ترک سیگار. نوروفیزیولوژی و روانشناسی

فهرست مطالب:

تصویری: ترک سیگار. نوروفیزیولوژی و روانشناسی

تصویری: ترک سیگار. نوروفیزیولوژی و روانشناسی
تصویری: راهکار طلایی ترک سیگار از زبان دکتر هلاکویی 2024, ممکن است
ترک سیگار. نوروفیزیولوژی و روانشناسی
ترک سیگار. نوروفیزیولوژی و روانشناسی
Anonim

معمولاً تصمیم به ترک سیگار به شخصی می رسد که بیش از یک سال به این عادت بد اختصاص داده است. و اغلب اتفاق می افتد که این شخص بارها تلاش کرده است که سیگار را ترک کند.

برای م effectiveثر بودن در کاری که انجام می دهید ، باید نحوه عملکرد مغز خود را درک کنید. مقاله به 2 قسمت تقسیم می شود: قسمت اول جنبه های نظری را که این عادت را پشتیبانی می کند ، شرح می دهد. در دوم ، یک تکنیک عملی.

بنابراین ، عادات ما با چیزی که به ما لذت می بخشد تقویت و تداوم می یابد ، در غیر این صورت ما از آنها استفاده نمی کنیم. سیستم لذت شامل مجموعه ای از ساختارهای مغزی است که در صورت تحریک ، منجر به احساس لذت می شود.

قبل از عمل سیگار کشیدن ، مرکز انتظارات لذت ، واقع در مرکز مغز میانی ، فعال می شود. یک فرد سیگاری مجرب فوراً فرایند سیگار کشیدن (که می تواند مانند یک فکر را در سر جارو کند - "سیگار کشیدن") و تأثیر مثبت آن بر وضعیت احساسی را تصور می کند. این عمل ایده پردازی دوز انتقال دهنده های عصبی لذت (دوپامین) را آزاد می کند که بر مراکز تصمیم گیری تأثیر می گذارد. علاوه بر این ، در طول فرآیند سیگار کشیدن ، مراکز پاداش نیز فعال می شوند ، که مواد مخدر درون زا و اندورفین را آزاد می کنند ، و این نه تنها با برآوردن نیاز فیزیولوژیکی به نیکوتین ، بلکه به عنوان مثال ، با کاهش استرس روحی ، اضطراب و حواس پرتی از تجربیات منفی آلکالوئید تنباکو بر عروق خونی مغز تأثیر می گذارد ، که در همان ابتدای سفت شدن گسترش می یابد ، فرد احساس شفافیت می کند ، انرژی و نیرویی افزایش می یابد ، فرد سیگاری احساس افزایش می کند (این اثر به تدریج کاهش می یابد و از آنجا که سیگار کشیدن مسدود می شود) رگ های خونی ، این اثر معادل حالت معمول یک فرد غیر سیگاری است).

چگونه یک عادت در مغز ما شکل می گیرد؟ گانگلیون های پایه در شکل گیری گام به گام عادات نقش اساسی دارند. آنها با ناحیه ای از مغز که تصمیم می گیرد (مغز پیشانی) و کنترل کننده حرکت (پیش حرکتی ، قشر حرکتی) مرتبط هستند. قسمت اصلی ایجاد کننده عادت در گانگلیون های پایه ، استریاتوم نامیده می شود. سیگنال های شیمیایی را از نورون های حاوی دوپامین دریافت می کند. این باعث ایجاد عادت می شود به این معنا که هر عملی با احساس لذت پاداش می گیرد. معمولاً استریاتوم به 2 قسمت تقسیم می شود - پشتی (هسته دمی ، هسته عدسی ، پوسته) و شکمی (nucleus accumbens). قسمت پشتی برای تصمیم گیری و انتخاب نحوه پاسخگویی به هر رویداد مهم است و این نقش را با قشر پیش پیشانی به اشتراک می گذارد. هسته اکومبنس با سیستمهای پاداش ، تقویت همراه است و بسته به کار آن ، می توان از یک عملکرد ساده یک عمل به یک میل مداوم و هدفمند برای انجام این عمل (اعتیاد) گذر کرد.

