چگونه یک شریک زندگی انتخاب کنیم؟ کهن الگوها

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه یک شریک زندگی انتخاب کنیم؟ کهن الگوها

تصویری: چگونه یک شریک زندگی انتخاب کنیم؟ کهن الگوها
تصویری: تله های زندگی. نیاز به توجه و محبت. جلسه 4 محسن محمدی نیا (معین) 2024, ممکن است
چگونه یک شریک زندگی انتخاب کنیم؟ کهن الگوها
چگونه یک شریک زندگی انتخاب کنیم؟ کهن الگوها
Anonim

چگونه همسر خود را انتخاب کنیم؟ چه چیزی ما را به سوی یکدیگر جذب می کند؟ به چه چیزی توجه می کنیم؟ چه چیزی بر نزدیک شدن بیشتر به میزان بیشتری تأثیر می گذارد؟

مطمئناً هرکس خواسته ها ، دلسوزی های خاص خود را دارد ، ما به چه چیزی کشیده می شویم ، نسبت به اقوام و دوستانمان چه احساسی داریم.

اما به طور کلی ، ما به فردی توجه می کنیم که در ابتدا تا حدودی دلسوز و دلپذیر است.

شخصی در اولین جلسه بلافاصله خلق و خو ، انرژی و جذابیت را نشان می دهد.

دیگری به ظاهر ، راه رفتن ، رفتار و نحوه مراقبت از شخص توجه می کند.

سوم برای چشم و لبخند است. مهم این است که چشم ها چه چیزی را منتقل می کنند و چه هستند. شخص چه نوع لبخندی دارد - وظیفه ای ، سطحی یا صادقانه.

چهارمین مورد برای صداقت و توجه ارزش قائل است.

در مورد پنجم ، صدا بسیار مهم است ، توانایی انجام مکالمه و ایجاد فضایی دنج.

نفر ششم به دنبال شریکی با هوش بالا ، تحصیل کرده با دید وسیع است.

هفتم به ویژگی های یک فرد مانند: آرامش یا فعالیت ، شادی یا جدیت ، و همچنین گرانش ، قابلیت اطمینان ، ایمنی ، ثبات توجه می کند.

وقتی ارتباط از آشنایی اولیه ادامه پیدا می کند ، توجه می شود که شخص چه کار می کند ، از چه چیزی لذت می برد ، اوقات فراغت خود را چگونه می گذراند ، چه نوع دوستانی دارد و چگونه با اطرافیان خود ارتباط برقرار می کند.

در مرحله بعدی ، هنگامی که روابط در حال آغاز شدن است ، مردم سعی می کنند یکدیگر را بهتر بشناسند - هم از روی علاقه صادقانه و هم از روی میل به درک خودشان ، گویی خودشان تلاش می کنند: "آیا می توانم تمام زندگی خود را با این فرد؟"

زنان علاوه بر این س --ال - "آیا این مرد برای من خوب است" ، به آنچه مرد می خواهد در زندگی خود به دست آورد توجه می کنند:

- کجا می رود ،

- برای چه تلاش می کند ،

- ایدئولوژی او ،

- ارزشهای واقعی او چیست ،

- هسته داخلی جامد است و آیا اصلاً ،

- آنچه من می خواهم در زندگی ، از جمله از نظر مادی ، از نظر انتخاب حرفه و رشد شغلی به دست آورم.

به طرز عجیبی ، اما مردان چنین نمی کنند. در ابتدای رابطه با مردان ، این سوال به نظر می رسد - "من با او چگونه هستم؟" و حتی زمانی که رابطه در حال حاضر بسیار طولانی است و اغلب حتی زمانی که چندین سال با هم زندگی کرده اید - س forال برای مردان همیشه یکسان است.

من توضیح خواهم داد که این س byال توسط زنان نیز مطرح می شود ، اما آنها آن را با لهجه کمی متفاوت دارند ، "اکنون با او چگونه هستم" و در عین حال یک س anotherال دیگر نیز مطرح می شود "در آینده در کنار او چگونه خواهم بود؟""

دیدگاه چیزی است که برای یک زن مهمتر از چیزی است که حتی در زمان حال وجود دارد. اگر در "اکنون" همه چیز کم و بیش عادی است ، با برخی مشکلات ، و چشم انداز رشد یک مرد دیده می شود ، در این صورت زن تمایل دارد با مردی بماند و برای یافتن راه حلی برای این "مشکلات" تلاش کند.

در عین حال ، اگر در "اکنون" همه چیز کم و بیش عادی باشد ، با برخی مشکلات ، و وقتی به آینده نگاه می کنید ، "خوشایند نیست" ، حتی اگر هنوز بخواهید با یک مرد بمانید ، یک زن در مورد "مشکلات" موجود بیشتر استرس داشته باشید و نگران باشید. در نتیجه ، احساسات منفی بیشتری وجود دارد ، تأکید شدیدی بر مشکلات و گزینه های مختلف برای پاسخ به یک وضعیت ناپایدار وجود دارد - فکر کردن ، دویدن با دوست دختران در جستجوی توصیه های معتبر ، پرتاب کردن "من یا نه مال من" ، نگاهی به اطراف - و مقایسه زوج های دیگر با رابطه شما با یک مرد و غیره به هر حال ، این امر نه تنها در صورت عدم چشم انداز آینده ، بلکه زمانی رخ می دهد که فاصله عاطفی و جسمی در یک رابطه ایجاد می شود ، یا برعکس ، زمینه احساسی شروع به کاهش می کند.

اما برگردیم به س theال زن "در آینده چگونه با او خواهم بود"؟

بیایید ببینیم چرا زنان اینقدر روی این موضوع تمرکز کرده اند.

البته ، اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که یک زن می خواهد بفهمد که آیا مرد می تواند از خانواده حمایت کند ، اما نه فقط این. و در اینجا توصیف چیزی رایج برای همه زنان بدون استثنا دشوار است ، زیرا هر زن به طور جداگانه همه چیز را دارد.

برای یک زن ، مهمترین چیز ثبات مادی در زمان ملاقات و در آینده است. یعنی نیاز زیادی ندارد ، اما به درآمد پایدار نیاز دارد.

برای دیگری ، برعکس ، ثبات مادی چیزی ناچیز است. از این گذشته ، کسب درآمد زیاد بدون ریسک ، گام ها و اقدامات فعال غیرممکن است ، بنابراین باید با رشد حرفه ای شجاعانه شغل خود را تغییر دهید و زمانی که از آن پیشی گرفته اید و می توانید به دستاوردهای بیشتری برسید ، جایگاه ثابت خود را ترک کنید.

برای سوم ، این مقدار پول که یک مرد به دست می آورد مهم نیست ، بلکه در درجه اول موقعیت اجتماعی او است.

نفر چهارم به دنبال مردانی است که ایده تغییر جهان را برای بهتر شدن دارند ، مطالب برای او در درجه دوم اهمیت قرار دارد.

به معنای واقعی کلمه - یک زن برای به دست آوردن پول زیاد به شوهرش احتیاج ندارد ، او باید بداند که او شغلی با حقوق دارد که نیازهای اولیه را پوشش می دهد و همچنان برای استراحت و سرگرمی باقی می ماند. نیاز اصلی چنین زنی از نظر مادی ثبات مادی خانواده اش است. هنگامی که مرد پول کمی به دست می آورد ، که فقط برای غذا کافی است ، او را مجبور به تغییر شغل می کند تا اینکه مردش شغلی پایدار با سطح حقوق کافی برای نیازهای اولیه زندگی پیدا کند: به طوری که چیزی برای خوردن وجود دارد ، به طوری که جایی که زندگی می کنید ، پول برای لباس ، استراحت ، سرگرمی است. و اگر مرد این نیازها را برآورده کند ، چنین زنی خوشحال است.

برای یک زن دیگر ، نیاز اصلی موفقیت مالی است ، به طوری که او می تواند چیزهای گران قیمت ، جواهرات بخرد ، یک ماشین خوب ، یک آپارتمان داشته باشد و به طور خلاصه بهتر از اکثر مردم زندگی کند. چنین زنی مردی را وادار می کند که شغل ثابت با درآمد متوسط را برای شغلی دیگر - شغلی با درآمد بالا - تغییر دهد. او آماده است تا لحظه کنونی پایدار را فدا کند ، اما برای نیازهای او کافی نیست تا این احتمال را داشته باشد که در آینده یک مرد بتواند درآمد بیشتری کسب کند. به این معنا که او برای خطر ، برای مشکلات موقت ، زندگی در آستانه آماده است - به منظور حرکت به سمت موفقیت مالی بیشتر.

چنین زنانی ، اگر کلمات را از یک مرد بشنوند:

"بله ، من اکنون پول متوسطی به دست می آورم. اما اگر در حال حاضر استعفا دهم و به امید یافتن شغلی با درآمد بیشتر به دنبال شغلی جدید باشم ، این واقعیت نیست که من آن را پیدا خواهم کرد ، یا این واقعیت است که به زودی آن را پیدا خواهم کرد. و منبع درآمد از طرف من برای مدتی نخواهد بود. ممکن است مجبور شویم بسیار متواضعانه زندگی کنیم تا بالاخره این کار را پیدا کنم. آیا با این امر موافق هستید؟ "- آنها پاسخ مثبت خواهند داد. برای چنین زنی ، پرش ، بی ثباتی طبیعی است ، او برای این آماده است.

همچنین ، چنین زنانی از مردان برای تمایل به شروع یک تجارت حمایت می کنند. آنها سعی خواهند کرد تا آنجا که می توانند به مرد خود کمک کنند. آنها به او افتخار خواهند کرد ، در مشکلات به او احترام خواهند گذاشت و از او حمایت خواهند کرد. به طور خلاصه: توانایی پول درآوردن ، توانایی توزیع صحیح آن (در جایی که باید پس انداز کنید ، جایی که باید در جواهرات یا استراحت سخاوتمند باشید ، در جایی که باید در تجارت سرمایه گذاری کنید و غیره) در یک مرد ارزش دارد..

برای زنان سوم ، ثبات مادی چندان مهم نیست ، و همچنین مقدار خاصی از پول که ماهانه به خانواده می رسد ، مانند نحوه به دست آوردن این پول توسط مرد.

یک مرد 1000 دلار درآمد دارد و در عین حال ، او کیست؟ یک تاجر کوچک ، یک تاجر در غرفه ها یا با همان حقوق ، شخص معتبری در این شرکت است. برای این نوع زنان ، بسیار مهم است که موردی که در آن مرد در دنیای خارج ظاهر می شود.

او دقیقاً چگونه پول در می آورد - چه صادقانه ، چه نجیب. و اگر به عنوان مثال ، مرد او بین دو پیشنهاد شغلی - در یک مکان 2000 دلاری برای مدیر شدن یا در دیگری با 1200 دلار به عنوان رئیس - یکی را انتخاب کند ، مطمئناً گزینه دوم را توصیه می کند. این است: موقعیت اجتماعی ، نحوه درآمد یک مرد ، آیا مردم به او احترام می گذارند ، آیا او فقط برای خانواده اش زندگی می کند ، یا از خانواده خود مراقبت می کند و به دیگران کمک می کند - این برای چنین زنی مهم است.به طور خلاصه: قدرت درونی یک انسان ، ارزشهای یک انسان ، ویژگیهای اخلاقی او ، ایده او ، نحوه زندگی او ، اینکه در دنیای خارج کیست. من توجه می کنم که چنین زنانی هم خودشان و هم مردی برای مدتی به ضرر مواد آماده هستند: آنها به نفع جامعه کار می کنند ، برای ایده ای در کارهای کم حقوق کار می کنند و به فعالیت های اجتماعی می پردازند.

همچنین یک نوع زن وجود دارد که عنصر مادی برای آنها مهم است ، اما در اولویت نقش دوم یا سوم است. او به مردی نیاز دارد که مایل است خود و جهان اطرافش را بشناسد.

این اوست که آنچه را که یک زن واقعاً به آن احتیاج دارد می دهد.

برای او ، ویژگی های یک مرد مهم است:

- خرد ،

- تمرکز فکر نه تنها بر خانواده ، بلکه به طور گسترده تر - کل جهان اطراف ،

- بی علاقگی ، رحمت ، صداقت ، کمک به مردم.

یک مرد ، یک دانشمند یا نویسنده ، یا یک شخصیت عمومی ، برای چنین زنی کاملاً مناسب است. جنبه مادی زندگی در سطح خاصی مهم است ، اما همراه با ویژگی های فوق العاده یک مرد. یعنی مواد جای خود را دارد ، اما اولین نیست.

توجه داشته باشم که در جستجوی یک زن و شوهر ، یک زن ناخودآگاه می خواهد مردی مشابه خود را پیدا کند. و اگر مردی که با او در ارتباط است نوع دیگری داشته باشد ، زن احساس می کند "چیزی اشتباه است" ، و شروع به "بارگیری" می کند. یک گزینه بسیار متداول - پس از مدتی که او با او مخالفت می کند ، اغلب - زندگی می کند ، اما سعی می کند مردی را آشتی دهد یا دوباره بسازد تا متناسب با نیازهای او باشد. دومی تقریباً همیشه ناموفق است.

اگر مردی از دوران کودکی عاشق موتورسواری ، موتورسیکلت ، اتومبیل بود ، عاشق جداسازی ، تعمیر بود و اکنون ، وقتی بزرگسال شد ، فن آوری را دوست دارد ، با دستان خود کار می کند ، با مردم ارتباط برقرار می کند. این مرد راننده تاکسی را انتخاب می کند ، اما یک زن به درآمد کاملاً متفاوتی احتیاج دارد و او دائماً مردی را "لگد می زند" تا او بتواند در رتبه دوم حسابداری تحصیل کند تا بتواند یک حسابدار ارشد با حقوق بالا شود. و این اصلا مال او نیست چه تعداد دیگری ، نشسته روی صندلی پشت کامپیوتر ، چرا این دستمزد بزرگ؟ برای او ، این کسالت و مزخرف است. برای رانندگی در خیابان های شهر ، به یاد آوردن ماشین به گونه ای که مانند ساعت کار کند - این اوست ، عزیزم.

مثالی دیگر. یک مرد از مقدار پول در زندگی قدردانی می کند ، و یک زن - از نوع "ثبات مادی". او بیشتر نیاز دارد ، و همسرش - "چه کار می کنی؟ کار هست. حقوق معمولی است ، ما برای نیازهای اولیه کافی داریم. حقوق به تأخیر نمی افتد. خوب ، دیگر چه می خواهید؟ خوب ، من به زنجیر طلا یا چیز دیگری احتیاج ندارم. شما شغل دیگری خواهید گرفت ، بیشتر کار خواهید کرد ، کمتر در خانه خواهید بود ، من به آن نیاز ندارم. " و این مشکل است - آنچه مرد به آن احتیاج دارد ، زن به آن احتیاج ندارد - زیرا او به میزان درآمد نیاز ندارد ، بلکه به ثبات نیاز دارد. و ثبات برای او مهم نیست. درآمد بیشتر از دیگران مهم است ، پوشیدن چیزهای گران قیمت ، احساس نان آور بودن مهم است.

بیایید خلاصه کنیم.

برای زن و مرد مهم است که از نیازهای خود آگاه باشند.

مقیاس مزایای مالی آن ، خود تحقق در جامعه.

و یکدیگر را در جهت مشابه ، تمایلات پیدا کنید. و سپس مردی به همسر می رسد که در فعالیت ها و آرزوهای خاصی از او حمایت می کند. و زن خوشحال است که با چنین مردی است ، خوشحال است ، خوشحال است ، به او افتخار می کند ، به او احترام می گذارد ، حمایت می کند ، به رشد او کمک می کند ، با او رشد می کند.

در حالت ایده آل ، شما باید همسر خود را آگاهانه انتخاب کنید.

به این معنا که در آشنایی اولیه ، هنگامی که شخص از نظر ظاهری دوست دارد ، جذب می کند ، نه تنها در مورد موضوعات معمولی - به چه چیزی علاقه دارید ، چه سرگرمی دارید ، و همچنین سوالات جدی در مورد چشم انداز استراتژیک زندگی بپرسید.

مستقیم به موضوع مهم بروید. به همین دلیل مهم است. بسیاری از افراد خوب و جذاب وجود دارند ، اما شما باید افراد خود را پیدا کنید - عزیز. از جمله چشم انداز خوشبختی.

بر این اساس ، وظیفه یک زن این است که س questionsالات خود را بپرسد و بفهمد که چه نوع مردی در مقابل او قرار دارد ، آیا حاضر است با چنین مردی و آرزوهایش زندگی مشترک داشته باشد.

و وظیفه یک مرد این است که رویاهای خود ، هدف خود را در زندگی بیان کند ، بگوید که می خواهد به چه چیزی برسد ، چه کسی می خواهد باشد و خوشبختی برای او چیست. و واکنش زن را تماشا کنید. آیا او آن را دوست دارد؟ یا او به چیزی کاملاً متفاوت از یک مرد در زندگی نیاز دارد.

برای ایجاد یک خانواده شاد ، به طوری که این روابط تا آخر عمر باقی بماند ، شما باید به دنبال چنین فردی باشید که چشم انداز توسعه آن در آینده با شما مطابقت داشته باشد. برای پیمودن مسیر زندگی مشترک ، در یک جهت نگاه کنید. سپس به اشتراک گذاشتن مشکلات بسیار شادتر خواهد بود - این مشکلات در راه رسیدن به خواسته هر دوی ما هستند.

با یک فرد خوب آشنا شوید - او را در سطح ظاهر ، رفتار ، شخصیت ، جهان بینی بشناسید و عمیقاً بنگرید: به رویاهای او ، درک او از خوشبختی ، با روح خود احساس کنید - به دنبال شخص خود باشید. و دیر یا زود آن را خواهید یافت.

توصیه شده: