2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
پست مدرن ایده خودسازی ، ایده انتخاب نامحدود ، ایده آزادی در ایجاد هویت را به ما ارائه می دهد. بازار افزایش می یابد: "همان را انتخاب کنید"! کافی است آن ماشین ، آن محصول سازگار با محیط زیست ، آن پروتز ، آن برنامه کاربردی گوشی های هوشمند ، آن دوره آموزشی را بخرید ، تا سرانجام به شخصیتی که هستید تبدیل شوید ، خودتان شوید و همچنین می توانید برای اطمینان از آن مربی بروید …
اما تبدیل شدن به خود به چه معناست و چرا این نیاز ناگهان بوجود می آید؟ چنین فراخوانی تنها در صورتی امکان پذیر است که فرضی در مورد حقیقت نهفته در درون خود وجود داشته باشد. پنهان از دیگران ، اما بیش از همه از خود او. اینکه جایی در پشت لایه های پوسته ، هسته اصلی خود واقعی وجود دارد ، زیرا مروارید در یک پوسته معمولی پنهان شده است. از دیدگاه روانکاوی ، بی شک منطق در این دیدگاه وجود دارد. اما آخرین پروژه کشف این حقیقت و جذب آن به عنوان یک آرمان شهر ، شبیه یک پروژه غیرممکن و غیرانسانی به نظر می رسد.
بعد ذهنی یک فرد از تضاد بین موارد مختلف دستگاه روانی بافته می شود. آنچه ما به طور معمول I خود می نامیم از طریق یک سری شناسایی با دیگران ، از طریق بیگانگی خود در تصویر و کلمه ایجاد می شود. و نزدیک ترین چیز به حقیقت ناخودآگاه است ، فقط می تواند در مورد میل صحبت کند.
با روی آوردن به این ایده از یک موضوع غیر متمرکز ، شرط "کسی باش که هستی" یک الزام غیرممکن است.
برای یک روان رنجور ، پیروی از آن مانند فرو رفتن در یک رویا بی پایان ، در چرخه آسیب شناسی روانی زندگی روزمره است - لغزش زبان ، تکه های سنگی ، اقدامات اشتباه ، به یک علامت بی پایان.
تسلیم منحرف به این نیاز مستلزم فسیل نهایی به عنوان وسیله ای برای لذت بردن از دیگری است.
شاید "برای این که باشد" فقط برای روان پریش در دسترس است ، اما آنها سعی خواهند کرد او را حداقل با پروزاک از چنین گستاخی ای درمان کنند.
در واقع ، توهم پست مدرن خودسازی با پروژه "خود شدن" ناسازگار است ، زیرا این حقیقت نهایی را در آینده مطرح می کند ، در حالی که حقیقت پنهان شما در تاریخ شما است ، در تاریخی که شما را به عنوان یک موضوع تعریف کرده است. نحوه زندگی شما را در دنیایی که افراد دیگر در آن زندگی می کنند تعیین کرد.
توصیه شده:
با خودت روراست باش
اگر از وفاداری به خود دست برداریم ، به خودمان خیانت می کنیم. شاید برای کسی در دوران کودکی چنین بود ، وقتی کودک برای زنده ماندن ، با والدین ، ارزشها ، اولویتها ، نظرات خود درباره خود سازگار شد. در نتیجه ، هویت واقعی "از بین رفت". کودک سعی می کند مانند والدین باشد و با آنها سازگار شود ، زیرا از این طریق می توانید عشق آنها را به دست آورید ، بدون آنها او نمی تواند به طور عادی زندگی کند و رشد کند.
خوب ، خودت را دوست داشته باش ، آشغال! روان درمانگر یادداشت می کند
شما می دانید که مردم اغلب با درخواست "من باید خودم را دوست داشته باشم" تماس می گیرند. همراه با افزایش عزت نفس ، پربازدیدترین موضوع. به زودی یک تابلو روی درب نصب می کنم که می گوید: "عزت نفس در اینجا دوباره به دست می آید". آیا فکر می کنید آنها واقعاً می خواهند خود را همانطور که هستند دوست داشته باشند؟ هیچ چیز از این دست.
خودت باش! مثل این؟
"خودت باش" - این کلمات از احساس ارزش ، منحصر به فرد بودن شما و از حق داشتن چنین چیزی به شما انگیزه می دهند و باعث غرور شما می شوند! پیش بینی شادی از خوشبختی و آزادی! اما برای اینکه خودت باشی ، ابتدا باید خودت را بشناسی. به این سwerال پاسخ دهید:
خوب ، خودت را دوست داشته باش ، آشغال
شما می دانید که مردم اغلب با درخواست "من باید خودم را دوست داشته باشم" تماس می گیرند. در کنار افزایش عزت نفس ، پربازدیدترین موضوع. به زودی یک تابلو روی درب نصب می کنم که می گوید: "عزت نفس در اینجا دوباره به دست می آید". آیا فکر می کنید آنها واقعاً می خواهند خود را همانطور که هستند دوست داشته باشند؟ هیچ چیز از این دست.
با خودت باش
شما دوباره می خندید ، می دوید ، برای خود وقت نمی گذارید ، اما همه چیز برای برخی چیزهای "مهم" است - برای برداشتن کودک از مدرسه ، ناهار دادن به او ، بردن او به باشگاه ، خرید غذا در حالی که مشغول است ، پختن شام در عصر ، با شوهرش ملاقات کنید و شوخ باشید ، در هر مناسبت زیاد صحبت کنید … آیا این آشنا به نظر می رسد؟ همه اینها برای ملاقات با خود نیست.