2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
امروزه ، بیشتر و بیشتر مردم ، که با مشکلات مادی ، شکست در زندگی شغلی و خانوادگی روبرو شده اند ، در مورد دلایل واقعی اتفاقات فکر می کنند. جستجوی دلایل واقعی منجر به این می شود که منبع مشکل در خود شخص ، در افکار او ، ناخودآگاه است. این کار غالباً به بن بست می رسد اگر به م componentلفه مهمی مانند قدرت مسابقه توجه نشود. تأثیر آن در همه جلوه های زندگی ما محسوس است و ما به او مدیون موفقیت ها و شکست های خود هستیم.
وفاداری یعنی وفاداری ، تعهد به چیزی. ما به دستورات و مبانی سیستم عمومی خود وفاداریم: قوانین و قوانین آن ، ممنوعیت ها و آنچه به ما اجازه می دهد. ما در حال حاضر از برخی از این موارد مطلع هستیم ، اما هنوز نه. عشق و علاقه ما به خانواده و ترس از دست دادن تعلق به آن ،
باعث می شود ناخودآگاه از قوانین سیستم اجدادی خود پیروی کنید ، یعنی به آن وفادار باشید.
قانون سیستم های خانوادگی وجود دارد: اسرار پدربزرگ ها به عادت والدین و سرنوشت ما تبدیل می شود.
مشکلات عمومی انباشته ، اسرار ، وظایف حل نشده به نسل هایی منتقل می شود که تمایل دارند ناخودآگاه سناریوهای سرنوشت ساز یکی از اجداد خود را کپی کنند. به عنوان هدیه از آنها ، ما نه تنها ظاهر ، شخصیت ، ویژگی ها ، بلکه سرنوشت ها و همچنین دریافت می کنیم
وظایف نسلهای گذشته
وفاداری خانواده قادر است یک فرد را فقیر و ناراضی کند.
توهم وفاداری ما را از داشتن زندگی بهتر باز می دارد. ما ترجیح می دهیم "مانند آنها" باشیم. این دقیقاً موذیانه وفاداری طایفه است - آسیب برای ما با احترام و حافظه جد ، متعلق به قبیله ما ، ادغام می شود. بنابراین ما همچنان مشکلات دیگران را روی خود می کشیم.
مهم نیست که چقدر زندگی جدیدی را شروع می کنید - کار نمی کند!
شروع یک زندگی جدید با استعاره های مخرب ، آسیب های درمان نشده ، ناتوانی در دیدن افراد در پشت پیش بینی آنها ، با برنامه های کلی منفی ، غیرممکن است.
نمونه ای از وفاداری عمومی از تمرین روانشناسی:
4 نسل زن در خانواده وجود دارد ، هیچکدام شوهر ندارند. به طرز عجیبی - آنها در خانواده معیوب نیستند - یا زنان را به یکباره رها کرده یا می میرند. و وقتی مرد دیگری به این خانواده وارد می شود ، اگر حساسیت کافی نداشته باشد و با احساس خطر فوراً فرار نکند ، می میرد. این یک برنامه عمومی است ، وفاداری به نابودی مردان ، ناشی از شدیدترین نفرت از مردان از یکی از اعضای قبیله ، بقیه این برنامه را پذیرفتند. بنابراین ، وفاداری از یک فرد قوی تر است ، از آگاهی ما بالاتر است. چنین احساسات شدیدی را ایجاد می کند که کنار آمدن با آن غیرممکن است. اعتقاد بر این است که شخص تحت تأثیر 7 نسل از اجداد خود قرار دارد ، بنابراین مهم نیست که جد زنده است یا نه ، وفاداری هنوز معتبر است.
وقتی وفاداری به ما می رسد ، آگاهی ما قطع می شود ، ما خرد می شویم و نمی فهمیم چرا. ما به روشهای خودکار کج به کار خود ادامه می دهیم و این می تواند سالها ادامه یابد. وفاداری بسیار قوی است ، تا زمانی که آن را احساس نکنید ، بر شما حکومت می کند. این دختر به دلیل وفاداری به مادرش ناخودآگاه از مردان متنفر است. او مردان را نمی پذیرد. این دختر در دوران بارداری از این وفاداری خویشاوندی برخوردار بود. یا مادربزرگ زندگی شخصی نداشته یا فرزند خود را از دست داده است ، و نوه به دلیل عشق به مادربزرگ ، سرنوشت خود را تکرار می کند ، و همین مشکلات را در زندگی شخصی خود تجربه می کند. همه اینها البته ناخودآگاه اتفاق می افتد. اینها نمونه هایی از وفاداری از تمرین است.
نمونه دیگری از تجلی وفاداری عمومی در ناتوانی در نشان دادن زنانگی خود را می توانید در اینجا بخوانید
آیا ارزش اینگونه زندگی کردن را دارد؟ به خصوص وقتی در نظر بگیرید که کار با وفاداری چند ساعت طول می کشد.نمایش کار با وفاداری روی کارت های استعاری را می توانید در صفحه من در وب سایت b17 مشاهده کنید.
کار با کارت های استعاری استعاری (MAC) همراه با سایر شیوه های قوی به شما امکان می دهد سرنوشت و اشتباهات اجداد خود را تکرار نکنید و سناریوهای روابط عمومی را تغییر ندهید و برنامه اصلی را بازنویسی کنید!
جنگیدن با وفاداری بی فایده است ، شما فقط می توانید با آن "مذاکره" کنید.
وفاداری باید به رسمیت شناخته شود ، اما پایبند نماند ، بلکه به سادگی آزاد شود.
اگر می خواهید زندگی کامل و کاملی داشته باشید ، این سوالات باید حل شوند.
با MAC کار می کنید ، مطمئناً بدون نتیجه رها نمی شوید!
زندگی خود را آگاهانه تغییر دهید!
توصیه شده:
قیمت سکوت ، یا اینکه چرا همه چیز باید روشن شود
آیا تا به حال شرایطی داشته اید که پس از آن تنها یک سوال وجود داشته باشد "چرا اینطور است"؟ اگر بله ، ادامه مطلب را بخوانید :) ، نه ، آن را نیز بخوانید ، شاید برای دوستان مفید باشد؛) بیشتر اوقات ، اینها موقعیت های احمقانه ، سوء تفاهم ها ، شکایات انباشته ، تجربه در گذشته است.
روانشناسی خیانت. چگونه همه چیز شروع می شود ، اما اغلب نادیده گرفته می شود
اغلب به خیانت خیانت می گویند. یعنی این دو مفهوم یکسان هستند. بلافاصله باید توجه داشت که سوالات خیانت در روابط همیشه با احساسات منفی بسیار شدید رنگ آمیزی می شود. بنابراین ، درک روانشناسی خیانت می تواند دردناک یا کاملاً خسته کننده باشد. اما تفاوت خیانت با خیانت چیست؟ نکته این است که خیانت شامل شکستن قول یا تعهد است.
همه چیز درد می کند. هیچ چیز کمک نمی کند! یا چرا کار روی خود نتیجه ای نمی دهد
اغلب ، مشتریانی به من مراجعه می کنند که قبلاً تمام روشهای ممکن برای کار با خود را امتحان کرده اند ، کتابهای زیادی خوانده اند ، تمرینات زیادی انجام داده اند و تعداد زیادی از سمینارها شرکت کرده اند. آنها خیلی چیزها را می دانند ، خودشان می توانند به هر روانشناسی بگویند که مشکل آنها چیست و دلایل مشکلات آنها چیست.
همه چیز خوب می شود؟
یکی از سمی ترین عباراتی که با آن برخورد کرده ام بسیار خوش بینانه به نظر می رسد: "همه چیز خوب خواهد بود." حتی دوست داشتنی من "همه چیز جریان دارد ، همه چیز تغییر می کند" و "برای چیزی که همه اینها لازم بود" (و بالاخره چند سال گذشته است
سناریوی زندگی چرا همه چیز در زندگی من در یک حلقه تکرار می شود؟
آیا با این واقعیت روبرو شده اید که رویدادهای منفی بارها در زندگی شما تکرار شده است که شما به هر طریق ممکن سعی کرده اید آن را تغییر دهید ، اما هیچ نتیجه ای نداشته است؟ و شما نمی توانید بفهمید که چرا اینطور است. فکر می کنم بله! بنابراین ، من می خواهم اطلاعاتی را با شما به اشتراک بگذارم که به شما در یافتن پاسخ این سال کمک می کند.