به طور معمول ، می توان تصور کرد که تصمیم برای کشیدن سیگار توسط جسم مخطط است. اما در مغز ، همانطور که قبلاً ذکر شد ، مرکز دیگری برای تصمیم گیری وجود دارد - قشر پیش پیشانی.

با گذشت زمان ، سیگار کشیدن به یک فرآیند خودکار تبدیل می شود. در مغز ، میل به کشیدن سیگار شبیه به زمانی است که هنگام خوردن چنگال بر می دارید. فردی که روزی یک بسته می کشد ، سالها چندین بار سیگار را در دهان خود می گذارد. بدون شک ، پس از مدتی او قبلاً این عمل را به طور خودکار انجام می دهد. می توان فرض کرد که این فرایند بر نواحی قشر پیش پیشانی تأثیر نمی گذارد که بر تصمیم گیری تأثیر می گذارد.

اما مسیرهای "بازدارنده" ای نیز در مغز وجود دارد که خودکاری ها را "خاموش" می کند. یکی از این موارد ، شبکه کنترل مهار نامیده می شود و از سمت راست زیر جلوی راست شروع می شود و از قشر پیش پیشانی به سمت تالاموس می گذرد. انتقال سیگنال در طول این مسیر اغلب در مغز افراد سیگاری مختل می شود.و محققان سعی کردند دریابند که او چقدر در میل افراد سیگاری برای رهایی از این عادت دخیل بوده است.

دانشمندان شبکه کنترل بازدارنده را در مغز 81 فرد بالغ معتاد به نیکوتین مطالعه کردند که یک برنامه 10 هفته ای برای رهایی از اعتیاد خود انجام داده بودند. محققان از MRI عملکردی برای نظارت بر فعالیت مغزی در حالی که بیماران در حال انجام یک کار خاص بودند ، استفاده کردند. آنها مجبور بودند هر بار که یک دایره رنگی روی صفحه ظاهر می شد ، یک دکمه را فشار دهند ، مگر در موارد نادر زمانی که دایره ای از رنگ خاص مورد توافق قبلی ظاهر می شد. و بسته به میزان اکسیژن رسانی به ناحیه کنترل هر بار که یک دایره نادر ظاهر می شد و لازم بود "متوقف" شود ، دانشمندان می توانند در مورد فعالیت شبکه سرکوب کننده خودکار قضاوت کنند.

پس از 10 هفته ، حدود نیمی از افراد سیگاری با موفقیت از این عادت خداحافظی کردند.

کسانی که به ترتیب عملکرد بدتری داشتند ، کنترل کمتری بر رفتار خودکار خود داشتند و بیشتر از نمایندگان گروه "موفق تر" مستعد عود بیماری بودند. مهار رفتار خودکار آنها تلاش بیشتری می طلبید.

فرضیه نشانگر سوماتیک توسط آنتونیو داماسیو

نشانگرهای جسمانی مکانیزمی از رفتار انسان هستند که هنگام تصمیم گیری می توانند تحت تأثیر فرایندهای احساسی قرار گیرند. این فرضیه توسط آنتونیو داماسیو ، استاد نوروبیولوژی ، روانشناسی و فلسفه در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی تدوین شد.

بر اساس این فرضیه ، این احساسات هستند که به عنوان حالات خاصی از بدن درک می شوند که نقش اساسی در تصمیم گیری دارند. احساساتی که زیربنای تصمیمات اتخاذ شده می تواند تحقق یابد (تبدیل به احساس شود) یا ناخودآگاه باقی بماند ، اما تصمیمات بر اساس احساسات گرفته می شود.

داماسیو با مشاهده بیمارانی که دچار آسیب دیدگی در ناحیه شکمی پیشانی لوب جلویی قشر مغز (بخش شکمی پیشانی قشر جلویی) شده اند ، به ایده اصلی خود رسید. این نوع آسیب در نتیجه جراحات ، تومورها و سکته ها ایجاد می شود. بیمارانی که قبلاً در تجارت ، حرفه ، روابط اجتماعی موفق بوده اند ، پس از بیماری توانایی ارزیابی افراد ، تصمیم گیری ، درس گرفتن از اشتباهات خود را از دست داده اند. به یک معنا ، آنها از نظر احساسی بی حس می شوند. آنها حتی نمی توانستند با خود همدردی کنند و در مورد ضررهای خود صحبت کردند و حقایق را به صورت خشک ارائه کردند ، در حالی که مصاحبه کنندگان آنها به سختی می توانستند جلوی اشک هایشان را بگیرند. وقتی عکس هایی از قربانیان تصادفات رانندگی به آنها نشان داده شد ، هیچ احساسی نداشتند. به طور شفاهی ، آنها موقعیت های ترسیم شده را غم انگیز توصیف کردند ، اما واکنش هدایت پوستی ، PKK ، که به عنوان شاخص عینی احساسات عمل می کند ، مشاهده نشد. آنها می توانند در مورد احساسات صحبت کنند ، اما نمی توانند آنها را تجربه کنند. در طول آزمایشات ، آنها درک درستی از هنجارهای اخلاقی ، اهداف اجتماعی و ابزارهای دستیابی به آنها ، توانایی پیش بینی پیامدهای اقدامات مختلف را نشان دادند - اما فقط به صورت حدس و گمان ، با کلمات. آنها نمی توانند این دانش را در زندگی واقعی به کار گیرند. یکی از بیماران به نام الیوت در حین مصاحبه فهرستی از رفتارها را تهیه کرد و سپس گفت: "بعد از همه اینها ، من هنوز نمی دانم چه کار کنم."

طبق فرضیه داماسیو ، یک حالت عاطفی خاص از بدن باید مقدم بر تصمیم گیری آگاهانه باشد: هنگام انتخاب ، ناخودآگاه گزینه های رفتار و پیامدهای آن را در مقیاس احساسات وزن می کنیم.

بنابراین ، دانش بدون نشانه های احساسی "منجر به تفکیک بین آنچه فرد می داند یا می گوید و آنچه که او انجام می دهد" می شود.

این اطلاعات چگونه با عادت سیگار کشیدن شما مطابقت دارد؟ حتی اگر از خطرات سیگار کشیدن برای سلامتی خود ، از نظر مالی مطمئن هستید ، اما هنگامی که با تقاضای بدن برای دریافت بخشی از نیکوتین مواجه می شوید ، بارها تصمیم می گیرید که سیگار بکشید ، زیرا در واقع شما دو جایگزین دارید - یا سیگار بکشید سیگار بکشید و احساسات مثبتی داشته باشید ، تنش را از بین ببرید ، یا هیچ کاری انجام ندهید و ناراحتی ناشی از میل وسواسی به سیگار را تحمل کنید. نتیجه انتخاب واضح است.

درماندگی آموخته شده در مورد عادت به سیگار کشیدن

پدیده درماندگی آموخته شده با رفتارهای منفعلانه و ناسازگارانه انسان در ارتباط است.درماندگی آموخته نقض انگیزه در نتیجه وضعیت غیرقابل کنترل توسط آزمودنی است ، به عنوان مثال. استقلال نتیجه از تلاش های انجام شده ("همه تلاش های من بیهوده است"). اگر فردی که متقاعد شده است که سیگار کشیدن بیشتر از فایده اش آسیب می رساند ، و سعی کرد این عادت را رها کند ، اما این تلاش ها ناموفق بود ، احساس درماندگی و کنترل ناپذیری عادت سیگار کشیدن شکل می گیرد. شخص عادت خود را به عنوان چیزی که تابع اراده او نیست درک می کند.

درماندگی آموخته شده هم احساسات و هم سوگیری های شناختی مرتبط با این عادت است. شایع ترین تحریفات چیزی شبیه به این است:

  • هر زمان که بخواهم می توانم ترک کنم … یک نفر سال به سال این را به خودش می گوید ، این سال پیش می آید که آیا این را شخص با خودش می گوید یا عادتش این را می گوید؟ میل به سیگار کشیدن همیشه قوی تر از میل به ترک است. لازم است آگاهانه درک شود که سیگار کشیدن بی فایده است. انتظار نداشته باشید که دیگر نخواهید سیگار بکشید ، اما آگاهانه بفهمید که شما معتاد به نیکوتین هستید و هر یک یا دو ساعت یک بار نیاز فیزیولوژیکی به نیکوتین وجود دارد که باعث ایجاد میل به سیگار می شود.
  • من نمی توانم سیگار را ترک کنم ، زیرا دائماً میل به کشیدن سیگار را احساس می کنم و در نهایت ، سیگار می کشم.… در واقع ، این "خارش" میل چند دقیقه طول می کشد ، سپس فروکش می کند و هرچه کمتر به آن توجه کنید ، این کاهش سریعتر خواهد بود. به طور طبیعی ، هنگامی که محرک ها بوجود می آیند ، تمایل تجدید می شود و بنابراین فروکش می کند. هر بار ، این "خارش" آسان تر و قابل کنترل تر است. نیاز فیزیولوژیکی نیکوتین از خارج (یعنی سیگار) 1 تا 3 روز طول می کشد ، سپس بدن شروع به تولید نیکوتین خود می کند. و کار عادی گیرنده های استیل کولین پس از حدود سه هفته پرهیز کامل بازسازی می شود.
  • برخی صد سال عمر می کنند و تمام عمر سیگار می کشند ، این باید برای من اتفاق بیفتد … مردم بر اساس منابع مطبوعات یا تلویزیون به این نتیجه می رسند ، اما این یک مورد جداگانه منحصر به فرد است ، به همین دلیل موضوع یک داستان یا مقاله شد.
  • برای ترک سیگار ، باید تلاش های ارادی زیادی انجام دهید.… اراده چیست؟ ویلیام جیمز ، روانشناس آمریکایی نقش تلاش ارادی را در تصمیم گیری … انتخاب از دو یا چند انگیزه بر اساس تمرکز هدفمند توجه بر شیء انجام می شود ، که در این مفهوم یک عمل ارادی است. مکانیسم چنین اقدامی شامل عنصر "بگذار باشد!" به عنوان رضایت برای انجام یک عمل خاص. "تلاش ارادی تلاش توجه است. نقطه تلاش این است که به حمایت و پذیرش فکری بپردازید که اگر به خودی خود رها شود ، از بین می رود. بنابراین تلاش توجه مهمترین تجلی اراده است. " آن ها تلاش داوطلبانه شامل توجه به شیئی است که ترجیح داده شده و انتخاب شده است. شما مفهومی از "نحوه سیگار کشیدن" دارید که به طور محکم در روان شما جاسازی شده است. اما "سیگار کشیدن" برای شما چیست؟ انجام اراده یا تصمیم گیری به نفع چیزی که وجود ندارد غیرممکن است.
  • سیگار کشیدن به من کمک می کند تا با استرس کنار بیایم. در واقع نیکوتین اثر آرام بخشی ندارد و سیگار به آرامش کمک نمی کند. آیین سیگار کشیدن خود را آرام می کند. علاوه بر این ، نیکوتین یک عامل استرس است: اولا ، نیکوتین سیستم عصبی سمپاتیک را تحریک می کند ، در نتیجه ، ضربان قلب افزایش می یابد ، غدد فوق کلیوی آدرنالین را در خون آزاد می کند. تظاهرات خودکار سیستم عصبی سمپاتیک به عنوان اضطراب تلقی می شود. همه این احساسات با این فکر که سیگارها تمام می شوند یا لحظه مناسبی برای کشیدن سیگار وجود ندارد ، تقویت می شود. ثانیاً ، از آنجا که نیکوتین یک سم است ، مصرف آن منجر به افزایش سطح کورتیزول ، هورمون استرس می شود. در نتیجه ، سیگار کشیدن به مقابله با استرس کمک می کند ، که باعث تحریک آن نیز می شود.

