2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
مشتریانی که در حال تجربه جدایی از شریک و وابستگی عاطفی هستند ، اغلب زمانی می آیند که درد ضربه به حدی شدید است که زندگی فرد به "قبل" و "بعد" تقسیم می شود. شادی سرخوشی با بی تفاوتی و افسردگی تقریباً طولانی همراه با چرخش مداوم در سر حوادث مرتبط با شیء کشنده کشنده جایگزین می شود.
این شبیه علائم ترک یا به طرز ساده ای علائم ترک است.
هنگامی که زندگی در اطراف محو می شود ، مشتریان به دنبال دریافت پشتیبانی از تجربیات خود ، برای یافتن پاسخ به سوالات عذاب آور ، و یافتن راهی برای خلاء درونی هستند و به نظر می رسد هیچ جایگزینی پیش بینی نشده است.
برخی از مشتریان در مورد از دست دادن رابطه با ناراحتی گرم صحبت می کنند ، کسی دوست دارد خاطرات دردناک را از سر آنها پاک کند.
مهم نیست که چقدر دردناک و سخت باشد ، هرگونه از دست دادن ، هرگونه حادثه آسیب زا ، گاهی از یک سال یا بیشتر طول می کشد و در 5 مرحله اتفاق می افتد. آنها باید زندگی کنند. با روانشناس بسیار راحت تر است. علاوه بر این ، می توانید باورهای ناسازگار خود را تمرین کنید ، مهارت های خودتنظیمی را فرا گرفته و تعدادی از مشکلات مرتبط را حل کنید.
اولین واکنش به جدایی معمولاً شوک است. مدتی است که شخص از آنچه اتفاق افتاده وحشت دارد. "وحشت" را می توان در جدایی از زمان حال ، بی تفاوتی بیان کرد. یا برعکس ، افرادی که تمایل به انکار تجربیات ناخوشایند دارند وانمود می کنند که هیچ اتفاقی نیفتاده است ، که همه چیز آنطور که باید پیش می رود. کسی می تواند گریه کند ، به دیگران هیستریک نشان دهد.
در مرحله دوم ، خشم ظاهر می شود. فرد شروع به سرزنش سابق می کند و حتی برای او بدترین ها را آرزو می کند.
مرحله سوم چانه زنی است. فردی در حال تلاش برای "هضم" آنچه اتفاق افتاده است ، او دائما در فکر است: چرا ، چرا ، چه باید بکنید ، چگونه به زندگی ادامه دهید؟
مرحله چهارم افسردگی است. وقتی فردی امید خود را برای بازگشت رابطه از دست می دهد ، دچار غم و اندوه می شود.
مرحله پنجم پذیرش است. در حالت ایده آل ، یک فرد این تجربه ناخوشایند را جذب می کند ، با شرایط فعلی سازگار می شود (به عنوان مثال ، نتیجه گیری می کند و منبع کنترل را به زندگی جدید خود منتقل می کند - سرگرمی های جدید ، آشنایی ها ، توسعه خود ، و غیره).
هر رویداد ناخوشایندی هم می تواند از حرکت خارج شود و برعکس ، برای جهش به جلو نفس بکشد ، افق های جدیدی را باز کند.
روابط نقش مهمی در زندگی هر فردی ایفا می کند. اما چرا هر رابطه ای شما را خوشحال نمی کند؟
حتی اگر فردی در رابطه باشد ، اما در خاطرات گذشته غرق شده باشد ، می توان فرض کرد که او از زمان حال رضایت کامل ندارد.
و در اینجا ارزش این را دارد که از خود بپرسید: "در رابطه قبلی چه چیزی به دست آوردم؟ آیا می توانم آن را در رابطه فعلی بدست آورم؟ چگونه؟ در آن رابطه چه احساسی داشتم؟ اکنون چه احساسی دارم؟" هنگام پاسخ به سوالات چه احساسات ، افکار ، تصاویری به وجود می آید؟
به طور معمول ، یک فرد مشتاق احساس از دست رفته خود است. شاید آنجا و سپس او به نوعی احساس می کرد خاص است ، دوست داشتنی است ، و همه غم ها به پس زمینه بازگشت.
چرا او اکنون نمی تواند چنین احساسی داشته باشد؟
معمولاً ما در حل این مسئله در روند درمان غوطه ور هستیم.
به هر حال ، حتی اگر شخصی شریک سابق خود را ایده آل کند ، آیا برای چیزی به آن نیاز دارد؟
* هنرمند: ادوارد مونک.
توصیه شده:
خیانت. باید باهاش چکار کنم؟ چه باید کرد؟ نحوه برخاستن و رفتن
آیا می دانید سخت ترین قسمت خیانت چیست؟ اینها احساسات لطیفی نسبت به یک خیانتکار است. چقدر ساده خواهد بود اگر آن ناامیدی باورنکردنی ، که پس از شوک اخبار بسیار دردناک سقوط کرد ، تمام احساسات گرم را به هیچ وجه نسوزاند. هیچ عشقی وجود ندارد ، عصبانیت و ناامیدی باقی ماند ، آنها صفحه را ورق زدند و رفتند.
چطور میتونستم اینقدر احمق باشم؟
آیا تا به حال توسط شریکی "سمی" دستکاری ، دروغ یا تلاش برای کنترل او شده اید؟ این فرد ممکن است روان پریش ، خودشیفته یا دارای اختلال مرزی باشد. به شما خیانت شده ، مورد استفاده قرار گرفته ، گمراه شده اید. شما اغوا شده اید و اغوا شده اید.
مرز ها. آیا نیاز به ساخت دارم؟ و چطور؟
مرزها … این کلمه به طور مداوم و در تفاسیر مختلف تکرار می شود: "شما باید مرزهای خود را تعیین کنید." "شما اجازه دادید که مرزهای شما نقض شود" "چگونه مرزها را تعیین می کنید؟ عزیزانم مرتباً آنها را نقض می کنند "
چطور وزن را کم کنیم. انگیزه
فرض بر این است که فرد دارای اضافه وزن است و می خواهد وزن خود را کاهش دهد. "و اگر من اضافه وزن دارم ، اما همه چیز برای من مناسب است و من آن را مشکلی نمی دانم؟" خوب ، درست است ، هر طور که دوست دارید زندگی کنید ، هرچه می خواهید بخورید ، بدون اعتراض.
"چطور فهمیدی!" اوه ، این بزرگسالان
دیروز آنها این ویدئو را برای من ارسال کردند (بستگان و دوستان من وظیفه خود می دانند که همه فیلم ها و الگوهای روانی را با من به اشتراک بگذارند! و اغلب آنها هنوز منتظر واکنش من به آنها هستند). آن را نگاه کردم ، لذت بردم ، فکر کردم و این را به خاطر آوردم.