2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چقدر دشوار است که از دام ممنوعیت ناگفته شادی ناشی از خانواده خود ، از نزدیکترین و عزیزترین افراد عبور کنید.
- خوب زندگی نکن!
آیا می توانید تصور کنید که والدین به فرزند خود چه می گویند؟ البته ، این اتفاق می افتد ، اما اکثر مردم این وضعیت را به عنوان چیزی غیر طبیعی ارزیابی می کنند.
و اگر تصور کنید که بسیاری از مردم قادر به تغییر زندگی خود نیستند ، اغلب به این دلیل که نمی توانند. شما نمی توانید به شیوه خود زندگی کنید ، نمی توانید به دنبال راه خود باشید. می خواهید حرفه ای متفاوت داشته باشید. دین دیگری را انتخاب کنید. برای انتخاب یک شریک برای بقیه عمر خود ، یک شریک دیگر ، همانطور که عزیزان شما دوست دارند او را ببینند؟
و هیچ کس کلمات شیطانی را با صدای بلند نمی گوید که آنها می گویند شما نباید در سایر مسیرهای زندگی به دنبال خوشبختی باشید ، بلکه باید دنبال جهنم خانواده باشید ، ما را در مسیر دنبال کنید. و این طور می شود. زیرا گاهی اوقات ناگفته ها ، با کلمات مداوم فرموله نشده اند ، حتی بلندتر از آنچه گفته می شود به نظر می رسد.
به عنوان مثال ، شما فرزند یک فرد با اراده قوی هستید. یک فرد با اراده قوی تصمیم گرفت رویای زندگی خود را برآورده کند ، به عنوان مثال ، او یک قطعه زمین را در جایی بسیار دور از مرکز خرید. و اکنون همه مجبورند آخر هفته را آنجا بگذرانند ، روی تخت ها ، علف ها را بچینند ، کار کنند تا عرق کنند. به عنوان مثال ، شما فردی هستید که در طول هفته بسیار زیاد کار می کنید و می خواهید آخر هفته ها متفاوت زندگی کنید. دراز بکشید و کتاب بخوانید ، به سینما بروید ، با دوستان خود قدم بزنید.
خواسته شما ، همانطور که گفته شد ، پذیرفته شده است ، اما با نگاهی تیره و تار ، با کلمات "همه چیز برای شما روشن است" ، با سرماخوردگی قابل لمس ، که سپس کاملاً واضح در رابطه با شما در طول هفته آینده باقی می ماند. و می فهمید که کتاب ، فیلم ، دوستان مدتها در انتظار - همه اینها هیچ استراحتی را به همراه ندارد. حتی ناگهان وسط فیلم را با یک اضطراب نامفهوم می پوشاند و در نیمه های شب از یک کابوس نامفهوم با قلبی تپنده از خواب بیدار می شوید. و شراب. گناه این است که همه آنجا در تختخوابها سرگرم می شوند و در اینجا شما به خودتان اجازه می دهید کاری نامفهوم انجام دهید … همه درخواست ها و تخیلات شما با همان نگاه تیره و تار پذیرفته می شود. به شما گفته می شود ، آنها می گویند ، کاری را که می خواهید انجام دهید. اما از روشی که گفته می شود بدتر می شود …
یا شما دختر زیبایی هستید که به دختری شایان ستایش تبدیل می شود. مادر شما به دلایل خاصی خیلی خوشحال نیست. مامان به شما اجازه نمی دهد که یک آینه در اتاق خود بگذارید ، با این استدلال که در آن صورت تمام وقت را در مقابل آن خواهید گذراند. مامان اذیت می شود که کسی با شما تماس می گیرد ، جایی با شما تماس می گیرد. اینکه با دوست دخترت تلفنی می خندید. هر بار که با هم دعوا می کنید به شما می گویند این به این دلیل است که شما دائماً به فکر پسرها هستید. و هرچه بالغ تر شوید ، ترسناک تر می شود که چیزی اشتباه پیش می رود و واقعاً نمی فهمید. و گناه نیز کاملاً مشخص نیست. و عصرها در خانه می نشینید. و بعد از مدتی به شما می گویند ، می گویند خوب ، کی ازدواج می کنید ، نوه های شما کی؟ اما آیا زیبا بودن ، معاشقه کردن اشتباه است؟ و دوباره قلب تپنده در شب ، تنش و خم شدن عجیب …
هنگامی که به وضوح به کودک داده شده است که بتواند درک کند که نباید زیبا باشد یا باهوش (شما مملو از یک کتاب نخواهید بود) ، که نباید چیز دیگری را بهتر یا سریعتر دریافت کند ، می توانید بسیاری از موارد را پشت سر بگذارید. … "من در سن شما واگن های تخلیه شده دارم و شما زندگی آسانی می خواهید …"
و دوباره گناه … باز هم اعتقاد ناخودآگاه که کار واقعی باید سخت و ناخوشایند باشد. و اگر به راحتی و دلپذیر داده شود - خوب ، چه نوع کاری است؟ کاهش ارزش دستاوردهای خود ، ترک رویاها ، امتناع حتی از امتحان کردن چیزی ، زیرا "این خنده دار است و پول نمی آورد."
و همه شرکت کنندگان در این داستانها کاملاً متقاعد شده اند که آنها بهترین را می خواهند. که این نیز یک نگرانی است. بله ، این یک نوع نگرانی است ، اما هنوز هم …
توصیه شده:
ممنوعیت والدین در مورد ثروت
مورد از تمرین (من با اجازه مشتری می گویم) من در صورت درخواست با یک مشتری کار کردم تا درآمد او را 2-3 برابر افزایش دهم. طبق طرح استاندارد مشورت شده است. انگیزه ، ترس ، ضربه … ما با عزت نفس کار کردیم. و البته اعتقادات در کمال تعجب ، باورهای منفی کمی وجود داشت.
ممنوعیت های والدین: "متعلق به خودت نباش!"
نویسنده: واسیلاکی ایرینا اگر کودکی مجاز به تعلق به خود و گروه سنی خود نباشد ، به چه کسی اجازه تعلق دارد؟ مامان! مامان اجازه می دهد کودک فقط متعلق به خودش باشد. او کودک را بین خود و دنیای خارج قرار می دهد تا از خود در برابر این جهان محافظت کند.
ممنوعیت تجلی و نابودی ضربه
درمان توانایی تجلی ، قبل از هر چیز ، ضربه زدن به نابودی (نابودی) ، در چنین لحظه ای از زندگی است که فرد احساس "من کشته شده ام" را تجربه کرده است. نیاز به صداقت و توجه زیاد به احساسات مشتری دارد. دلیل بیشتر ممنوعیت ها معمولاً در صورت وجود سابقه شخصی (گاهی خانوادگی) است ، زمانی که فرد نمی تواند درد و عصبانیت خود را به کسی نشان دهد.
پدران و فرزندان ، یا اینکه چگونه ممنوعیت روابط مادر با پدر سرنوشت کودک را رقم می زند
بیشتر مردم با چه درخواست هایی به روان درمانگر مراجعه می کنند؟ کمبود انرژی برای دستیابی به اهداف و تحقق جاه طلبی های خود ؛ احساس گناه غیرقابل درک که هر حرکتی را مسدود می کند. کودکان مکرر بیمار ؛ زندگی شخصی غیرقابل انعطاف و عدم امکان باروری … کودکان بزرگسال ، که به شدت به دنبال انواع راه های خروج از بن بست ، بحران ، بحران مالی ، تنهایی هستند ، که در نهایت به یافتن حمایت پدر و اجازه مادر برای زندگی خلاصه می شود.
ممنوعیت خواسته ها ، ممنوعیت احساسات
امروز می خواهم به موضوع کلمات ، عباراتی که والدین به کمک آنها با فرزندان خود ارتباط برقرار می کنند ، بپردازم. "چه کسی اهمیت می دهد که شما چه می خواهید!" - ما بیش از یک بار از والدین ، دوستان ، همکاران شنیده ایم. آنها گفتند: