عوارض جانبی روان درمانی

فهرست مطالب:

تصویری: عوارض جانبی روان درمانی

تصویری: عوارض جانبی روان درمانی
تصویری: روان درمانی - افسردگی خود را درمان کنید 2024, ممکن است
عوارض جانبی روان درمانی
عوارض جانبی روان درمانی
Anonim

پست دیگری بر اساس نامه با س questionالی در مورد روان درمانی و چگونگی پایان آن. من می خواهم تأکید کنم که در اکثر قریب به اتفاق موارد عادی به پایان می رسد و مردم همچنان آنچه را که برای درمان به روان درمانی مراجعه می کنند دریافت می کنند. روش درمان فوق العاده و امیدوار کننده است ، به میلیون ها نفر کمک می کند تا زندگی خود را بهبود بخشند. اما از آنجا که هیچ کمال در جهان وجود ندارد ، مواردی وجود دارد.

یه قسمت یادم اومد در دوره NLP "شایع" در منطقه ما ، همه کسانی که تنبل نبودند به مطالعه روان درمانی رفتند و شخصاً رشد کردند. وقتی یادم می آید آن روزها چه نوع باکانیایی در این مورد حکمروایی می کرد ، فقط وحشت می خواهد. فقط یک نفر کتابهای بنیانگذاران این روش را گرفت و خواند ، سپس مجوز اجرای این آموزشها را گرفت و مجوز صدور مجوز را گرفت و با صدور گواهینامه های مناسب همه را آموزش داد. ما تعداد زیادی از این "nelpers" داشتیم. به طور طبیعی ، نشانه آموزش و درمان وجود مقدار معینی و تمایل به پیوستن به وصله روح انسان ها بود و هیچگونه منع مصرف وجود نداشت. بنابراین ، یک شهروند خاص ، در تلاش برای یافتن شخصیتهای داخلی غیر شخصی ، که او را در قالب اندامهای داخلی نشان می داد ، شروع به جلب توجه آنها کرد. و پس از یک هفته ، اعضای بدن به تماس او پاسخ دادند. به معنای واقعی کلمه. آنها نه تنها پاسخ دادند و شروع به آموزش زندگی کردند و چنین مشاجره ای در شب بالا گرفت که عمو در صورت خاموش نشدن اعضای بدنش را با جراحی فوری تهدید کرد. او حتی به اورژانس یکی از بیمارستان ها رسید و از او درخواست جراح کرد. از آنجا او در بیمارستانی با مشخصات متفاوت بستری شد.

توده های وسیع معتقدند که روان درمانی مانند مرهم برای زخم های روانی است و هیچ چیز مفیدتر و صحیح تر از مراجعه به روان درمانگر نیست. چه اشکالی دارد؟ فقط آنها در مورد مشکلات با شما خط خطی می کنند و انواع توصیه های هوشمندانه را ارائه می دهند.

ولی، من می خواهم توجه داشته باشم که حتی فروید می گوید گاهی اوقات هنگام درمان به این روش ، می توان نه کاهش علائم ، بلکه برعکس ، تشدید آنها را مشاهده کرد. چرا؟ و شیطان فقط می داند ، او تا آنجا که من می دانم فکر خود را به طور کامل توسعه نداده است. اما هرچه روان درمانی طولانی تر باشد ، تأییدات متفاوت و بیشتری از این امر وجود دارد. بله ، عوارض جانبی نادر بود ، اما هنوز هم رخ داد ، و بنابراین ، برای بهینه سازی این پدیده های منفی ، آنها شروع به درک موضوع کردند.

اولاً ، حدس زدن اینکه روان درمانی 2 بخش دارد ، دشوار نیست. این خود روان درمانگر است و (یا کسانی) که در موقعیت مراجعه کننده هستند. شکست می تواند در هر دو طرف باشد.

بیایید با یک روان درمانگر شروع کنیم. روان درمانگر ابزار (های) اصلی فرایند روان درمانی است. اگر این فرآیند در حال ضربه زدن به میخ است ، مطمئناً ما به اره احتیاج نداریم. افرادی هستند که تمایلی به این کار ندارند. آنها با انگیزه های مختلف هدایت می شوند ، اما نه از کمک مشتری. لزوماً نباید یک شخص شرور باشد که عمداً سعی می کند از مشتری سوء استفاده کند. فقط یک روان درمانگر همان مشتری مشتری خود است و بنابراین مشکلات خاص خود را دارد ، که ممکن است دلیل اصلی تمایل او برای وقف خود در این تجارت باشد. بنابراین ، برای تبدیل شدن به یک رواندرمانگر ، فرد باید خود به عنوان یک بیمار روان درمانی جدی انجام دهد. او باید خود را بشناسد تا سردرگمی بیشتری در روان بیمار (مراجعه کننده) ایجاد نکند. علاوه بر این ، اگر چکش در میخ داشته باشیم ، اگر چکش داشته باشیم ، باید پارامترهای خاصی داشته باشد تا در این فرآیند مفید باشد. روان درمانگر باید تحصیلات ویژه ای داشته باشد. این بدان معناست که درمانگر باید بفهمد با چه چیزی سروکار دارد. اگر متخصص این آسیب شناسی را نبیند و آن را درک نکند ، می تواند خطری برای خود و بیمار ایجاد کند.

چند کلمه در مورد بیمار. روشهای روان درمانی زیادی وجود دارد ، اما حالات خاصی از روان انسان وجود دارد که در آنها روان درمانی مطلوب نیست ، به ویژه درمان گروهی.اینها روان پریشی های حاد هستند ، به ویژه با توهمات در نگرش ، آزار و اذیت و هوش کم. در مواردی که اختلالات شدید شخصیتی به ویژه از نوع تحریک پذیر وجود دارد ، باید در روان درمانی بسیار مراقب باشید. این شهروندان ممکن است در طول جلسه گروهی تهاجمی رفتار کنند ، که می تواند کل فرایند روان درمانی را از مسیر خارج کند. اگرچه بسیاری از اختلالات طیف اضطرابی نشانه های مستقیم روان درمانی هستند ، اما باید مورد توجه قرار گیرند. این افراد به دلیل ویژگی های شخصیتی خود ، نسبت به عوارض جانبی بسیار حساس هستند. گناه نیست که از بیماران هیستریک نام ببریم که باز هم ممکن است به دلیل عدم درک صحیح روان درمانگر با آنها مشکل ایجاد شود. بنابراین ، انتخاب نسبتاً دقیق بیماران برای روان درمانی مطلوب است.

ثانیاً ، در مورد عوارض جانبی واقعی روان درمانی ، 5 نوع وجود دارد (کارواسارسکی).

اولین مورد تشدید علائم اصلی است

مورد دوم ظهور علائم نامطلوب جدید است. این هست:

- از دست دادن ارتباطات بین فردی (حتی اگر یک ارتباط بین فردی آسیب شناختی باشد ، پارگی ساده آن برای یک فرد اکولوژیکی نیست ، شخص نباید به هیچ جا نرود ، باید اتصالات از آسیب شناسی به صحیح جایگزین شود. به ویژه هنگامی که صحبت از شکستن می آید با خانواده.)

- بروز علائم افسردگی یا شیدایی (افزایش خلق و خو)

- ظهور اختلالات روان تنی

- بی ثباتی عاطفی (اشک ریختن ، عصبانیت)

- خودکشی

- علائم روان پریشی

- رفتار مجرمانه

- سوء مصرف الکل و مواد مخدر

سومین پرواز به بیماری بیمار یک مشکل روانی لاعلاج پیدا می کند و سپس با آن به درمانگران مراجعه می کند.

اعتیاد چهارم … در این زمینه ، هنگامی که بیمار تمام مشکلات خود را به طور کامل بر دوش یک روان درمانگر خردمند و خردمند قرار می دهد ، به نظر ، جلسات وی وابسته می شود و درمانگر با میل و رغبت این نقش را بر عهده می گیرد ، تحت عنوان "فرقه روان درمانی" مورد بحث قرار می گیرد.

پنجم پیامدهای منفی اجتماعی - طلاق فوری ، اخراج ، معاملات املاک).

البته ، با نگاهی به عوارض جانبی ، می توان گفت که بسیاری از آنها می توانند تأثیر مثبتی بر شخصیت داشته باشند ، اما شایان ذکر است که روان مطمئناً یک پدیده پلاستیکی است ، اما نه به طور نامحدود. شخصیت را می توان تغییر داد ، اما اگر پدیده های مفیدی در روز سوم روان درمانی رخ دهد ، این باید نگران کننده باشد. یا بعد از 3 روز دیگر همه چیز به حالت عادی برمی گردد یا بیمار شما همچنان به درمان PTSD نیاز دارد. هرگونه تغییر ، حتی بهترین ، استرس زا است. هرچه شادی غیر منتظره تری روی سر مشتری بیفتد ، احتمال اینکه آثار استرس کاملاً محسوس باشد بیشتر است.

بلافاصله باید گفت که عوارض جانبی در طول روان درمانی با متخصص با هر سطح آموزش و تجربه ممکن است رخ دهد. تفاوت بین رواندرمانگر با تجربه و بی تجربه در این است که اولی اجازه نمی دهد همه چیز به خودی خود برطرف شود و بلافاصله بدون ارائه هیچ دلیل فوق طبیعی برای "کاتارسیس فوق العاده قدرتمند" اقدام می کند. در اصل ، مهم نیست که نام آن چگونه خواهد بود ، اما این علائم نشان می دهد که روند روان درمانی در مسیر اشتباه است. چرا واقعیت ندارد؟ زیرا شخصیت مراجعه کننده در روان درمانی دارای مشکلات اساسی است و نمی تواند با آن کنار بیاید. درمانگر باید در مورد این وضعیت کاری انجام دهد. دقیقاً بستگی به مراجعه کننده ، مشکل او و مرحله فعلی روان درمانی دارد. در صورت تهدید کننده تغییرات در رفتار بیمار ، باید قطع درمان روان درمانی را نیز در نظر گرفت.

به عنوان مثال ، اگر به دلایلی داخلی مراجعه کننده این مشکلات را به روان درمانگر گزارش ندهد ، اما خانواده یا افراد نزدیک شاهد تغییرات منفی باشند ، اطلاع از آنچه در حال رخ دادن است به روان درمانگر صحیح خواهد بود. این به اصلاح وضعیت و بازگشت روند روان درمانی به مسیر درست کمک می کند.اگر هنگامی که درخواست می کنید ، درمانگر شروع به ضربه زدن به سینه با دم خود می کند ، این نشانه خوبی از نیاز به تغییر متخصص است.

توصیه شده: