2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روز گذشته ، در گروه نظارتی ، من و همکارانم یک پرونده مشتری را بررسی کردیم (که به دلایل واضح ، نمی توانم بگویم). من مطالب را به دیگری اختصاص می دهم - قیاس که هنگام تجزیه و تحلیل مثال ارائه شده در گروه به ذهنم رسید. تا کنون ، این استعاره افسانه ای هرگز در تجربه مشاهده نشده است ، اما در اینجا با تعداد زیادی سرنخ نمادین و زنده نشان داده شده است. بیایید با هم رمزگشایی کنیم.
تصویر کلاه قرمزی. تمثیل
کلاه قرمزی ها از نظر نمونه های اولیه زندگی چه کسانی هستند؟ قهرمانان ساده لوح و بالغ ، با بی پروایی مسیر خود را در "مشاغل" بسیار مشکوک در "مناطق خطرناک" که "گرگ ها" می توانند "زندگی" کنند ، تعیین می کنند.
و هیچ راهی (قبل از انتخاب) وجود ندارد که چگونه در مورد همه چیز فکر کرد - واقعیتها را ارزیابی کرد ، خطرات را سنجید ؟! … اما … کلاهها اینطور عمل نمی کنند! از آنجا که آنها "عینک گل رز" می پوشند و مانند یک کودک به جهان نگاه می کنند ، با اعتماد بیش از حد بزرگسالان ، اعتماد بیش از حد ، که اغلب برای یک قهرمان بی گناه و قابل اعتماد تبدیل به یک تراژدی جدی می شود. (طبق داستان چارلز پررو ، کلاه توسط یک گرگ سبقت گرفت … و طبق نتایج داستان ، توسط او نیز خورده شد.)
برای آوردن مثالهای روشن از زندگی ، کلاه ها قربانی سوء استفاده های اخلاقی و جسمی هستند که سرسختانه دشمنان خطرناک خود را در "شخصیت" های مشکوک نمی بینند.
و اگر عمیق تر بنگرید ، به نظر می رسد که آنها برنامه ای ناخوشایند و فداکارانه دارند که نه تنها به تراژدی اجازه می دهد ، بلکه به طور نامحسوس منجر به آن می شود.
چه کسی این برنامه را راه اندازی کرد ، پاسخ شما چیست؟
مامان کلاه قرمزی. تمثیل
در حالی که هنوز یک کودک بودم و کودکانه این داستان را درک می کردم ، من (مانند اکثر بچه های دیگر) دچار سردرگمی شدم: چگونه می توانم مادر دختری بچه ای را به چنین راه مشکوکی بفرستم - در جنگل ، همانطور که می دانید حیوانات وحشی زندگی می کنند - کاملاً- کاملاً یک نفر؟ با آرامش یک سبد برای دختر کوچک خود جمع آوری کنید ، یک ماموریت خطرناک بدهید و او را به جنگل (عملاً برای بلعیدن) بفرستید … آیا او واقعاً آنقدر فرزند خود را دوست نداشت؟! یا او هم در توهم بود؟
من فکر می کنم هر دو … اما نکته اصلی ، البته ، زیر است: اگر هات چنین قربانی بزرگ شد ، بدون شک مادرش سوء استفاده کننده بود: درست مانند آن - از هیچ جا - آنها قربانی نمی شوند ، مطمئناً کسی پشت این وجود دارد …
بی حسی مادری ، ناتوانی در آزمایش واقعیت زندگی ، به علاوه "ارث" داخلی ناراضی و دوست نداشتن شخص خود (با انتقال به کودک) - و کلاه را برای خوردن فرستاد … نه عمدی - ناخودآگاه … طبق معمول اتفاق می افتد …
گرگ خاکستری. تمثیل
و آخرین نمونه اولیه گرگ خاکستری است … تمثیل جنایت و فریب. یک قهرمان خونخوار با استفاده از ساده لوحی یک قربانی بی گناه … برخاستن در مسیر قهرمان و انجام خشونت کفرآمیز.
آیا گرگ می تواند با مهربانی رفتار دیگری انجام دهد؟ به سختی ، موافق هستید؟ گرگ شخصیت یک شکارچی است که غذای ضعیف می خورد. آیا باید از شکارچی منتظر مهربانی و رحمت باشیم؟ یک تمرین بی معنی! او بلع می کند و با چشم هدایت نمی کند - او چنین موجودی است. بهتر است با او ملاقات نکنم!
پایان یک داستان استعاری
در داستان چارلز پرتو ، مطابق سنت افسانه ای خوب ، بر پیروزی پیروزمندانه بر شر پیروز می شود. اما در زندگی - اغلب اوقات متفاوت اتفاق می افتد! در مثال ارائه شده در گروه ، وضعیت بد پایان یافت. بنابراین ، بهتر است با "شکارچی" ارتباط برقرار نکنید. و حتی دقیق تر - تخریب "قربانی" در خود. این الگوریتم قربانی را از بین می برد و "سناریوی" ناخوشایند را معکوس می کند.
توصیه شده:
بازی استعاری "مهاجرت به یک کشور روانشناسی جدید. ارائه گذرنامه"
یک بازی روانشناسی فوق العاده در جلسه امروز متولد شد. من می خواهم به اشتراک بگذارم! این بازی در حین بحث در مورد فضای روانشناختی موجود مشتری من (با الگوریتم ها ، فرمول ها ، مرزها) و تفکر بیشتر در جهت تغییرات مورد نظر بوجود آمد. من ساختار یک کار خلاق مفید را به اشتراک می گذارم.
"تو آزادی! او منتظر شماست! " تحلیل استعاری از آثار کلاسیک
خوانندگان عزیز ، آیا قطعه سوراخ کننده ای از کتاب میخائیل افاناسیویچ بولگاکوف "استاد و مارگاریتا" را به خاطر می آورید ، هنگامی که استاد ، در پایان رمان پر درد و رنج خود ، با احساس تسکین معنوی نکات زیر را فریاد می زند: "شما آزاد هستید
"افسانه ها به سراغ ما می آیند " بازی استعاری سال نو
با سلام خدمت دوستان عزیز! و من پیشنهاد می کنم در آستانه سال نو برای خودم و مهمانانم یک تعطیلات جادویی ایجاد کنم ، یک روحیه فوق العاده از طریق یک بازی جشن و منبع!) اگر شما علاقه مند هستید ، من به شما می گویم) من تازه به آن رسیدم) "
تمرین گروهی با کارتهای استعاری
من می خواهم یک تمرین از قلک خود را در زمینه کار با گروه ها به اشتراک بگذارم. می توان آن را با کارت و بدون کارت استفاده کرد. متناوبا ، من این س questionsالات را به عنوان یک مطالعه شخصی ، به عنوان تکلیف خانه ارائه می دهم. برای این کار ، به نظر من ، مناسب ترین و موثرترین آنهایی که دارم ، عرشه های "
آیا کلاه قرمزی داستان جنسیت است؟
در نگاه اول ، این فقط یک داستان هشدار دهنده است. اما آیا اینطور است؟ اگر به تصاویر موجود در آن فکر کنید - چرا کلاه قرمز است ، گرگ مادربزرگ را بلعید ، و چوب برها شکم او را پاره کردند ، معنای دیگری ظاهر می شود. و برای فکر کردن در مورد آن ، باید داستان داستان را مرور کنید.