2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شرایطی وجود دارد که در مشورت با روانشناس ، به نظر می رسد که مشتری رفتار مناسبی دارد. او آبی چشم است ، به معنای واقعی کلمه مشتاقانه ، مشکلات خود را بیان می کند. و در اینجا شما باید شرایط لازم را داشته باشید تا بتوانید نقض یک فرد را با برخی علائم مشخص کنید.
معیارهای خاصی برای تشخیص بیماری روانی وجود دارد که آگاهی از آنها به روانشناس اجازه می دهد فریب نخورد و به درمان کننده بی فایده به مراجعه کننده ارائه ندهد. در اینجا من ناخواسته داستانی شبیه به حکایتی از یکی از آشنایانم را به یاد می آورم.
او برای ماهیگیری در منطقه ای نزدیک بیمارستان روانی می رفت. در آنجا با مردی ملاقات کرد که گهگاه از پشت نرده با او صحبت می کرد - معمولاً در مورد ماهیگیری اظهار نظر می کرد.
به طور کلی ، این بیمار از کلینیک تأثیر مطلوبی روی دوست من گذاشت. او هرگز "در شهادت خود گیج نشد" ، گیج یا غیر منطقی صحبت نکرد و حتی با مشارکت آشکار و نکات خود در فرایند ماهیگیری همدردی را برانگیخت.
بعلاوه - بیشتر: این مرد به تدریج شروع به ذکر کرد که او به طور ناعادلانه به زور وارد درمانگاه شده است ، اما در واقع او عملاً سالم است. این همه فتنه های همسرش است ، که می خواهد از شر او خلاص شود و مشاغل مشترک را به همراه معشوق جوانش تصاحب کند.
دوست من حتی ناراحت بود و در یکی از ملاقات های خود با بیمار ملاقات کرد و به گرمی به او اطمینان داد که تمام تلاش خود را می کند تا بتواند یک فرد بی گناه را از حبس به بیمارستان روانی نجات دهد.
بیمار کلینیک بسیار متأثر شد ، حتی گریه کرد. او به لبه حصار چسبید و با دوستم به شدت دست داد. صحنه واقعا تکان دهنده بود. آنها مدتی در آنجا ایستادند ، هر دو گریه می کردند ، و با چهره ای درخشان ، دوست من قصد رفتن داشت. اما او ناگهان احساس کرد که دوست جدیدش به طرز عجیبی محکم محکم نگه داشته و دستش را رها نکرده است.
کمی کف دستش را تکان داد و آن را به سمت خود کشید ، و سپس بیمار خم شد … و محکم روی دست دوستم گاز گرفت.
پرونده واقعی است ، نه ساختگی. این در مورد شناخت و درک ظرافت های روان بیمار است و مشخص کردن نشانگرهایی که به شما امکان می دهد بلافاصله ، از اولین کلمات ، یک فرد بیمار را از یک مشتری با مشکلات روانی فعلی متمایز کنید.
* من این مبحث را ادامه خواهم داد ، اکنون در حال آموزش بیشتر در زمینه روانشناسی بالینی هستم
توصیه شده:
چرا باید به روانشناس اعتماد کرد
گروه های روانشناسی در FB منبع الهام ابدی هستند. به تازگی ، یکی از دختران نوشت که می ترسد با یک روانشناس رابطه ای قابل اعتماد برقرار کند ، زیرا برای او این رابطه فقط مورد دیگری است - او گوش داد و فراموش کرد. و مردم از آنها حمایت کردند - آنها می گویند ، واقعاً ، nafig به یک شخص کاملاً غریبه نزدیک می شود ، و حتی برای پول خود بدون تضمین نتیجه.
چرا من به روانشناس احتیاج دارم ، من یک روانشناس نیستم
در روسیه ، مردم عادت کرده اند "به نوعی ، به تنهایی" با هم کنار بیایند. و علاوه بر این ، دوستان ، رفقا ، همراهان مشروب وجود دارد؟ و تعداد کمی از مردم به این فکر می کنند که چقدر دوستی ها خراب می شود ، زندگی ها خراب می شود ، شایعات به دنبال صراحت آشپزخانه ما می روند.
3 دلیل که چرا روانشناس باید روان درمانی خاص خود را داشته باشد
اخیراً نوشتم که روان درمانگر را تغییر دادم ، از گشتالت به روانکاوی (3 بار در هفته) تغییر کردم. با ورود به جامعه روانکاوان ، تعجب کردم که روان درمانگرانی که ده ها سال است کار می کنند (هر کدام 20 تا 30 سال) هنوز به درمان شخصی خود می روند و به طور دوره ای درمانگر را تغییر می دهند (هر 10-10 سال).
چرا به روانشناس احتیاج دارم؟ چرا در مورد دوران کودکی صحبت می کنیم؟
دوران کودکی - این دوره ای است که شخص از چیزهای زیادی آگاه نیست ، شغل اصلی او جذب و جذب هر چیزی است که اتفاق می افتد. اینگونه است که مجموعه تجربیات زندگی ، بینش شخصیت ، تولد شخصیت آغاز می شود. هر یک از ما روشهای خود را برای مقابله با شرایط آسیب زا داریم ، بگذارید این راهها را بنامیم حفاظت … آنها در دوران کودکی به دست می آیند ، مادام العمر با ما می مانند و سپس ما به طور خودکار از آنها استفاده می کنیم.
چرا برنامه های سال باید شامل مراجعه به روانشناس شود
سال جدید آغاز شده است ، و در حالی که برخی در حال پر کردن دفترچه خاطرات جدید هستند ، و کسانی که عصبی تر هستند مدت هاست که برای هر کار چک لیست تهیه کرده اند ، زمان آن فرا رسیده است که به خاطر بسپاریم تغییرات داخلی از حرکات خارجی چیزها مهمتر است.