قبل از کاهش وزن

تصویری: قبل از کاهش وزن

تصویری: قبل از کاهش وزن
تصویری: تجربه ی چاقی و کاهش وزن ۴۰ کیلوگرمی من - چاق هراسی ؟ stop fat shaming 2024, ممکن است
قبل از کاهش وزن
قبل از کاهش وزن
Anonim

رابطه فرد با بدن خود یکی از بحث برانگیزترین و در عین حال یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در فرهنگ مدرن و مشاوره روانشناسی است. به نظر می رسد اینترنت ، رسانه ها ، مجلات پر زرق و برق مملو از متون در مورد چگونگی دوست داشتن خود و نحوه شکل دهی به شکل خود است. برای کسانی که از رویکرد مقالات رایج راضی نیستند ، کتابهای جدی و نه چندان روانی زیادی نوشته شده است. یک صنعت کامل در خدمت یک فرد مدرن است که کاملاً منحصر به زیبایی بدن است (در اینجا زیبایی شناسی و جراحی پلاستیک وجود دارد و تعداد زیادی از برنامه های تمرینات بدنی با هدف اصلاح شکل و تعداد غیر قابل تصوری از آنها وجود دارد. انواع رژیم ها) با این وجود ، برای تعداد زیادی از مردم ، بدن خود هنوز منبع اصلی مشکلات مربوط به عزت نفس ، احساس ارزش به خود ، حوزه جنسی ، ارتباطات و ایجاد روابط بین فردی است.

برای تکرار ناسزاگویی ها ، آن قسمتی از گفتگو را که باید در مورد جامعه مصرف کننده ، در مورد آرمانها و قواعد تحمیل شده زیبایی بدن ، در مورد دست نیافتن استانداردهای مدل و غیره بیان شود ، حذف می کنیم. همه این موارد بارها مورد بحث قرار گرفته است ، اما برای تک تک افرادی که از شکل خود ناراضی هستند ، این آرامش کمی وجود دارد که ایده آل او برای رسیدن به آن برای اکثر افراد عادی دست نیافتنی است. بنابراین اجازه ندهید روی مقصر کی تمرکز کنیم و در مورد چکار باید صحبت کنیم.

به طور معمول ، روانشناسان متخصص در زمینه فرم دهی بدن یا مشاوره غذا خوردن با دو نوع درخواست مواجه می شوند. برخی از مشتریان از یک متخصص می خواهند که به آنها کمک کند بدن خود را همانطور که هست بپذیرند و دوست داشته باشند ، "عقده ها" را متوقف کرده و نسبت به ویژگی های شکل خود واکنش تندی نشان دهند ، یاد بگیرند که کمتر در برابر انتقاد از خود آسیب پذیر باشند. برخی دیگر خواهان حمایت روانی در مسائل مربوط به فرم دهی بدن هستند ، به طور منطقی فرض کنید که ریشه مشکلات مربوط به وزن یا فرم بدن دقیقاً در روان نهفته است ، و نه تنها در تغذیه ، ویژگی های اساسی و شیوه زندگی. در نتیجه ، روانشناس مجبور است با هر دو نوع درخواست کار کند ، زیرا کمک به فرد در اصلاح شکل خود بدون آموزش رفتار با بدن با حداقل توجه و مراقبت دشوار است ، زیرا غالباً آموزش عشق به کسی غیرممکن است. خودش بدون این که مسئولیتش را به او برگرداند. به منظور اجتناب از سوء تفسیرها ، من پیشاپیش توضیح خواهم داد: منظور من از مسئولیت به هیچ وجه احساس گناه به خاطر ظاهر یا شکل هایم نیست. من بیشتر در مورد حق طبیعی یک فرد در تصمیم گیری در مورد ظاهر خود صحبت می کنم ، بدن ما تا چه حد متعلق به ما است ، چقدر می توانیم آن را کنترل کنیم ، احساس کنیم.

اگر بر نظریه های روانشناختی متمرکز شویم که توضیح می دهد چگونه بدن ما با روح ما مرتبط است ، می توانیم آنها را به طور مشروط به چند گروه تقسیم کنیم. اولین مورد باید نظریه های روان تنی نامیده شود که توضیح می دهد چگونه واقعیت درونی فرد در وضعیت بدن او منعکس می شود ، چگونه درگیری های درون فردی موجود - در قالب علائم روان تنی و در شکل ویژگی های ظاهر ظاهر می شود. از دیدگاه این نظریه ها ، شخص یک "روح" مرموز در بدن فانی نیست ، بلکه یک ارگانیسم روان تنی است و فرایندهایی که در آن اتفاق می افتد را نمی توان به روحی و جسمی تقسیم کرد ، زیرا همه آنها به هم مرتبط هستند. این نظریه ها نه تنها امکان تفسیر علائم بسیاری از بیماری ها را به عنوان بیان درگیری های داخلی و احساسات پنهان یک فرد ممکن می سازد ، بلکه توضیح می دهد که چگونه فرآیندهای رخ داده ، به طور نسبی ، "در سر" می تواند بر ظاهر و شکل بدن تأثیر بگذارد. بدن ، وزن آن ، وضعیت پوست و غیرهاز یک سو ، این رویکرد غالباً احساس کنترل بر بدن را به فرد باز می گرداند ، به او اجازه می دهد تا مشکلات خود را با ظاهر خود در منشور عمیق ترین احساسات خود بررسی کند. از سوی دیگر ، تفسیر ابتدایی و روزمره این نظریه ها فقط انزجار فرد از خود را تشدید می کند و احساس گناه را در بدن او برانگیخته است. از این گذشته ، این یک چیز است که از این واقعیت رنج ببرید که "کیسه گوشت با استخوان" خارج از کنترل شما ، به دلیل ویژگی های طبیعی و شرایط فورس ماژور ، آنطور که دوست دارید ظاهر نمی شود. و این کاملاً متفاوت است که باور کنیم ظاهر شما بازتابی از دنیای درونی شماست و شک کنید که روح شما نیز دارای سلولیت و علائم کشش است. و س likeالی مانند "چرا شما نیاز دارید که اینطور بمانید (چاق ، لاغر ، زشت و غیره)" ، که روانشناسان اغلب از مشتریانی می پرسند که از ظاهر و شکل خود شکایت دارند ، عموماً شبیه اتهام است. فرد هیچ ایده ای در مورد مزایای ثانویه مرتبط با ظاهر مناسب او ندارد ، اما احساس می کند که متخصص به او در این مورد مشکوک است. بله ، ممکن است این مزایا وجود داشته باشد. بله ، به احتمال زیاد ، شخصی دلایلی برای ماندن در نسبت هایی که دوست ندارد دارد. اما با آوردن این نظریه به نقطه پوچی ، می توانیم مشتری را متهم کنیم که او خود بینی با شکل نامناسب یا شکل خاصی از چشم ها را انتخاب کرده است. عوامل تنظیم روان تنی را نمی توان تخفیف داد ، اما نمی توان آنها را به طور مطلق ارتقا داد.

دسته دیگری از نظریه ها که ظاهر را با ویژگی های ذهنی مرتبط می کند می تواند به طور مشروط "مشروطه" نامیده شود - ما در مورد مکاتب روانشناسی صحبت می کنیم که رابطه بین نوع ظاهر و نوع شخصیت در نظر گرفته شده است. در سطح روزمره ، این منجر به کلیشه هایی مانند "همه افراد چاق مهربان هستند" یا "افراد دارای بینی بزرگ معمولاً کنجکاو تر هستند" می شود ، اما در روانشناسی علمی رشته های کاملی وجود دارد که به ارتباط بین ویژگی های فیزیولوژیکی فرد و شیوه های او اختصاص داده شده است. واکنش به محرک های خارجی با این وجود ، این نظریه ها عملاً به این سال پاسخ نمی دهند که چگونه می توان ویژگی های ظاهری را که به نظر می رسد برای فرد مشکل است ، برطرف کرد.

اما گروه سوم نظریه ها دارای ماهیتی کاملاً کاربردی هستند: آنها بدون بررسی رابطه اساسی بین وضعیت روحی و ظاهری ، بر روی روشهای عملی متمرکز می شوند تا بر این نوع تأثیر بگذارند. این شامل نظریه های انگیزشی مختلف با هدف یافتن دلایلی است که مانع از انجام اقدامات لازم برای تصحیح عوامل ظاهری می شود که برای این تصحیح مناسب است. و همچنین تکنیک های آماده ای که به شما امکان می دهد این دلایل را تراز کنید.

بنابراین فردی که به دنبال تغییر بدن خود است باید چه کند؟ من در درجه اول در مورد کاهش وزن صحبت خواهم کرد ، زیرا کاهش وزن رایج ترین درخواست از نظر اصلاح ظاهر است. اما ، با برخی تغییرات ، همان نکات برای کسانی که می خواهند ، به عنوان مثال ، در صورت کمبود وزن ، وزن خود را از بین ببرند ، علائم کشش را از بین ببرند یا عضله بسازند ، کاربرد دارد.

بنابراین اولین سالی که باید از خود بپرسید بسیار احمقانه به نظر می رسد. چرا باید وزن کم کنید؟ نه واقعا. به نظر می رسد این سوال خیلی ساده است ، اما در واقعیت اینطور نیست. تصحیح وزن اغلب به عنوان یک هدف میانی در راه رسیدن به هدف دیگر تلقی می شود. به عنوان راهی برای بدست آوردن چیزی کاملاً متفاوت ، برای برآوردن نیازهای دیگر. اگر پاسخ داده اید که می خواهید وزن خود را کاهش دهید تا شریک زندگی خود را پیدا کنید ، دوست شوید ، همسرتان را بیشتر خوشحال کنید ، در محل کار محبوب باشید - و غیره ، پس نیازی به کاهش وزن ندارید. این به شما در دستیابی به هدف نهایی شما کمک نمی کند و در پایان سفر ، ممکن است به طور جدی ناامید شوید. شما تنها با از دست دادن پوند اضافی با شریک کامل ملاقات نمی کنید و تبدیل به یک مکالمه جالب می شوید.بنابراین در تحقق رسالت اصلی خود بهتر عمل کنید: یافتن عشق ، ایجاد روابط با شریک خود ، بهبود مهارت های اجتماعی و مواردی از این دست. علاوه بر این ، یک پاسخ صادقانه به این س ofال که پس از خلاص شدن از وزن مورد نظر شما چه تغییراتی در انتظار شماست ، ممکن است به طور غیر مستقیم دلیل مقاومت شما را به شما نشان دهد: شاید شما دقیقاً به دلیل تغییرات بعدی در زندگی که وزن بالقوه را نسبت می دهید ، نمی توانید وزن خود را کاهش دهید. از دست دادن ، ترسیدی؟ به عنوان مثال ، زنان اغلب از کاهش وزن بسیار می ترسند زیرا از یک رابطه احتمالی جدید می ترسند یا از این می ترسند که بهبود ظاهر آنها در نهایت منجر به افزایش حسادت طرف مقابل شود. بنابراین دومین س youالی که باید از خود بپرسید این است: "بعد از این که موفق شدم وزن کم کنم ، انتظار چه تغییراتی در زندگی من وجود دارد؟"

سوال سوم در واقع بسیار ساده تر است. معمولاً افراد پاسخ خود را در اولین مشاوره خود می آورند. این چنین به نظر می رسد: "من برای اینکه در وزن خود بمانم چه می کنم؟" ممکن است گزینه های مختلفی وجود داشته باشد: من به طور نامناسب غذا می خورم ، سبک زندگی کم تحرکی دارم ، داروهایی می خورم که بر وزن بدن تأثیر می گذارد ، از فعالیت بدنی اجتناب می کنم. اما در حقیقت ، حتی اگر همه کارها را به درستی انجام دهیم ، ما اغلب در وزن قبلی یا حتی افزایش حجم باقی می مانیم ، اگر دلایلی در اعماق قلب خود داریم که تمایلی به ترس از تغییر شکل نداریم.

س fourthال چهارمی نیز وجود دارد که پاسخ صادقانه آن می تواند شما را به هدفتان نزدیک کند: "برای چه کسانی وزن کم می کنم؟" همه ما مقالات و کتابهای لازم را خوانده ایم ، به طوری که اکثریت قریب به اتفاق زنان بلافاصله پاسخ "صحیح" را می دهند: البته برای خودشان. اما در واقع ، در اینجا نیز همه چیز به این سادگی نیست - گاهی اوقات به نظر می رسد که شما فقط به خاطر خودتان ، معشوق خود ، وزن خود را کاهش می دهید ، اما در واقع ، شما توسط فکر دیگران رانده می شوید - به نظر می رسد می دانید که باید ، باید این را برای خود بخواهید ، که همه چیز زنان "مناسب" آن را می خواهند. یا اینکه شوهر ، مادر یا دوست دختران شما مطمئن هستند که شما باید آن را بخواهید. گاهی اوقات سازه هایی که در سر ما وجود دارد عجیب به نظر می رسند ، اما با تجسم در کلمات ، وقتی ظاهر می شوند ، ممکن است به خوبی اصلاح شوند.

چرا به این سوالات احمقانه پاسخ دهید؟ گاهی اوقات پاسخ ها برای شروع روند تغییر کافی است. تا زمانی که این یا آن نگرش های پارالوژیک با صدای بلند بیان نشود ، شما بر اساس آنها زندگی می کنید ، و شما حتی متوجه نمی شوید که از چه عقاید و باورهای پوچ پیروی می کنید. و سپس کافی است آنها را با نام مناسب خود صدا بزنید تا قدرت خود را از دست بدهند. گاهی اوقات پاسخ ها تنها اولین قدم در راه یک مطالعه طولانی است - سرانجام موانعی را در روشنایی روز مشاهده می کنید که به شما اجازه تحقق رویای خود را نمی دهد. می بینید که چه ترس هایی شما را هدایت می کند و می توانید با درک ماهیت ، ماهیت و درک منشأ آنها به طور مداوم از شر آنها خلاص شوید. شما قبلاً درک کرده اید که به شما اجازه نمی دهد وعده های خود را که به خودتان داده اید انجام دهید - و می توانید خود وعده ها را دوباره فرمول بندی کنید یا منابع جدیدی برای تحقق آنها پیدا کنید.

توصیه شده: