2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
بهترین دفاع در برابر گناه این است که بی گناه باشید. کودکان با مشاهده والدین عصبانی اغلب می گویند "من این کار را نکردم" ، حتی مشکوک نیستند که چگونه او را عصبانی کرده است. چنین اقداماتی از مکانیسم نفی استفاده می کند. ارزش آنها در این واقعیت نهفته است که آنها به فرد کمک می کنند بدون نیاز به تغییر رفتار ، از مجازات اجتناب کند.
عقلانیت دفاع موثری در برابر گناه است. عقلانی شدن تلاشی است که شخص برای حفظ عزت نفس با توجیه اشتباه بودن اعمال خود انجام می دهد. منطقی سازی به حداقل رساندن گناه و رد مسئولیت اخلاقی کمک می کند. اگر خودتان را متقاعد کنید که طرف مقابل اشتباه می کند ، می توانید رفتار پرخاشگرانه یا غیرمسئولانه خود را طبیعی تلقی کنید. شخصی که از عقلانیت استفاده می کند حتی ممکن است برتری اخلاقی را احساس کند - عدالت خود ، نه گناهکار بودن.
برخی از افراد در برابر احساس گناه از خود دفاع می کنند و هرگز نسبت به دیگران تجاوز نمی کنند. این افراد مطمئن هستند که حق نیازهای خود را ندارند. آنها تنها زمانی احساس گناه می کنند که نیازها و خواسته های خود را قربانی می کنند. چنین افرادی آنقدر از خود تسلیم می شوند که تمام هویت آنها حول انتظارات دیگران می چرخد. چنین افرادی اغلب نمی توانند مرز بین مراقبت از خود و خودخواهی را تعیین کنند. اکثر مردم می توانند بین این مفاهیم تمایز قائل شوند. متقاضیان گناه با این اعتقاد زندگی می کنند که هرگونه تجلی مراقبت از خود را باید جلوه ای از خودخواهی دانست. بر این اساس ، چنین افرادی در صورت برآورده شدن نیاز آنها انتظار مجازات از دیگران را دارند.
افکار وسواسی دفاع مکرر در برابر احساس گناه است. افرادی که دارای این الگوهای فکری هستند می توانند قبل از انجام هر کاری زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد اعمال کنند. محافظت از خود در برابر افول اخلاقی برای آنها آنقدر مهم است که هر رفتاری باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. اجبار یک اضافه رفتاری به تفکر اجباری است. شخصیت اجباری الگوهای تکراری خاصی را پیدا می کند که به کاهش گناه مزمن کمک می کند.
هدف عدم احساس گناه می تواند یک فرافکنی باشد ، یک فرد تمایلات تهاجمی خود را به دیگران نشان می دهد. چنین فردی پرخاشگری خود را از بین می برد ، که این امر باعث کاهش احساس گناه برای انگیزه های پنهان غیرقابل قبول می شود.
یافتن مجازات بیش از حد راه دیگری برای جلوگیری از احساس گناه است. شخصی که از این محافظت استفاده می کند ، واقعاً به دنبال مجازات اعمال نادرست خود است. چنین افرادی می توانند با اعتراف بی پایان ، صحبت منظم با درمانگران و دوستان در مورد کارهای بدی که انجام داده اند ، رفتارهای وسواسی ایجاد کنند.
روشنفکری دفاع دیگری در برابر گناه است. روشنفکر بیشتر حواس را قطع می کند. چنین افرادی می توانند در مورد رفتار خود بسیار صحبت کنند و از گناه خود آگاه باشند ، اما در این مورد این افکار را با احساسات یا رفتار مربوطه مرتبط نکنند. روشنفکر مجرم مشکل را با دقت تجزیه و تحلیل می کند ، آن را تجزیه کرده و مجدداً قرار می دهد ، اما نمی تواند احساس گناه کند.
توصیه شده:
راههای محافظت از شرم
شرم یک تأثیر قوی است که عزت نفس فرد را تهدید می کند. احساس شرم می تواند در سطح آگاهانه غیرقابل تحمل شود ، زیرا روان ، دفاع روانی را انتخاب می کند که می تواند آن را خسته کند. حفاظت گسترده ای در برابر شرم است خشم برخی از افراد عصبانی دنیا را مکانی می دانند که دیگران سعی می کنند آنها را شرمنده کنند.
سه شراب: منطقی ، غیرمنطقی ، وجودی
سه احساس گناه در طول زندگی فرد را درگیر می کند: احساس گناه واقعی ، احساس گناه غیر منطقی و احساس گناه وجودی. گناه منطقی ارزش زیادی دارد. این واقعیت را منعکس می کند و به فرد اطلاع می دهد که در مقابل دیگران گناه کرده است. احساس گناه منطقی به فرد نشان می دهد که باید رفتار خود را اصلاح کند.
شراب چقدر منطقی با شراب عصبی متفاوت است
گناه احساسی است که در پاسخ به نقض ارزشهای شخصی یا اجتماعی که در درون شخص ایجاد شده است بوجود می آید. اگر شرم ناکامی در بودن است ، گناه یک شکست در سطح عمل است. البته گناه نیز عملکردهای مثبتی دارد ، اگر دروغ بگویم احساس گناه می کنم ، به لطف این می توانم عادل تر باشم و به خودم احترام بگذارم.
شراب حلقه ای
ژان به سادگی توسط مادرش عصبانی می شود. این خشم در پشت صدای مضطرب و تحریک شده او در پاسخ به تماس های تلفنی مادرش ، پشت لب بالا و پشتش ، پشت لحنی تند و تمایل به قطع سریع تلفن پنهان می شود. اما مادر ، او خیلی … او تماس می گیرد … و شما نمی توانید از او پنهان شوید ، نمی توانید از او پنهان شوید.
گناه بدون شراب
در حال حاضر مشاهده می کنم که ارائه خدمات برای "خلاص شدن از احساس گناه" چقدر مد شده است. خوب ، چه اشکالی دارد؟ آیا ما به طور معمول تبلیغاتی را برای قرص هایی که "سردرد ، دردهای مفصلی ، دردهای مکرر زنان" را درمان می کنند ، درک می کنیم؟ تمایل طبیعی انسان برای رنج کمتر نیز به احساسات ناخوشایند گسترش می یابد.