اسکنرهای روح بزرگسالان کوچک

تصویری: اسکنرهای روح بزرگسالان کوچک

تصویری: اسکنرهای روح بزرگسالان کوچک
تصویری: آموزش تبدیل سریع گوشی شما به اسکنر با کیفیت برای اسکن عکس‌ها و مدارک! 2024, آوریل
اسکنرهای روح بزرگسالان کوچک
اسکنرهای روح بزرگسالان کوچک
Anonim

از همان روزهای اول زندگی ، کودک همیشه بر محیط خود تمرکز می کند. او نیاز اساسی به ارتباط دارد. اول ، این گریه نوزاد است ، که با کمک آن غذا ، پوشک تمیز ، لبخند و توجه مادر را درخواست می کند. سپس سعی می کند برای اولین بار با بزرگسالان همکاری کند. او صدای جغجغه ای را روی زمین می اندازد و نحوه واکنش مادر را تماشا می کند ، آیا او علاقه مند به انجام این بازی جدید است یا آیا مادر ناراضی و اخم می کند. از همان روزهای اول زندگی ، کودک به وضوح روحیه و احساسات والدین خود را تشخیص داده و احساس می کند. جای تعجب نیست که آنها می گویند: "کودکان بهترین روانشناسان هستند." آنها مانند اسکنرهای کوچکی هستند که ما ، بزرگسالان را زیر نظر دارند و همه چیز را کپی می کنند: کجا ، چه وقت ، چرا و مهمتر از همه چگونه رفتار کنیم ، واکنش نشان دهیم ، صحبت کنیم ، عمل کنیم ، انتخاب کنیم و عموماً در این دنیا زندگی کنیم.

اخیراً ، من شاهد وضعیتی بودم که در زمین بازی ، جایی که کودکان در هر سنی بازی می کردند ، شکل گرفت. همانطور که معمولاً اتفاق می افتد ، دو کودک 4-5 ساله ، اسباب بازی را به اشتراک نمی گذاشتند و دعوای کودکان شروع شد. یکی دست یکی دیگر را گرفت و او را با این دست گاز گرفت. من فکر می کنم بچه ها خودشان متوجه این مسئله شده بودند ، اما در آن لحظه مادر یکی از بچه ها دوید. او ناگهان یقه پسر را گرفت ، او را کنار کشید و شروع به "آموزش" او کرد و گفت: "چند بار به شما گفته ام ، شما نمی توانید دعوا کنید! شما نمی توانید بچه ها را کتک بزنید! آیا روسی نمی فهمید؟ چند بار به من گفته شده است که مردم نباید به یکدیگر ضربه بزنند. " علاوه بر این ، هر یک از آموزه های اخلاقی او با ضربه ای به پشت سر ، در پشت کودک همراه بود. او دستهای پسرش را کشید ، شانه هایش را تکان داد و ساده لوحانه باور داشت که به این ترتیب او او را می شنود و حقیقت ساده "شما نمی توانید بجنگید!" را یاد می گیرد.

در این لحظه در ذهن کودک چه می گذرد؟ از یک طرف ، او به مادرش معتقد است که واقعاً غیرممکن است که دست خود را بر روی کودک و به طور کلی افراد دیگر بلند کنید ، این بد است! اما مادری که به او زندگی بخشیده ، دوست دارد ، مراقبت می کند ، شخصیت اصلی زندگی او است ، او را به این طریق پرورش می دهد. بنابراین هنوز می توانید! در نتیجه چنین معیارهای دوگانه ، کودک دچار یک درگیری داخلی می شود که قادر به حل آن نیست ، و مجبور به اعتراض می شود ، یعنی نافرمانی می کند ، بی ادب است ، به والدین خود و سایر بزرگسالان آزمایش می کند و به طور کلی آزمایش می کند.

چنین موقعیت هایی در زندگی در هر مرحله با آن روبرو می شود: پدر به فرزند خود می آموزد که سیگار کشیدن بسیار مضر است ، در حالی که او سیگار را رها نمی کند. مامان به دخترش توضیح می دهد که نمی توان "با لباس … او مادری عاقل است و اسرار خود را در مورد بیزاری و نفرت از مردان به اشتراک می گذارد ، "آنها می گویند ، همه آنها یکسان هستند" ، اما ازدواج 20 ساله خود با همسرش را فراموش می کند. ما به کودکان می آموزیم که سرقت نکنند ، محکوم نکنند ، دروغ نگویند ، ریاکار نباشند ، نسبت به غم دیگران بی تفاوت نباشند. اما در همان زمان ، وقتی از محل کار به خانه می آییم ، با افتخار می گوییم چگونه توانستیم کارفرما را فریب دهیم و به تعطیلات بدون لیاقت برسیم ، اما همکار واسیا ، که ساکت و خسته کننده است ، این بار برای او کار خواهد کرد. و سپس با واسیا تماس بگیرید و با تلفن "همدردی کنید" ، نه اینکه به همسر و فرزندانش چشمک بزند.

در این لحظات ، همانطور که به نظر می رسد ، برای چشم ها و تفکر کودک نامحسوس است ، ارزش های او ، ارزیابی های اخلاقی شکل می گیرد ، که شروع به تعیین نگرش عاطفی کودک نسبت به افراد دیگر و ظهور زندگی درونی می کند ، علاقه به احساسات و تجربیات افراد دیگر ، توانایی دلسوزی و من می دانم که الزامات برای ویژگی های اخلاقی یک فرد کم اهمیت است.

همه ما مردم هستیم و همه فرشته نیستیم ، واقعیت های زندگی ما را مجبور می کند که دیگران را "زیر پا بگذاریم" ، با دندان هایمان رفاهمان را بخوریم ، دروغ بگوییم و ریاکار باشیم. اغلب ، همه اینها "به خاطر" کودکان و دوران کودکی امن آنها انجام می شود. ولی!!! اگر با این وجود ، کودک شاهد چنین موقعیتی بود یا به درستی شما را به دلیل عدم رعایت برخی از هنجارهای اخلاقی رفتار مورد سرزنش قرار داد ، شجاعت و قدرت را در خود بیابید ، بپذیرید که در اشتباه هستید ، از کودک اطاعت کنید ، به او توضیح دهید که چرا رفتار کردید به گونه ای که شما از رفتار و گفتار من بسیار خجالت می کشید و شرمنده می شوید. فقط در این صورت ، این شخص کوچک سعی می کند نتیجه گیری درستی بکند ، به طور عینی وضعیت را ارزیابی کند و بفهمد چگونه این کار را انجام ندهد. به هر حال ، ما ، بزرگسالان ، این را با مثال خود به او نشان دادیم.

هر كودكی را می توان خوشحال نامید اگر در محاصره والدین محبت آمیز و محبت آمیز بزرگ شود. اما باید اضافه کنم ، کودکی خوشحال می شود که در محاصره والدین عاقل و صادق قرار گیرد!

توصیه شده: