طلاق به عنوان یک شوک درمانی

تصویری: طلاق به عنوان یک شوک درمانی

تصویری: طلاق به عنوان یک شوک درمانی
تصویری: افسردگی، قسمت سی و هشتم : معالجه افسردگی راه پنجم - شوک درمانی 2024, ممکن است
طلاق به عنوان یک شوک درمانی
طلاق به عنوان یک شوک درمانی
Anonim

"دستها به شکرانه به سوی آسمان دراز شده است. خدا ، چقدر فراق مهربان است!" طلاق چگونه آغاز می شود؟ اکثر زنان فکر می کنند که این خیانت است ، که به نظر من ، به خودی خود نه چندان ناشی از عشق منقرض شده بلکه تمایل به تنوع بخشیدن به یک رابطه خسته کننده است. اکثر مردان معتقدند که با از بین رفتن جذابیت یک زن ، از زندگی که او را تسخیر کرده است ، قایق عشقی در مورد آن سقوط می کند

اما از نظر من ، طلاق مدتها قبل از خیانت و حوصله زندگی احساس می شود و خیانت فقط واکنشی به یک بیماری طولانی مدت است ، درست مانند دمای بدن واکنش به وجود ویروس یا عفونت. و روش ثابت زندگی ، که ظاهراً عشق را سطح می بخشد ، فقط راهی برای حفظ موقعیت اجتماعی در جامعه است ، در حالی که روابط را از دست می دهد. و طلاق به نتیجه طبیعی یک رابطه تبدیل می شود ، جایی که جایی برای ناراحتی ، تحقیر ، کاهش ارزش ، سکوت دردناک وجود دارد و مطلقا جایی برای گفتگو وجود ندارد. اما ، علیرغم همه چیز ، طلاق در حال تبدیل شدن به روشی فزاینده برای حل مشکلات انباشته شده در روابط است ، که در آن افراد کاملاً موفق و موفق اغلب نمی توانند زبان مشترکی پیدا کنند. من اغلب نشانه هایی از نزدیک شدن طلاق را در بین مراجعه کنندگان دقیقاً توسط چنین "نشانگرهایی" می بینم ، که تا حد زیادی از زنا ، می توانند ازدواج را تا حد اصلی خراب کنند ، مهم نیست که از بیرون چقدر قوی به نظر برسد.

سخت ترین و غیر قابل تحمل ترین اقدام دستکاری است روشنایی گاز … این اصطلاح اغلب در رساله های روانشناسی در مورد دستکاری استفاده می شود و در آنجا مقام اول افتخاری را دارد. این به این دلیل است که مقاومت در برابر روشنایی گاز بسیار دشوار است ، زیرا وظیفه آن این است که شما را "غیر طبیعی" کند ، واقعیت و نگرش خود را نسبت به خودتان در ذهن خود تغییر دهید. "شما هیستریک هستید!" - مرد به زن می گوید ، و سپس "با ظرافت" او را در ملاء عام تحقیر می کند ، و هنگامی که او کاملاً به طور قانونی عصبانی می شود ، بلافاصله تکرار می کند: "خوب ، می بینی! من به شما گفتم! شما یک زن هیستریک هستید ، و همه می توانند ببینند آی تی!" شاهدان همان جا هستند - سرشان را یک صدا تکان می دهند: "او ، مرد فقیر ، چگونه با این زن هیستریک زندگی می کند؟ این فقط یک شاهکار است. ناراضی …" روشنایی گاز دو هدف اصلی دارد: ایجاد شک در کفایت خود و کاهش ارزش آنچه برای شما مهم است. مثالی دیگر. زن: "قول دادی که امروز بریم تئاتر!" - "بله عزیزم ، اما بچه ها مریض هستند ، و ما هیچکس را نداریم که آنها را با او رها کنیم!" - "من می دانستم! شما همیشه به وعده های خود عمل نمی کنید!" احساس غیرواقعی و پوچی آنچه در حال رخ دادن است ، از همه کسانی که با روشنایی گاز مواجه هستند دیدن می کند. پیام اصلی این است که شما غیرطبیعی (غیر طبیعی) هستید و همه آن را می بینند و فقط من می توانم (می توانم) آن را تحمل کنم. پیامی که به دنبال آن می آید اغلب شبیه این است: "چه کسی به شما نیاز دارد (به جز من!)" و اکثر زنان با یک استبداد در اطمینان کامل زندگی می کنند که هیچ کس به آنها احتیاج ندارد ، به ویژه با فرزندان و مادر شوهر بدون سازش. اگر چنین چیزی را در ازدواج می شنوید: "مردان واقعی (زنان) اینگونه رفتار نمی کنند" ، "دوباره شروع می کنید" ، "این مشکلات شما هستند - باید آنها را حل کنید" ، "شما ، مثل همیشه ، در اشتباه هستید" ، "شما پیش از قاعدگی ، بحران ، افسردگی - بروید درمان شوید!" ، "همه زنان (مردان) احمق هستند ، هیستریک (بز ، حرامزاده)" ، "من این را نگفتم" ، "شما من را اشتباه متوجه شدید" - همه اینها معمولی هستند عباراتی از یک دستکاری کننده ، که از نورپردازی گاز برای کاهش عزت نفس و عزت نفس شما استفاده می کند. اجرا کن!

ناتوانی در گوش دادن و گفتگو - آفت روابط مدرن البته ، اغلب به جای س questionsالات ، فقط شکایات وجود دارد ، اما شما همچنین باید شجاعت و صبر را برای گوش دادن به آنها داشته باشید. و نه تنها گوش دهید ، بلکه ماهیت آنها را نیز درک کنید. برای این منظور ، هر دو همسر اغلب نه زمان و نه میل دارند. نتیجه سوءتفاهم ، دست کم گرفتن ، ناتوانی در تأمل در وقایع و کلمات است. برای درک یکدیگر ، در ابتدا "مقایسه مفاهیم" مهم است ، که در واقع ، توسط همسران جوان بسیار نادر انجام می شود ، زیرا بسیاری از ازدواجها با عجله و بر اساس احساسات منعقد می شوند.جوانان اغلب تجربه این را ندارند که بدانند به چه چیزی نیاز دارند ، چرا ازدواج می کنند ، در چه خانواده ای و بر اساس چه قوانینی تربیت شده ام و در چه نوع - همسرم. ارزشها ، اصول و مسئولیتهایی که در خانواده والدین وجود داشت ، و من چه خواهم داشت. چه کسی ظرف ها را می شویند و چه کسی پول در می آورد. این دقیقاً ناهماهنگی ازدواج های زودرس مدرن است و تفاوت سن نیست. این خانواده والدین هستند که برای بسیاری به معیار روابط تبدیل می شوند ، الگوی توزیع مسئولیت ها و اصول تربیت فرزندان ، و جوانان اغلب این را در نظر نمی گیرند. آیا ما درک کافی داریم که باید چیزی را تغییر دهیم ، آیا قادر به تغییر هستیم؟ همه این اختلاف نظرها دیر یا زود آشکار می شود و بسیاری از چیزها در ابتدا قابل مشاهده است. و حتی اگر همسران در شرایط مشابه تربیت شده باشند ، اصول و دیدگاه های یکسانی را در مورد خانواده ابراز کنند ، با این وجود ، ممکن است به دلیل سوء تفاهم ها اختلاف نظر ایجاد شود. آنها در سطح خلق و خو و واکنش به رویدادها امکان پذیر هستند ، جایی که شوهر که از همسرش پشت می کند به زن پیام می دهد: "به من دست نزن!" اما با توجه به این واقعیت که هرکسی عکس العمل خود را اسکن می کند ، پس او به شیوه خود واکنش نشان می دهد - به روشی که برای خود ممکن و قابل قبول می داند.

بحران شخصی یکی از دلایل و پیش نیازهای طلاق نیز می تواند یک بحران شخصی باشد که زنده ماندن آن دشوار است ، به ویژه هنگامی که همه چیز نه تنها در خانه ، بلکه در محل کار نیز چندان خوب پیش نمی رود. در این لحظه ، تشخیص این که نارضایتی خود از زندگی کجاست و نتیجه تعامل با دیگران کجاست ، برای فرد دشوار است. و گاهی اوقات ، با ترس از تغییرات داخلی ، فرد سعی می کند محیط را تغییر دهد - خانواده ، کار ، دوستان ، به این امید که بتواند از بحران شخصی جلوگیری کند. همانطور که گفته شد ، "صفر کردن" تمام زندگی وجود دارد ، جایی که فرصتی وجود دارد ، مانند "شروع دوباره" ، از "تخته خالی". در این دوره ، شما همیشه می خواهید همه چیز را به طور اساسی تغییر دهید. باید اعتراف کرد که یک بحران شخصیت اغلب در پس زمینه موفقیت شریک زندگی رخ می دهد ، هنگامی که همسران که شروع مشابهی داشته اند ناگهان متوجه تفاوت های قابل توجهی در نتایج به دست آمده می شوند. اگر در همان زمان یکی از شرکا موفقیت خود را کاملاً شخصی می داند و به مشارکت وابسته نیست ، ممکن است دیگری فقط با این بحران شخصی روبرو شود و میل به "رسیدن" به میل "خلاص شدن از شر" تبدیل می شود رقابت." کاملاً قابل درک است که یک زن اغلب توسط زندگی روزمره و فرزندان دست و پا بسته می شود و اگر فرصتی برای انجام کاری برای خود و نه "برای خانه برای خانواده" نداشته باشد ، به احتمال زیاد ، او با تجربه بحران دائمی شخصیت ، وارد این زندگی می شود. اغلب ، در این مورد است که یک شریک راهی برای حل مشکلات شخصی خود است ، و سپس طلاق از دست دادن کامل حمایت در زندگی ، فروپاشی ، پایان همه چیز است. یک فرد کافی باید خودش را انتخاب کند ، و نه هر چیزی که نیاز به فداکاری دارد. هیچ فداکاری هرگز پرداخت نمی شود! اینها قوانین قربانی شدن هستند - آیین هدیه بلاعوض ، که قدرتهای جادویی آن فقط در خود عمل نهفته است ، اما در نتیجه آن نهفته است.

رابطه جنسی به عنوان نشانگر طلاق احتمالی نیز بسیار قابل توجه است. به عنوان یک قاعده ، همسران در طول بحران از روابط جنسی اجتناب می کنند ، که فقط طلاق را نزدیک می کند. شاید این موضوعی برای یک مقاله جداگانه باشد ، اما آنچه همسران "ناسازگاری جنسی" می نامند به احتمال زیاد اینطور نیست. منظور ما از این عبارت ، ناتوانی در مذاکره و برقراری ارتباط در مورد نیازهای جنسی است. در اینجا دوباره به این نتیجه می رسیم که هیچ گفتگویی وجود ندارد. البته ، یک ناسازگاری فیزیکی واقعی وجود دارد ، زمانی که ما نمی توانیم بوی شریک یا عادت او به غذا خوردن با دهان باز را تحمل کنیم ، اما ، ببخشید ، این "ناگهان" بوجود نیامد - قبلاً بود ، و اگر شما سعی کردید بنابراین ، ممکن است دلایل قانع کننده دیگری برای چنین ازدواج داشته باشد. مردان و زنان واکنش متفاوتی به طلاق نشان می دهند و سعی می کنند ازدواج متفاوتی را حفظ کنند.مراحل تجربه طلاق بسیار شبیه به تجربه مرگ یکی از عزیزان یا اخبار مربوط به بیماری جدی است: انکار ، عصبانیت و جستجوی افراد مقصر ، چانه زنی - تمایل به اصلاح وضعیت ، افسردگی و ثبات. اگر هریک از مراحل از دست رفته باشد ، این به هیچ وجه به معنی غیرطبیعی بودن شما نیست. شاید برای شما ، طلاق خوشبختی و رهایی باشد و نه تراژدی یک عمر. این اتفاق هم می افتد. تجربه مرحله "چانه زنی" ویژگی زنان است. زنان اغلب در خود به دنبال دلیلی هستند و در "تنظیم" عجله می کنند: آنها سعی می کنند خود را در خارج و داخل بهبود بخشند. تلاش آنها برای کاهش وزن ، تغییر شکل ، تجدید قوا و رشد شخصی اغلب اشکال بسیار عجیب و غریبی دارد. با این حال ، همه مجلات محبوب زنان دقیقاً این را توصیه می کنند: "مراقب خودت باش! فوراً به سالن زیبایی!" و بیگودی. زنان در دوران اضطراب قبل از طلاق (بیشتر از مردان) به سراغ انواع فالگیرها و پیشگویان می روند و سعی می کنند آینده خود را پیدا کرده و به آنها پیشنهاد دهند تا به نحوی خود را برای آن آماده کنند و با سرنوشت یک مرد چانه بزنند. به دلایلی ، همیشه به ذهن زنان نمی رسد که آینده خود را به تنهایی رقم بزنند. بله ، این اغلب تقصیر وابستگی مادی یک زن به مردی است که در انتظار طلاق ، با دستکاری ترس زن از مشکلات مادی ، به ویژه اگر خانواده فرزند داشته باشند ، سعی می کند آن را تقویت کند. واکنش مردان به طلاق احتمالی در جستجوی سریع برای جایگزین آشکار می شود. هر چند عجیب به نظر برسد ، تنها ماندن یک مرد ترسناک است ، به خصوص اگر مدت طولانی در یک ازدواج زندگی کرده باشد ، جایی که زندگی به خوبی سازماندهی و تنظیم شده بود. بنابراین ، یک مرد خیلی سریع جایگزین موقت برای همسر خود می یابد ، که به او در حفظ هویت مردانه خود کمک می کند و باعث می شود با آرامش به تجارت ادامه دهد. اغلب ، مردی با درک این که رابطه در حال فروپاشی است ، پیش بینی طلاق می کند و نه قدرت دارد و نه تمایلی به نجات آنها دارد ، و در حالی که هنوز در ازدواج است ، جستجوی فعال برای جایگزینی را آغاز می کند. به هر حال ، مهم است که بگوییم به ندرت این روابط به ازدواج جدید ختم می شود ، زیرا یک مرد عملاً انتخاب نمی کند ، اما اولین چیزی را که توجه او را جلب می کند ، می گیرد. ویژگی های "همراه موقت" عملاً بی ربط است. این انتخاب مبارزه مردی با ترس از تنهایی است ، در برخی موارد - انتقام و تمایل به اثبات اینکه "شخص دیگری به من نیاز دارد". اتفاق می افتد و خوش شانس است - بدون آن. مردان نیز به طور شدید طلاق را تجربه می کنند ، اما تمایل غالب آنها این است که به احساسات خود توجه نکنند ، "آنها را بپوشانند" ، مانند پوشاندن پنجره ها در حمام با رنگ سفید ، به طوری که نبینند ، احساس نکنند ، "بچسبند" "و همچنان" م beثر "است. از سوی دیگر ، زنان بر احساسات تمرکز می کنند ، آنها را با خشونت و غنی تجربه می کنند ، بحث و تأمل می کنند. به همین دلیل است که زنان اغلب پس از طلاق "پیشرفت" قدرتمندی را تجربه می کنند و می توانند به مرحله جدیدی در کار ، خلاقیت و روابط منتقل شوند. تجربه درد به زن کمک می کند تا شروع به کار کند ، تبدیل به یک زن جدید ، متفاوت ، "همه چیز را ببیند" و از بسیاری جهات تجربه شود ، که به طور کلی به یک نتیجه قطعی مثبت تبدیل می شود. از این نظر ، طلاق را می توان یک آغاز حتی بیشتر از خود ازدواج در نظر گرفت. به هر حال ، شروع-طلاق یک شوک درمانی است. این نه تنها یک زن و مرد را وادار می کند که به شیوه ای جدید فکر کنند ، از شر اینفانتیلیسم ، که در ازدواج کامل است ، خلاص شوند ، بلکه آنها را فوراً بزرگ می کند. و بزرگ شدن بسیار دردناک است ، حتی اگر کودک هستید و واقعاً می خواهید بزرگسال شوید. در مورد "بزرگ شدن" یک فرد بزرگسال چه می توان گفت! بله ، این درد و اشک همه اعضای خانواده را پشت سر می گذارد ، اما می تواند انگیزه ای قوی برای رشد ، رشد هوشیاری ، استقلال باشد. من مطمئن هستم که شما ده ها داستان را می دانید که پس از طلاق ، زنان و مردان رشد شگفت انگیزی در حرفه خود ، خلاقیت ، به سمت بهتر تغییر کردند - آنها مستقل تر شدند ، درگیر رشد و تحصیلات شخصی شدند و از بیماری ها شفا یافتند. و اعتیاد روانی این زنانی هستند که اغلب از اینکه زمان زیادی را در یک اتحادیه خسته کننده و ناراحت کننده از دست داده اند پشیمان می شوند ، زیرا قبلاً درخواست طلاق نکرده اند. هر از گاهی از زنان این س hearال را می شنوم: "برای چه؟ چرا من به این نیاز دارم؟ من چه اشتباهی کردم؟" من همیشه توصیه می کنم قبل از یک تصمیم مهم این سال را از خود بپرسید: "چرا من به این نیاز دارم؟ چه چیزی تغییر می کند و در عوض چه چیزی دریافت می کنم؟"نه از نظر پول و محتوا ، بلکه در زمینه کسب آزادی ، توسعه و فرصت های جدید. و اغلب این س toال به درک منجر می شود: آنچه بود ، دیگر زنده و ارزشمند نیست ، و در آینده چه خواهد بود ، چشم اندازهای زیادی وجود دارد. حتی پس از درک اینکه "فراق مرگ کمی است" ، همانطور که خواننده فراموش نشدنی می خواند ، چشم اندازهایی وجود دارد. اگر بعد از همه آنچه گفته شد از من بپرسید طلاق چیست ، من می گویم طلاق راهی برای تنظیم روابط خانوادگی است ، وقتی خانواده بدون داشتن وسیله دیگری برای تعیین فاصله راحت ، جدایی را انتخاب می کند. فاصله برای وجود ایمن افرادی که یکدیگر را دوست دارند توسط هر یک از زوجین به شیوه خود حتی در زمان ازدواج تعیین می شود. اما فاصله ای که تعیین می کند چه چیزی برای آنها مناسب است در این لحظه حساس ، زمانی که نیروهای گفتگو به پایان رسیده اند ، می تواند هم کم و هم زیاد باشد. و حتی اگر این فاصله پرتگاه باشد ، باز هم یک رابطه است. روابط برای ایجاد.

توصیه شده: