2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
راههای کسب اطلاعات از جهان
مردم رویدادهای زندگی خود را به روش های مختلف تجزیه و تحلیل می کنند. برخی ، با ارزیابی وضعیت ، بر احساسات ، حس تمرکز می کنند. برای دیگران ، مهمترین آنها احساسات و عواطف هستند. برخی دیگر فوراً قضاوت و تفسیر می کنند. چهارم - فوراً به عمل بروید. این تا حدودی به دلیل تربیت و نحوه پذیرش آن در خانواده است. تا حدی - با کدام یک از چهار عملکرد هوشیاری ، که کارل یونگ در مورد آن در یک زمان نوشت ، بیشتر توسعه یافته است (احساس ، احساسات ، تفکر یا شهود). در عین حال ، اگر جامعه با فرقه موفقیت خود چندین دهه است که به ما آموخته است که فعال باشیم و انرژی خود را نشان دهیم ، بازتاب و غوطه ور شدن در احساسات یک کار بی سر و صدا و نامحسوس است و فقط در سالهای اخیر محبوبیت پیدا کرده است.
عصر هوش هیجانی
امروز دورانی از افزایش علاقه به هوش هیجانی است. اگر هوش "معمولی" در مورد کار با ایده ها ، مفاهیم و نمادهای انتزاعی است ، پس "احساسی" به معنای توانایی کنترل استادانه بر احساسات و احساسات است. هوش هیجانی مولفه های زیادی دارد. یکی از رایج ترین طرحها ، طرح پیشنهادی دانیل گلمن ، نویسنده کتاب هوش هیجانی است. بر اساس مفهوم او ، همه چیز ، به هر نحوی ، با آگاهی از خود و توانایی نامگذاری حالات خود آغاز می شود. ("خودآگاهی"). آنچه را که می توانید در خود به درستی بخوانید ، می توانید در دیگران نیز تشخیص دهید ("حساسیت اجتماعی"). بعد از اینکه تبعیض احساسات تعدیل شد ، می توانید به مدیریت احساسات - ابتدا ، دوباره در خود ("خود کنترلی") و در گذر زمان - در روابط با دیگران ("مدیریت روابط") بروید.
فرمول های احساسات
چگونه بر سواد عاطفی تسلط دارید؟ درست مثل مدرسه ، همه چیز با ورق تقلب و کمک ها شروع می شود. در چرخ احساسات رابرت پلوچیک ، احساسات اساسی برجسته می شوند. میزان شدت متفاوت آنها می تواند طرفداران کاملی از احساسات و حالات را توصیف کند. دانشمندان هنوز ناسازگاری هایی در مورد اینکه کدام احساسات باید به عنوان اساسی طبقه بندی شوند - یعنی ذاتی و جهانی برای هر فرهنگی - دارند. اما برای شروع ، چرخ احساسات Plutchik خوب است.
از نظر پلوتچیک ، احساسات اصلی عبارتند از شادی ، غم ، ترس ، اعتماد ، انتظار ، تعجب ، خشم ، نارضایتی. شدت آنها متوسط است و از مرکز در خط دوم دایره قرار دارند.
وقتی می خواهید از احساسات خود آگاه شوید ، نگران نباشید که قبلاً این کار را نکرده اید. "چگونه می دانم چه احساسی دارم؟" اجازه دهید خرد بدن شما کار شما را انجام دهد. نکته اصلی این است که سر و صدا نکنید و به خودتان زمان بدهید. شما کلمه ای را که به اندازه کافی مناسب شرایط شما است "تشخیص می دهید".
برای تمرین ، گاهی اوقات در هر شرایطی ، حتی معمولی ترین ، به خودتان بگویید: "بس کنید. در حال حاضر چه احساسی دارم؟ " و سعی کنید حالت درونی خود را "بکشید". شما شگفت زده خواهید شد که چگونه آرامش اغلب در پس زمینه حتی شدیدترین هیجان شما می درخشد. و چه بسیار در حالت به ظاهر خنثی ، سوسو زدن یا افزایش اضطراب و یا انتظارات شاد.
توصیه شده:
"من به احساسات شما اهمیت نمی دهم. و سالها بدون هیچ احساسی زندگی کردم. چرا باید الان تغییر کنم؟! " موردی از تمرین
اوکسانا ، زن جوان مجرد 30 ساله ، به دلیل احساس خالی عمومی ، از دست دادن هر گونه معنا و خلاء ارزش ها ، به دنبال روان درمانی بود. به گفته وی ، او "کاملاً گیج" بود ، نمی دانست "در زندگی و زندگی چه می خواهد". در زمان درخواست تجدیدنظر ، اوکسانا جایی کار نکرد.
ابتدا خودتان را از خودتان پر کنید
وقتی شخصی چیزی برای دادن ندارد ، بر این اساس ، نمی تواند خلق کند . و برای دادن چیزی ، به ترتیب ، باید آن را داشته باشید. اگر شخصی چیزی برای ارائه نداشته باشد ، اگر درونش پر نشده و خالی باشد ، چگونه می تواند خلاقیت ایجاد کند؟ به هر حال ، این امر به همان اندازه برای خلاقیت و حوزه روابط و همچنین هر نوع تعامل و ارتباط قابل اجرا است.
👄 ؛ در خانواده بیشتر سکسی باشید! 🤓 ؛ و نحوه انجام آن درست است من همین الان به شما می گویم
در خانواده بیشتر سکسی باشید! و چقدر صحیح است که آن را انجام دهم ، اکنون به شما می گویم! اگر بعد از تشکیل خانواده برای آن ارزش قائل هستید ، یاد بگیرید که یک زندگی صمیمی منظم را در آن حفظ کنید و نه خارج از آن. برای انجام این کار ، با عفت خود مبارزه کنید و بدانید چگونه به نیمه خود نشان دهید که هنوز از نظر جنسی او را می خواهید.
چه احساسی نسبت به خودتان دارید و چه احساسی دارید؟
یکی از مبرم ترین و پرطرفدارترین موضوعاتی که مردم در این اواخر در مورد آن بحث کرده اند ، مسئله عشق به خود است. به نظر می رسد به خصوص چیزی برای گفتگو وجود ندارد ، دوست داشتن خود مفید است. با این حال ، در واقع انجام این کار و انجام دادن آن به این راحتی ها نیست.
چابکی احساسی 3. قلاب احساسی
طرح یک کتاب یا فیلم بسته به این که بتواند بیننده را به خود جلب کند و به او علاقه داشته باشد زنده می ماند یا می میرد. چنین قلابی لزوماً درگیری را پیش فرض می کند ، و با افتادن در این قلاب ، ما توجه خود را به چگونگی و چرایی حل منازعه حفظ می کنیم.