یک روانگردان را رام کنید

تصویری: یک روانگردان را رام کنید

تصویری: یک روانگردان را رام کنید
تصویری: تجربه استفاده از مواد مخدر و روانگردان ها با حضور کارشناسان روانشناسی ۱ 2024, ممکن است
یک روانگردان را رام کنید
یک روانگردان را رام کنید
Anonim

خدا می داند من نمی خواستم این متن را بنویسم. این موضوع به طرز دردناکی به من نزدیک است. با این حال ، اخیراً ، مطالب من به سادگی مملو از پست هایی است که بیماران روانی را نوعی شر جهانی می دانند که دارای توانایی های ابرقهرمانی هستند. من می خواهم تعدادی تغییر در این افسانه ایجاد کنم.

من با یک روانگردان ازدواج کرده بودم ، با یک روانگردان خیلی دوستان صمیمی بودم ، مدتی با فردی که مبتلا به روان پریشی تشخیص داده شده بود کار کردم. می توان گفت که من این حالت را در چهره های مختلف و از زوایای مختلف دیدم. بنابراین ، به نوعی ، من خوش شانس بودم که آنچه را که این افراد به من اجازه فهمیدن و دیدن دادند ، درک کردم و دیدم. وقتی کلماتی مانند "من دنیای درونی یک روان پریش را درک کرده ام" را از برخی از گوروها می شنوم ، باعث خنده ام می شود. برای درک واقعی "روان پریش" ، آنها باید چنین باشند.

من بلافاصله رزرو می کنم که این متن بر روانپزشکی اولیه متمرکز است - روان درمانگران با عملکرد مادرزادی - در مورد کسانی که محیط را کاملاً تقلید می کنند ، که تشخیص آنها در زندگی روزمره بسیار دشوار است و اغلب موقعیت های پیشرو در زمینه های مختلف را اشغال می کنند. علوم ، اقتصاد و سیاست. … گاهی اوقات این افراد با سازماندهی بالا به پلیس کمک می کنند تا همکاران خود را بگیرد و آنها را بشناسد و مکانیسم آنها چندان پیچیده و کامل نیست. بالاخره ماهیگیر ماهیگیر را از دور می بیند.

و اجازه دهید شرلوک هلمز و دکتر لکتور را به عنوان یک روانگردان کاملاً نمادین و سازماندهی شده با علائم مثبت و منفی به تنهایی کنار بگذاریم.

از سایکوپات ها می ترسند ، تحسین می کنند ، فوق العاده باهوش هستند و از هر نظر شیطانی می شوند. خود روانی ها مطمئناً از چنین جمله ای تمجید می کنند ، اما آنها ، مانند هیچ کس دیگری ، درک نمی کنند که چنین توصیفی از واقعیت دور است. در واقع ، همه چیز بسیار ساده است. و شفاف. و روزانه.

روانی ها شاهزادگان مسحور نیستند که باید تحت شرایط خاصی دوست داشته شوند تا سرانجام یخ زده و چهره زیبای خود را به جهان نشان دهند. تعریف رسمی روانپریشی بر اساس ICD-10 "نقض شدید ساختار شخصیتی و گرایش های رفتاری فرد است که همیشه با ناسازگاری شخصی و اجتماعی همراه است." برخی از مطالعات روانی را افرادی با اختلال روانی ناشی از نقص در ساختار مغز در سطح ژنتیکی تعریف می کنند. به همین دلیل سایکوپاتی غیرقابل درمان و ارثی است. اما طبیعت پوچی را تحمل نمی کند - بنابراین ، او به جای توانایی تجربه و تشخیص احساسات ، به روانگردانان دارای طرز فکر عملگرا تر ، توانایی بالایی برای بقا ، سازگاری و آموزش داد. این که آیا یک روانگردان بزرگ می شود - یک قاتل بی روح یا یک دستکاری کننده پیچیده - تربیت او (محیط خانوادگی و اجتماعی) را تعیین می کند. این افراد به لطف توانایی محاسبه واکنش های ساده لوحان ساده لوحانه به طور ریاضی و عدم وجود ترمز به شکل وجدان ، کاملاً دستکاری می کنند. روانگردان بسیار کارآمد دارای ماسک مناسب برای هر مناسبت است. در حقیقت ، این افراد نه چهره ای دارند ، نه دنیای درونی پیچیده ای ، نه نیاز و نه توانایی عشق ورزیدن. اینها رایانه هایی با سیاه چاله در داخل هستند که منابع مفقود شده را از دنیای خارج می مکند. اما در عین حال ، روانگردان نیازی به پر کردن این خلأ احساس نمی کند. او در این حالت استراحت احساس خوب و راحتی می کند. و اگر چیزی او را آزار می دهد ، این احساسات زنده اطرافیانش است که از بیرون به او توجه می شود.

اخیراً من یک بدعت دیگر را در مورد بیماران روانی خواندم ، جایی که نویسنده با خون آشام هایی که از طبیعت خود رنج می برند و سعی می کنند با خون تازه یک قربانی ساده لوح گرسنگی درونی خود را فروکش کنند ، شباهت دارد. روان پریش از طبیعت خود رنج نمی برد. و به طور کلی ، تأمل و رنج در مورد او نیست.اگر احساس ناراحتی در او وجود دارد ، این نیاز به کنترل و تحریک است ، اگر نمی توانید یک اسباب بازی جدید را بشکنید و خرد کنید. بنابراین ، اگر او خون و انرژی اطرافیان خود را بنوشد ، این به خاطر یک نیاز غیرقابل مقاومت نیست ، بلکه به خاطر یک هوس است - بازی ای که می تواند حداقل کمی مغز خسته و با عملکرد بالا یک کامپیوتر را سرگرم کند.. اگر بیماران روانی را با کسی مقایسه کنیم ، این هوش مصنوعی است که می تواند خود را بهبود بخشد و خود را با هر شرایطی سازگار کند ، بدون اینکه عشق ، شفقت یا ترحم را تجربه کند.

اگر با روان پریش رابطه دارید ، بسیار مهم است که بدانید نه روانپزشکی ، نه روانشناسی و حتی بیشتر عشق شما نمی تواند او را درمان کند. فقط آن را بدیهی فرض کنید. اما این بدان معنا نیست که شما حق ندارید بازی اعتیاد آور اهلی کردن روانی را امتحان کنید. وقتی یک زن زیبا با ببر روی بند خود را بیرون می آورد ، بسیار شیک است. فقط فراموش نکنید که در نهایت او نیست ، بلکه شما در انتهای دیگر طناب آویزان هستید.

مردم به مارهای پیتون ، پیت بول و رتیل مبتلا می شوند - آنها را می بوسند ، اجازه می دهند بدن خود را بچرخانند و با آنها در رختخواب بگذارند. فقط با انجام این کار ، باید درک کنید که ممکن است روزی گاز گرفته ، مسموم ، خفه شده یا حتی اصلا بیدار نشوید. اما شما بزرگسال هستید - می دانید که خودتان را در چه زمینه ای مشغول می کنید. درست قبل از این که واقعیت ارتباط با یک روان پریش در تمام شکوه خود متوجه شما شود ، مقداری را بیاموزید. ممکن است کیت کمک های اولیه را ذخیره نکنید - به احتمال زیاد به هر حال وقت استفاده از آن را نخواهید داشت.

وقتی می شنوم که سایکوپات ها "حرامزاده های بی شرمانه" هستند ، عصبانی می شوم. به طور کلی ، من با این تقسیم بندی به "ما" و "آنها" به عنوان "خوب و بد" تردید می کنم. به نظر می رسد که همه ما در یک کت سفید قرار داریم و آنها موجودات شرور هستند. در حقیقت ، روان پریش ها افراد عادی هستند - آنها به سادگی متفاوت ساخته می شوند. بسیاری از افراد در میان ما بدون علامت "مراقب باشید ، روانگردان!" هستند که دروغ می گویند ، دستکاری می کنند ، استفاده می کنند و تحقیر می کنند. تنها بر خلاف بیماران روانی ، آنها حق انتخاب دارند. آنها درک می کنند که اشتباه می کنند. و شما می توانید به وجدان آنها متوسل شوید - با این حال ، من مطمئن نیستم که این کمک کند. از سویی دیگر ، روانپزشکان چنین انتخابی ندارند. آنها بی شرمانه نیستند - آنها واقعاً بدون وجدان هستند - بدون سازوکار مناسب مسئول این جنبه پیچیده از شخصیت انسان. فقط به خاطر خدا ، فکر نکنید که بیماران روانی "نمی دانند چه می کنند" و آنها ، افراد فقیر ، باید مورد ترحم واقع شوند. روانپزشکان ارتباط فوق العاده ای با واقعیت دارند ، آنها منطقی فکر می کنند و از اقدامات خود و پیامدهای آنها آگاهی کامل دارند. من فقط می گویم که م "لفه "شیطانی" که اغلب به بیماران روانی نسبت داده می شود هیچ ارتباطی با آن ندارد. این افراد عادی با اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند ، از این جهت که تحت تعریف سنتی یک "بیمار روانی" ناهنجار که از توهم رنج می برد ، قرار نمی گیرد.

هیچ کس به ذهن خطور نمی کند که صداهای طیف اوتیسم را بر حسب "خوب یا بد" تعریف کند یا افراد مبتلا به سندرم داون یا آسپرگر را به "خوب و بد" تقسیم کند. آنها "متفاوت" هستند و بس. از طرف دیگر ، سایکوپات های بسیار کارکرده ، گرو مکانیسم سازگاری آنها شدند. آنها به خوبی با جمعیت ترکیب می شوند و احساسات را تقلید می کنند به طوری که باور اینکه مغز این افراد ساختار متفاوتی دارد و عملکرد متفاوتی دارد برای ما دشوار است. یا برعکس ، آنها به لطف ارتقاء عمدی یکی از نقاط قوت خود از جمعیت بسیار متمایز می شوند ، که مردم دوباره باور نمی کنند که چنین متخصص ، سیاستمدار ، دانشمند عالی می تواند از نظر روانی بیمار باشد. بسیاری از سایکوپات ها شخصیت های درخشانی هستند. آنها ممکن است عمداً با تکیه بر صراحت تشخیص خود را تکرار کنند. "ببین من چی هستم!" - به نظر می رسد آنها از روی تریبون فریاد می زنند و خود را روان پریشی اعلام می کنند ، اما در عین حال رفتارهای عالی ، ذهن تیز و سبک بی عیب و نقص را نشان می دهند.بار دیگر ، مردم صف می کشند ، نه تنها از سیگنال های آشکار ، بلکه از پیام های مستقیم نیز چشم پوشی می کنند ، که داوطلبانه از خیره شدن جذابیت سایکوپاتیک کور می شوند.

"از خواسته های خود بترسید" اولین قانون برخورد با روان پریش است. او نقاط ضعف شما را می بیند و به طور فعال از آنها استفاده می کند. و باز هم می خواهم تأکید کنم که این مظهر جنبه "تاریک" او نیست. خوب ، احمقانه است که هنگام نگه داشتن دستورالعمل ها از دستگاه استفاده نکنید. ما دکمه ها را روی یک ابزار فشار می دهیم تا به نتیجه دلخواه برسیم. روانگردان دکمه ها را فشار می دهد تا به خواسته مردم برسد. و او ، طبیعتاً ، آن ترمزهایی را ندارد که افراد سالم با آنها اقدامات و احساسات خود را اندازه گیری و محدود می کنند. و همچنین هیچ احساسی به معنای معمول کلمه ندارد. روان پریشان دارای "احساس" مالکیت ، تمایل به داشتن ، تسلیم و تمایل به "جدا کردن" اسباب بازی های زنده خود است. اگر این کار را بکنم چه اتفاقی می افتد؟ اگر اینجا را کلیک کنم چطور؟ وای ، موش چقدر شاد می پرید اگر دمش را تکه تکه کنید. و این واقعیت که "موش" دردناک و ترسناک است ، مفهومی است که برای یک روانگردان قابل دسترسی نیست. او می تواند سیگنال های شما را تشخیص دهد و نتیجه بگیرد که اگر موش به طریقی خاص بپرد ، در دنیای موش به معنی "دردناک" است و باید بسته به روحیه روانپزشک متوقف شود … یا نه. او حتی ممکن است اشک ریختن را در موقعیت مناسب یاد بگیرد ، اما با تعریف ، یک روانگردان نمی تواند درک کند که موش چه احساسی دارد یا درد آن را مانند یک همدرد احساس می کند. و سعی نکنید از بز شیر بگیرید. این در شرایط مرجع این محصول ارائه نشده است.

انواع مختلف روان پریشی وجود دارد. و اختلالات روان پریشی جلوه های متفاوتی دارند: خودشیفته ، انفجاری ، سادیستی و موارد دیگر. بسته به نوع روبرو شدن شما ، در رابطه شما انتظار شگفتی هایی از یک نوع دیگر را خواهید داشت: از سوء استفاده عاطفی گرفته تا بدرفتاری جسمی. باز هم ، این به این دلیل نیست که او "بد" است. او غیر از این نمی داند مثل این می ماند که بچه ای گربه را از دم بکشد یا سوار اسب را با مهار شلاق بزند تا سریعتر تکان بخورد. آیا آنها سادیست هستند؟ نه ، آنها فقط می خواهند به هر طریقی که می توانند به خواسته خود برسند.

من با یکی از شرکای خود بسیار خوش شانس بودم ، اگر کلمه "خوش شانس" عموماً در رابطه با یک روانگردان به کار می رود. او یک روانپزشک با تحصیلات عالی با تحصیلات روانشناسی و روانپزشکی ، یک مکالمه گر جالب بود ، او دنیایی کامل را برای من باز کرد که در کتابهای درسی در مورد آن نوشته نشده است. البته ، او فقط به من اجازه ورود به راهرو را داد ، و حتی در آن زمان نه چندان طولانی ، اما من بی نهایت از او به خاطر تمام درسهایی که گرفته ام سپاسگزارم. و اگرچه در مورد من ، من در ابتدا به خوبی آموزش دیده بودم و برای الگوریتم خاصی از اقدامات آماده بودم ، اما در دفاع من نیز شکاف وجود داشت. من انتظار تغییرات احساسی ، تغییرات رفتاری ، دستکاری و حتی سوء استفاده عاطفی را داشتم و از حمایت ، تحسین و صراحت عمدی برخوردار شدم. نمی توانم بگویم که "هدایت" شده ام ، اما کاملاً گیج شده بودم. خودشیفتگی طبیعی من خلسه انگیز بود. "از خواسته های خود بترسید" اولین قانون برخورد با روان پریش است. من به هر چیزی که می خواستم رسیدم و روانگردان از یک اهرم قابل اعتماد برخوردار شد. کی گفته که فقط با شلاق میتونی تمرین کنی؟ روانپزشکان در استفاده از نان زنجبیلی عالی هستند.

اصول اساسی دستکاری توسط روباه آلیس در کارتون درباره پینوکیو بیان شد. احمق واقعاً به چاقو احتیاج ندارد. همچنین ، رویکرد خاصی نسبت به حریصان ، مفاخر و سایر "کرم چاله ها" وجود دارد ، به هر نحوی که مخصوص هر یک از ما باشد. روانشناسان در تشخیص این ویژگی ها در دیگران و استفاده ماهرانه از آنها عالی هستند. برخلاف ما که دائماً سعی می کنیم شرکای خود را کاهش یا درمان کنیم ، روانگردان چرخ را اختراع نمی کند. آنها از آنچه دارند استفاده می کنند و همیشه بی عیب و نقص کار می کنند ، زیرا آنها به طور محکم در شخصیت ما تعبیه شده اند.

متداول ترین روش های دستکاری که توسط بیماران روانی استفاده می شود عبارت هایی هستند که حاوی کلمه "اگر" و پیشوند "تو من هستی" هستند. "Tyzhezhenina" - دامن بپوشید. "Tyzheumnaya" - خودتان را حدس بزنید."دوستت دارم" - زیر من خم شوید و آنچه را که می خواهم انجام دهید. لازم نیست دستان قربانی خود را بچرخانید. برخلاف خود بیماران روانی ، ما احساسات و مفاهیمی از عشق ، ترحم و وجدان داریم. این اهرمها هستند که آنها با موفقیت از آنها استفاده می کنند. روانگردان از عشق عاجز است - مهم نیست چقدر خوب تقلید از آن را آموخته است. بنابراین تمام "نرو - من بدون تو ناپدید می شوم" ، "اگر این و آن را انجام دهی ، همه چیز برای ما درست می شود" ، "اگر تو واقعاً مرا دوست داشتی ، می خواهی …" - اینها فقط وسیله ای عالی برای دستیابی به خواسته شما - به ویژه از طرف شریکی که از پذیرفتن بدیهیات امتناع می ورزد. یعنی اینکه او با فردی مبتلا به اختلال روانی سروکار دارد که منطق و رفتار او از دیدگاه یک فرد سالم قابل تجزیه و تحلیل یا پیش بینی نیست.

شما می توانید عشق و ارادت خود را به سایکوپات تا آنجا که دوست دارید با هر وسیله ای که در اختیار دارید ثابت کنید. شما آن را ثابت نخواهید کرد. او با شرایط و مأموریت های جدید و جدیدی روبرو می شود ، شواهد جدیدی را می طلبد و دائماً قوانین بازی را تغییر می دهد. او شما را تغییر داده و می شکند و روان شما را برای خودش بازسازی می کند تا زمانی که از آن خسته شود. توجه - به او ، نه به شما. رهایی از اعتیاد روانی کار آسانی نیست و ورود به آن به آسانی گلوله زدن گلابی است. بی توجه می ماند. مانند یک مرداب ، این رابطه شما را به تدریج درگیر می کند و وقتی مطمئن باشید که می توانید در هر زمان بتوانید از آنجا خارج شوید ، باتلاق شما را به طور کامل بلعیده است.

با یک روانگردان بازی نکنید. شما نمی توانید برنده شوید. و هرچه بیشتر در این رابطه بمانید ، شرط بالاتری وجود دارد. ممکن است در برخی مواقع زندگی خود شما و عزیزانتان در خطر باشد.

اگر احساس می کنید تحت کنترل هستید ، حق با شماست. تحت کنترل شما نیست تنها فردی که رابطه با روان پریش را کنترل می کند ، خود روان پریش است. و هیچ جن زدایی در این مورد وجود ندارد. فقط اقدامات این افراد صرفاً تابع منطق خودشان است و راهی برای پیش بینی یا پیش بینی بازی در چه مرحله ای ناامن می شود وجود ندارد. هرکسی که یک بار آتش دیده باشد با کبریت بازی نمی کند. هرکسی که خشم روانی را مشاهده کرده باشد هرگز با یک روانگردان وارد رابطه نمی شود.

هر دومین مطالب در مجلات زنان درباره فریبکاری روان پریشان ، جذابیت سطحی آنها ، عصبانیت ، خودشیفتگی ، بی پروایی در روابط جنسی ، ظلم و دستکاری هشدار می دهد.

من عمداً نکاتی را از سری "10 راه تشخیص یک روان پریش" یا "20 نشانه ای که نشان می دهد شریک زندگی شما روان پریش است" نمی نویسم. بسیاری از کتابها و حتی مقالات بیشتر در این مورد (از جمله کتاب من) نوشته شده است.

من فقط یک چیز را به شما می گویم: اگر رابطه شادی را برای شما به ارمغان نیاورد ، اجازه پیشرفت ندهد و لذت مورد نظر را به ارمغان نیاورد ، چنین رابطه ای مورد نیاز نیست. و فرقی نمی کند که شریک زندگی شما یک روان پریش قوی باشد یا یک احمق ساده ، شما این حق را دارید که بدون اثبات چیزی ، بدون خم شدن زیر هیچ کس یا شکستن خود به هیچ وجه زندگی کنید. خوشبختی حاصل از رنج فقط در کتابها خوب است. زندگی را باید به گونه ای گذراند که برای لذت بردن از آن وقت داشته باشید ، بدون این که شخصیت خود را در معرض تجسم بخشی قرار دهید. روابط با یک روان پریش ، مهم نیست که چقدر روشن باشد ، افسوس ، در این امر دخیل نیست. بنابراین ، وارد جنگل نشوید و سعی نکنید تجزیه و تحلیل کنید که به نظر شما چه کسی با توصیف یک روانگردان مناسب است. با تماشای فیلم هایی درباره شرلوک هلمز و دکتر لکتور تشنگی خود را برای ماجراجویی محدود کنید. همه آزمایش ها ارزش تکرار در زندگی واقعی را ندارند. مراقب خودتان باشید و شاد باشید.

توصیه شده: