2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شخص با صبر زیاد معمولاً متوجه ناراحتی خود نمی شود یا به دیگران (و خودش) نمی گوید.
whenآیا برای شما بسیار ناخوشایند است که افراد در حین مکالمه به شما نزدیک شوند ، اما تعیین فاصله راحت برای شما به نوعی نامطلوب به نظر می رسد؟ آیا توهین به کسی ترسناک است؟ می ترسید عجیب به نظر برسید؟
forبرای شما ناخوشایند است که منتظر شخصی باشید که به طور مزمن دیر می آید و در پیامک "20 دقیقه دیر کرده ام …" … "و 20 دقیقه دیگر متأسفم:(" شما مودبانه جواب می دهید "خوب" کوچکترین آزرده خاطر نیست؟
ouشما در آرایشگاه نشسته اید و می بینید که استاد اصلاً آن چیزی را که می خواستید انجام نمی دهد ، اما متوقف کردن آن به نوعی ناخوشایند به نظر می رسد. و شما با ناراحتی آرایشگاه را ترک می کنید ، اما به هیچ وجه خشم خود را نشان نمی دهید و مودبانه خداحافظی می کنید؟ آشنا بنظر رسیدن؟
بنابراین ، در چنین شرایطی ، وقتی چیزی را تحمل می کنید ، چشمه ای در درون شما فشرده می شود. اسمش تنش است پرخاشگری سرکوب شده او را تحت فشار قرار می دهد.
auseچون مدتهاست که آنها یاد می گیرند عصبانی نشوند. زیرا برای مدت بسیار طولانی آنها خوب بودن و مراقبت از دیگران را قبل از هر چیز یاد دادند.
چون وقتی بهار منفجر می شود و تمام تنش ها بهمن پرخاشگری را بر دیگران می ریزد ، آن وقت می گویند "شما با شما درگیر هستید / غیرممکن است / شما دیوانه هستید".
بنابراین ، یک دور باطل شروع می شود ، که این چشمه را سریعتر و قوی تر فشرده می کند:
من در تضاد هستم ، به این معنی که من باید خویشتندارتر و با مدارا تر از دیگران باشم. هرچه بیشتر خودم را مهار کنم ، تنش بیشتر و سریعتر در من ایجاد می شود. هر چه بیشتر و سریعتر در من تجمع کند ، بلندتر ، بیشتر و بیشتر منفجر می شوم.
چه باید کرد؟ ️
th آستانه صبر خود را به تدریج پایین بیاورید. خوب ، این به آرامی بی تاب می شود.
هنگامی که فنر به تازگی شروع به فشردن کرده است ، در خود چنین حساسیتی نسبت به خود ایجاد کند. این همان لحظه ای است که ناراحتی از قبل وجود دارد ، اما هنوز عصبانی نیست.
"متأسفیم ، من چنین ویژگی دارم - برای من راحت تر است که در چنین فاصله ای ارتباط برقرار کنم. بنابراین من آنچه را که می گویید بهتر درک می کنم."
Ok "بسیار خوب. من آماده ام تا 15 دقیقه دیگر منتظر شما باشم ، پس نمی توانم اینقدر وقت تلف کنم."
Sor "متأسفم ، اما وقتی گفتم ویسکی خود را کوتاه کنم ، منظور من 2 سانتی متر بود نه میلی متر."
peopleسایر افراد ، مرزهای شما را زیر پا می گذارند و صبر شما را آزمایش می کنند ، زیرا آنها اصلاً نمی دانند مرزهای صبر شما کجاست و مرزهای شخصی شما کجاست ، اگر شما آنها را به صورت ساده نشان نداده اید. مگر اینکه دستورالعمل های واضح داده باشید و آنها را دنبال کرده باشید.
"متأسفم ، متوجه می شوم که دوباره نزدیک شده اید. این باعث حواس پرتی من می شود. اگر فاصله را فراموش کردید به شما یادآوری کنم؟ در غیر این صورت ، من حواسم را از آنچه شما می گویید حفظ می کنم."
unfortunately "من ، متأسفانه ، آخرین بار منتظر شما نبودم. این ناخوشایند بود که من قرار ملاقات خود را حفظ کردم ، اما در این مورد متقابلاً برخورد نکردم. بیایید توافق کنیم که اگر دیر کردید ، در اسرع وقت به من هشدار می دهید و در صورت تاخیر دیگر ، برای من دشوار خواهد بود که به صحبت های شما و تعیین قرارهای ملاقات اعتماد کنم."
Well "خوب ، خوب است که فقط معبد آسیب دید ، و نه کل سر. البته حیف است ، اما بیایید به این فکر کنیم که چگونه می توان آن را بازی کرد تا موهای خلاق من با لمس های جدید بازی کنند."
atدر آخر چه داریم؟
در نتیجه ، ما این واقعیت را داریم که پرخاشگری بلافاصله خود را نشان می دهد ، به محض نقض مرزها / اتفاقی برای شما رخ می دهد که مورد پسند شما نیست.
بله ، گفتن "متاسفم ، این به من نمی آید" یک عمل بسیار تهاجمی است. زیرا در ارائه خود در او فعالیت زیادی وجود دارد. علاوه بر این ، تعیین نام شخص بلافاصله می تواند ترسناک باشد. زیرا همه وقتی در معرض برخی شرایط و محدودیت ها هستند آن را دوست ندارند. و چنین خودنمایی می تواند باعث درگیری شود.
و همانطور که به ما آموزش داده شد ، مراقبت از دیگران بیشتر از خودمان است. اینکه پرخاشگر بودن بد است. که باید از درگیری ها اجتناب شود.و به طور کلی ، بیان مستقیم آنچه می خواهم خودخواهی است.
Oنه
اگر به دیگران بیشتر از خودم اهمیت می دهم ، پرخاشگری نشان نمی دهم ، از درگیری ها اجتناب می کنم و در نظر همه اطرافیانم شایسته رتبه "خوب" هستم ، یا به شدت بیمار می شوم ، خودم را با پرخاشگری خود خیس می کنم ، یا منفجر می شوم و هنوز هم از نظر اطرافیان من یک نزاع است ، انسانی پرخاشگر و خودخواه که با عصبانیت خود اطرافیان خود را نابود می کند.
اگر من صادقانه حقیقت را در مورد خودم نشان دهم ، یک موضوع کاملاً متفاوت است "برای من ناخوشایند است / لطفاً این کار را نکنید ، لطفاً این کار را انجام دهید / ما در این مورد توافق کردیم ، و نه در مورد آن."
به این ترتیب ، شما دستورالعمل هایی را در مورد جایی که چیزی برای شما شروع به "فشار" می کند ، به دیگران می دهید. و سپس ارتباط با شما از میدان مین خارج می شود که در آن هر لحظه می توانید ناگهان منفجر شوید.
henسپس ارتباط با شما بسیار ایمن تر می شود. علاوه بر این ، هم برای شما و هم برای اطرافیان شما.
توصیه شده:
ما فقط وقتی ارتباط خود را با دیگران قطع می کنیم تغییر می کنیم. هیچ تجربه ای در ارتباط با خود وجود ندارد
تماس حضوری به این دلیل بسیار ارزشمند است که در آن شخص به تجربه دسترسی پیدا می کند و برای جریان آزاد پدیده ها و برداشت های جدید باز است. با این حال ، جذب در او اتفاق نمی افتد. همانطور که قبلاً در کار قبلی اشاره کرده بودم] ، با تجزیه و تحلیل دیدگاه های فلسفی مارتین بوبر ، یک تجربه جدید توسط فردی به دست می آید که او تماس خود را ترک می کند.
سطوح مشکل در دفاع از مرزهای خود
سرگئی اسمیرنوف روانشناس ، درمانگر گشتالت در برخی موارد ، دفاع از منافع خود دشوارتر از موارد دیگر است. در این مقاله ، من در مورد تفاوت این موقعیت ها صحبت می کنم. و همچنین چه عوامل پیچیده ای شما را از دفع بدخواهان باز می دارد. سطح 1: بگویید "
شخصی که قادر به دفاع از مرزهای خود نیست با چه چیزی پول می پردازد؟
اغلب افرادی که در شخصیت خود رادیکال های مازوخیستی و / یا مضطرب هستند ، مرزهای خود را کنار می گذارند. بیش از یکبار مردانی که هر دو قربانی خشونت عاطفی زنان بودند و خودشان این خشونت را برانگیختند برای مشاوره به من مراجعه کردند. فردی که دارای رادیکال مازوخیستی است از کمک روانی بسیار سختی برخوردار است ، و در اصل برخی از اقدامات به نفع خود است.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.
آیا من موجودی لرزان هستم؟ چگونه در روابط و ازدواج از مرزهای خود دفاع کنید
آیا اغلب به این فکر می کنید که چه اتفاقی می افتاد اگر … اگر تحصیلات لازم را می آموختید … اگر به شغل مورد نظر خود دست یافته بودید … اگر با شخص دیگری ازدواج کرده بودید … می توانید فکر کنید و برای مدت زیادی است ، اما نه به این واقعیت که رویاها محقق می شوند (برای این کار باید کاری انجام دهید) ، اما بیایید سعی کنیم بفهمیم که اتحادیه و "