبط هستند ، در هر ژانری دانه ای از حقیقت روانی وجود دارد. بسیاری از نکات نوشته شده در کتاب مقدس کاملاً متناسب با عوامل مهم ذهنی است. نکته دیگر این است که چگونه همه آن را می خوانیم! خواندن متناسب با خودتان را بیاموزید ، زیرا حتی ادبیات روانکاوانه با کیفیت بالا و عمیق را می توان با عبور از درک آسیب زا و تحریف اطلاعات ، به ترتیب ، با درک همه چیز نه چندان خوب ، خواند. با این حال ، گفتن درست و غلط بسیار دشوار است - هر فرد باید قوانین خاص خود را داشته باشد.
اگر یک رواندرمانگر را انتخاب می کنید ، از مسیر خود آویزان نشوید ، شخصی را انتخاب کنید که برای شما جذاب است - از اینکه به او گوش می دهید و او را می شنوید ، خوشحال می شوید ، می خواهید صحبت خود را باز کنید. چیزی در چهره یا ظاهر او وجود دارد که پاسخ را در روح شما بر می انگیزد ، احساس می کنید او می تواند شما را احساس کند و بشنود. به لحظات درونی ، ادراک حسی خود توجه کنید. البته ، در دفتر ممکن است ناامید شوید - انتظار داشتید که شخص به خوبی به شما گوش دهد ، اما او زیاد صحبت می کند ، اما شما برعکس آن را می خواهید.
سعی کنید خواسته های خود را با صدای بلند بیان کنید ، نتیجه ای نداشت - شاید این شخص شما نیست. بیشتر نگاه کنید - حداقل 1-2 مشاوره مقدماتی یک هنجار محسوب می شود. به عنوان مثال ، هنگام انتخاب روانشناس ، آشنایان قبل از تصمیم نهایی ، 3-4 متخصص را دور زدند. بله ، از یک طرف ، اینها خطرات و پول هستند - خیلی خوشایند نیست که شما برای 1 مشاوره پول خرج کرده اید ، اما همه اینها فقط این نیست! اول ، شما می خواهید یک درمانگر عالی بگیرید. ثانیا ، شما با این وجود صحبت کردید ، چیزی در مورد خودتان گفتید و در نتیجه بخشی از استرس را از روان خود حذف کردید ، و این برای بدن شما نیز مهم است.
توصیه شده:
شش رشته روح توسط دستکاری کننده بازی می شود
روش ها و انواع مختلفی از دستکاری وجود دارد ، اما بر اساس آنچه که حواس ما توسط دستکاری کننده بازی می کند ، می توان آنها را به شش نوع اصلی تقسیم کرد. 1. دستکاری در عشق. در کودکی به شما می گفتند: "اگر اینطور بازی کنی ، من تو را دوست نخواهم داشت.
9 دلیلی که ما اشتباهات را انتخاب می کنیم و ازدواج را به یک اشتباه بزرگ تبدیل می کنیم
برای ایجاد اتحادیه موفق ، باید نه تنها همسر جان خود ، بلکه خود را نیز درک کنید. هر شخصی که تصمیم می گیریم با او تشکیل خانواده دهیم برای ما ایده آل نیست. توصیه می شود کمی بدبین باشید و بفهمید که هیچ کمالی وجود ندارد و ناراحتی ثابت است. با این وجود ، برخی از زوج ها در برخی از سطوح اولیه ناسازگار هستند ، ناسازگاری آنها آنقدر عمیق است که در جایی فراتر از ناامیدی ها و تنش های عادی روابط طولانی مدت قرار دارد.
کدام رشته روان درمانی را برای مطالعه انتخاب کنیم؟
روانشناس آینده برای مطالعه باید چه جهت روان درمانی را انتخاب کند؟ اگر شما معتاد به الکل خانگی هستید ، قادر به پاسخگویی بی وقفه به سوالی با س questionال هستید و نمی توانید بدون دریای آزوف زندگی کنید ، پس این یک گشتالت است. اگر شما یک اسکیزوئید قدیمی با سطح انتزاعی بالایی هستید ، پس روانکاوی و روان درمانی پسیودینامیک.
چه کسی یا چه چیزی بر انتخاب شریک تأثیر می گذارد؟ روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟
روابط: چرا ما کسی را که انتخاب می کنیم انتخاب می کنیم؟ "ما انتخاب می کنیم ، ما انتخاب می شویم ، هر چند وقت یکبار همخوانی ندارد … " گاهی اوقات این نه تنها منطبق نیست ، بلکه باعث درد و رنج ما می شود ، و سپس - احساس ویرانی ، کینه ، تحقیر ، مجموعه ای از انواع پیچیدگی ها و موارد دیگر ، که تأثیر بسیار مخربی بر ما دارد و افسوس ، در مورد روابط ما با شرکای آینده بنابراین چه چیزی یا چه کسی ما را مجبور به انتخاب این یا آن شخص می کند؟ چرا ما او را با تمام وجود دوست دار
چگونه انتخاب می کنیم که انتخاب نکنیم
"چگونه انتخاب می کنیم که انتخاب نکنیم" همه انتخاب های زندگی ما را نمی توان آزاد در نظر گرفت. گاهی اوقات ما نه بر اساس احساسات خود ، بلکه بر اساس قوانین ، باورها یا عادات انتخاب می کنیم. بیشتر اوقات ، اعتقادات شخص بر اساس تجربه شخصی شکل می گیرد ، اما همیشه اینطور نیست.