از چه افکاری برای حمایت از عادت سیگار استفاده می کنید؟

چه چیزی شما را به سمت مصرف دخانیات سوق می دهد؟ مشوق ها چیست؟ پیامدهای مطلوب مصرف دخانیات چیست؟

تمرین

اشتیاق در بدن احساس می شود.

فرض کنید شما سیگاری هستید و مطمئن هستید که سیگار کشیدن مضر ، پرهزینه و غیره است. و شما قصد ترک سیگار را دارید. فکر کنید ، اگر سیگار نمی کشیدید چه چیز ارزشمندی خواهید داشت؟ چرا سیگار کشیدن شما را محروم می کند؟ این می تواند شادی ، آرامش خاطر ، استقلال از میل وسواس به سیگار کشیدن و دلایل دیگری باشد که باعث ایجاد احساسات مثبت در شما می شود. هنگامی که در این مورد تصمیم گرفتید ، احساس را تقویت کنید - دوست دارید چگونه باشد. باید در بدن احساس شود.

2) تصمیم گیری.

به گفته LS Vygotsky ، تصمیم گیری ایجاد ارتباط مغزی جدید به عنوان یک دستگاه عملکردی است.

نمودار اول یک مدل فرضی از سیستم دخانیات کاربردی را نشان می دهد.

وضعیت معمولی. برانگیختگی (میل به سیگار کشیدن) در سیستم عصبی مرکزی بوجود می آید ، مغز همه هیجانات را تجزیه و تحلیل می کند و تصمیم می گیرد ، سپس یک رفتار رفتاری به دنبال دارد (فرد سیگار را روشن می کند). تمایل به ترک سیگار اشاره به هیجانی دارد که شخص تجربه می کند ، به عنوان مثال ، هنگام خواندن مقاله ای در مورد خطرات سیگار کشیدن. یا هیجانی که در انجام اولین تمرین احساس کردید.

تصویر 1

Image
Image

حالا خود تمرین. زمان آن فرا رسیده است و احساس می کنید وسوسه سیگار کشیدن هستید. و هنگامی که این میل به سطح تصمیم گیری می رسد (حتی می توانید به دنبال یک سیگار بروید) ، متوقف می شوید و مکث می کنید. اما فقط میل خود را نگه ندارید بلکه عمداً خواسته ای را که در اولین تمرین تجربه کرده اید برانگیزید. مدتی طول خواهد کشید تا این میل از میل به سیگار کشیدن در هیجان پیشی گیرد ، مکث کنید تا هیجان (به طور مشروط "تمایل به ترک سیگار") از خط تصمیم گیری عبور کند ، سپس یک رفتار رفتاری وجود داشته باشد - می توانید حذف کنید یا سیگار را دور بیندازید همچنان این خواسته را احساس کنید.

تصویر 2

Image
Image

اگر به نقطه ای رسیده اید که مغز به نفع میل دوم تصمیم گرفته است ، اکنون می توانید سیگار را ممنوع کنید. احساس کنید که اکنون بر عادت کنترل دارید ، نه شما.

البته ، این هنوز تضمین نمی کند که شما اکنون سیگار را ترک می کنید ، شما هنوز باید از عوامل خارجی که باعث ایجاد میل به سیگار می شوند ، مراقبت کنید. همه در دست شماست

فهرست منابع:

1. Dyatlova N. K.. نشانگرهای جسمانی و اهمیت آنها برای فرد. مقاله

2. Kamarovskaya E. چگونه به دانش آموز کمک کنیم؟ ما حافظه ، پشتکار و توجه را توسعه می دهیم.

3. سریکوف A. E. احساسات و اراده آزاد در زمینه نوروفیزیولوژی مقاله.

4. Sudakov K. V. سیستم های عملکردی

5. امی بران. مغزتان را سر کار بگذارید. چگونه کارایی خود را به حداکثر برسانیم.

6..

7.

توصیه شده: