2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اکنون متداول و شیک است که در مورد خود "10 واقعیت" یا "تعیین کنید در این داستان درباره من چه چیزی واقعی است و چه تخیلی است" و فقط اعترافات بنویسید. من نیز نمی توانم از این امر دوری کنم. من "اعتراف" خود و افشاگری "چرا من کارم را دوست دارم" را به شما پیشنهاد می کنم.
حرفه روانشناس دومین تخصص من است ، که من آن را در سنین آگاهانه و کاملاً بالغ شروع کردم ، زیرا قبلاً در موقعیت های مختلف کار کرده بودم و حرفه فوق العاده ای از یک اقتصاددان و متخصص در امور مالی و اعتباری داشتم.
تخصص خوب است ، نان ، اما ، متأسفانه ، مورد علاقه نیست.
انتخاب هایی که در اوایل جوانی انجام دادم ، زندگی من را برای سالهای زیادی خراب کرد.
و یکی ، به هر حال ، یک روز زیبا ، من تصمیم گرفتم (اینطور آنها می گویند) ، در واقع ، من یک سال کامل به این تصمیم فکر کردم ، در آن شک کردم ، حتی به بخش روانشناسی بالینی دانشگاه دولتی مسکو آمدم. پزشکی و دندانپزشکی (جایی که بعداً در آنجا تحصیل کردم) و سرگردان شدم ، همه چیز را برای و وزن کردم
در نتیجه تصمیم گیری شد. تمایل به یک هدف تبدیل شد ، من وارد دانشگاه شدم و پس از زمان تعیین شده در برنامه آموزش عالی دوم دوم به صورت تمام وقت ، روانشناس شدم ، علاوه بر این ، معلم روانشناسی و روانشناس بالینی شدم.
این به اندازه کافی پشت داستان است.
حرکت در مورد موضوعی که در عنوان عنوان شده است.
1. کار من رویای من است ، آرزوی من به یک قصد تبدیل شده است (زیرا خواسته ها به این شکل محقق می شوند).
2. من با مردم کار می کنم. با افراد واقعی ، نه با گزارش و برنامه.
3. من به مردم در یافتن پاسخ ، تصمیم گیری ، انجام کارها کمک می کنم.
4. کار من آموزش مداوم ، کسب تجربه ، دانش و مهارت های جدید است.
5. من کارم را دوست دارم زیرا منبع تمام نشدنی شادی و خوش بینی است. دیدن اینکه مردم چگونه از ترس خود رهایی می یابند ، با اندوه کنار می آیند شادی است.
6. کار من ارتباط مستقیمی با ارتباط دارد. من واقعاً دوست دارم ارتباط برقرار کنم.
7. من زمینه عظیمی برای فعالیت دارم ، می توانم با کودکان ، با بزرگسالان ، با خانواده ها و زوج ها کار کنم ، می توانم آموزش ها را برگزار کنم ، می توانم در یک موسسه پزشکی کار کنم. من می توانم با بیماران و کسانی که در شرایط سختی هستند کار کنم.
8. کار من به من آموخت که چگونه با از دست دادن ، آسیب ، از دست دادن و ناامیدی کنار بیایم.
9. من آموخته ام که با مردم صادقانه همدردی کنم ، اما در عین حال از رنج دیگران آسیب نبینم (کنار آمدن با احساسات برای افراد دلسوز همیشه دشوار است).
10. کار من فراخوان من ، عشق من ، سرگرمی مورد علاقه من است.
توصیه شده:
به موقع بفهمید: وقتی عاشق شده اید یا عاشق شده اید 12 نشانه
- آنا کارنینا در رمان شروع به توجه به میزان تحریک گوش شوهر کرد. جزئیات کوچکی از آنچه دوست ندارید و آنچه دیگر بی تفاوت نیست ؛ - کمی نگاه کنید ، بیشتر اوقات برگردید ؛ - در مورد موارد رسمی صحبت کنید برای وقت گذاشتن و حفظ تماس ظاهری ؛ - اغلب ، بدون دلیل کمی یا بدون دلیل - یک صدای تحریک شده رخ می دهد.
چرا من در زندگی خود بدشانس هستم؟ چرا، چرا
سالها در طول زندگی ، مردم از خود س questionsال می پرسند: چرا من می خواهم ثروتمند شوم و در تمام زندگی خود کاری جز تأمین هزینه های زندگی انجام نمی دهم. چرا نمی توانم با یک شریک زندگی شایسته ملاقات کنم. چرا همه مردانی که با آنها برخورد می کنم ضعیف ، بازنده ، زن زن یا گیگولو هستند.
چرا من علاقه خود را به کسانی که مرا دوست دارند از دست می دهم / من عاشق افراد سرد هستم ، چه باید بکنم؟
"من یک دختر هستم ، 22 ساله هستم ، در دومین رابطه دائم تک همسری. پسر هم سن و سال است ، ما شش ماه با هم بودیم ، اما وضعیتی که در رابطه قبلی ایجاد شد ، تکرار می شود - دوره گل نبات به پایان رسید ، مرحله ادغام به پایان رسید و من شروع به از دست دادن علاقه به شریک خود کردم.
چرا و چرا می نویسم و در انجام این کار با چه مشکلاتی روبرو هستم؟
امروز می خواهم دلیل نوشتن و مشکلات و تجربیات خود را در این زمینه با شما در میان بگذارم. چرا مینویسم؟ من می نویسم تا آنچه را که به نظرم مهم است به اشتراک بگذارم. و آنچه فکر می کنم ممکن است برای دیگران مفید باشد. و مینویسم تا دیده شوم. من می نویسم تا افرادی که مرا می خوانند متوجه شوند که من چه می نویسم یا جواب نمی دهند.
چرا دختران خوب عاشق پسرهای بد و پسرهای خوب عاشق دختران بد می شوند؟
مواردی که افراد خوب عاشق افراد "بد" می شوند غیر معمول نیست. چرا این اتفاق می افتد؟ توضیح را می توان در نظریه رونالد فیربرن (روانکاو معروف انگلیسی ، یکی از بنیانگذاران نظریه روابط شیء) یافت. میل جنسی چیست؟ چگونه تشکیل می شود؟ میل جنسی یک میل جنسی ناخودآگاه یا غریزه جنسی است ، پایه و اساس آن در اوایل کودکی (در واقع ، حتی در دوران نوزادی - عمدتا قبل از یک سالگی) گذاشته شده است.