حفاظت از طریق عمل و صاف کردن

فهرست مطالب:

تصویری: حفاظت از طریق عمل و صاف کردن

تصویری: حفاظت از طریق عمل و صاف کردن
تصویری: روش بزرگ کردن آلت تناسلی کشف شد 2024, ممکن است
حفاظت از طریق عمل و صاف کردن
حفاظت از طریق عمل و صاف کردن
Anonim

استراتژی های دفاعی زیست رفتاری "مبارزه / فرار / یخ" توسط همه افراد گاه به گاه بسته به شرایطی که نیاز به حفاظت دارد استفاده می شود. سابقه خشونت در دوران کودکی مستعد ابتلا به برخی از تاکتیک های بقا است ، که با تجمیع ، در نهایت با ساختار شخصیت ادغام می شود. افرادی که تجربه های آسیب زا دارند ، توانایی خود را برای تعامل با دیگران از دست می دهند و الگوهای ارتباطات بین فردی را جایگزین الگوهای حفاظت "ماندگار" می کنند.

دفاع دفاعی شامل واکنش های جنگی یا گریز با واسطه سیستم عصبی سمپاتیک است. واکنش "یخ زدن" ، در شرایط اضطراری فعال می شود ، این مسیر "آخرین امید" است ، با استفاده از مرگ و میر ، از حالت اتصال و آگاهی به حالت فروپاشی منتهی می شود.

نوع واکنش "ضربه" با سازمان خودشیفته شخصیت ارتباط دارد. افراد دارای چنین سازمانی متقاعد شده اند که قدرت و کنترل می تواند ناراحتی آنها را نرم کرده و عشق به دست آورد. پاسخ دهندگان بی از تحقیر ، ارعاب و کاهش ارزش دیگران برای رسیدن به بازتاب مطلوب استفاده می کنند. این در مورد جبران بیش از حد ، نشان دادن رفتار مخالف و شیوه زندگی است. پوشش پوچی درونی مبارزه ای دائمی برای بقای فرد سازمان یافته با خودشیفتگی است (غرور به عنوان پوششی برای حقارت ، قدرت به عنوان پوششی برای ناتوانی). خودشیفتگی پاتولوژیک با نوعی تومور بدخیم مقایسه شده است که بر خود تأثیر گذاشته است.

خودآگاهی در سازمان خودشیفته شخصیت "شکافته" است و دارای ساختار "دو سطحی" است: در سطح ، یک من بزرگوار محافظ پیدا می شود ، در حالی که در یک سطح عمیق یک من واقعی ضعیف پنهان است. تجربه خود شامل: احساس دروغ ، شرم ، حسادت ، پوچی ، نقص و حقارت ، یا مخالفان جبران کننده آنها - خودکفایی دفاعی ، غرور ، برتری و تحقیر است.

نوع واکنش "اجرا" با دفاع وسواسی جبری و سازماندهی شخصیت اسکیزوئید در ارتباط است. م وست استدلال می کند که واکنش "اجرا" زیربنای سازمان اسکیزوئید شخصیت با گرایش به اجتناب فعالانه از مشکلات و محدود کردن ادراکات خود است. فرد اسکیزوئید تلاش می کند تا خود را از تجربیات دردناک منزوی کند و خود را از نفوذ افراد دیگر دور کند.

پی واکر نمایندگان نوع فرار را افرادی توصیف می کند که دائماً از رها شدن با رهایی نمادین به فعالیت مداوم خودداری می کنند. آنها هم در اندیشه (وسواس) و هم در عمل (وسواس) می شتابند. وقتی نوع فرار وسواس گونه هیچ کاری انجام نمی دهد ، نگران است و فعالیت هایی را برنامه ریزی می کند.

واکنش "بی حسی" با تجزیه همراه است ، که به شما امکان می دهد از چارچوب سفت و سختی که واقعیت تحمیل می کند خارج شوید ، خاطرات دراماتیک و تأثیرات خارج از چارچوب آگاهی روزمره را به ارمغان بیاورید ، درک من را تغییر دهید ، فاصله بین جنبه های مختلف I و افزایش آستانه احساس درد. واکنش بی حسی "آخرین امید" است ، غوطه ور شدن در جهل ، بی حسی و نیستی.

پی واکر واکنش "بی حسی" را نوعی واکنش استتار توصیف می کند که باعث می شود خود را مخفی کرده ، خود را منزوی کرده و از تماس انسان اجتناب کنید.

نمایندگان نوع Stupor را می توان در حالت انزوا آنقدر کند کرد که به نظر می رسد کلید راه اندازی آنها در وضعیت "خاموش" گیر کرده است (P. Walker)

مبارزه / پرواز / مسدود کردن پاسخ ها در ارتباطات درمانی

واکنش "ضربه" خود را در رویارویی با درمانگر ، کاهش ارزش و حمله ، خواسته های پافشاری برای توصیه ها ، سوء استفاده از هوش حرفه ای یک متخصص به عنوان رایانه نشان می دهد.

واکنش "دویدن" در اجتناب فعال و غیرفعال از نزدیکی با درمانگر ظاهر می شود ؛ در طول جلسه درمان ، فرار با ماهیت آشفته جلسه درمانی ، اضطراب بدنی مراجعه کننده با تغییر مکرر وضعیت ، پرحرفی بیش از حد نشان داده می شود: رفتار مشتری اطلاع می دهد - "من نمی خواهم اینجا باشم" ، "من باید فوراً ترک کنم."

واکنش "یخ زدگی" با یک نگاه ثابت ، چشمهای "خالی" که به نظر نمی رسند ، یک چهره آمیخته و بی تفاوت ، سکوت ، یک حالت حیرت انگیز خود را نشان می دهد ، ما معنای گفته شده توسط درمانگر را درک نمی کنیم.

توصیه شده: