چرا یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند؟

فهرست مطالب:

تصویری: چرا یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند؟

تصویری: چرا یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند؟
تصویری: عوارض نداشتن رابطه جنسی‌ منظم در مردان و زنان! از افزایش استرس تا مشکلات قلبی! 2024, ممکن است
چرا یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند؟
چرا یک زن در رابطه احساس ناراحتی می کند؟
Anonim

در این مقاله ، من می خواهم به استراتژی های رفتاری ناکارآمد زنان نگاه کنم ، که عمدتا ناخودآگاه هستند ، بنابراین ، در مورد آنها کمی صحبت می شود. با پیاده سازی مکرر این استراتژی ها ، یک زن از رابطه ای که در آن قرار دارد احساس نارضایتی و نارضایتی می کند. ما آنها را در مثال تعامل با یک مرد در نظر خواهیم گرفت ، اما دامنه کاربرد آنها ، البته ، بسیار گسترده تر است. با والدین ، فرزندان ، همکاران ، دوست دختران و غیره.

افراد وارد روابط می شوند زیرا نیازهای خاصی دارند که تنها در تعامل با دیگران می توان آنها را برآورده کرد.

بنابراین ، رابطه بین زن و مرد را زمانی می توان خوشبخت نامید که هر دو طرف نیازهای خود را در سطح کافی برآورده کنند.

میزان رضایت از چیزی را می توان با استفاده از فرمول محاسبه کرد:

رضایت = واقعیت - انتظارات

اگر این فرمول را در رابطه با یکی از شرکا در نظر بگیریم ، ساده ترین چیزی که او می تواند صد درصد بر آن تأثیر بگذارد انتظارات است. این را می توان با بررسی آنها برای واقعیت ، با توافق با شریک دوم انجام داد.

- بنابراین من دوست دارم اینطور باشد. چطور دوست داری؟ آیا می توانید این کار را برای من انجام دهید؟ آیا این انتظار من با اهداف و توانایی های شما سازگار است؟

متأسفانه ، تعداد کمی از زنان در مورد آنچه واقعاً برای آنها در رابطه مهم است فکر می کنند و حتی تعداد کمی از آنها در مورد آنها با یک مرد صحبت می کنند. آنها فقط انتظار دارند که همه چیز به تنهایی حل شود. پس از همه ، "اگر او مرا دوست داشته باشد ، حدس می زند که من به چه چیزی نیاز دارم." واقعیت این است که یک مرد نمی تواند افکار یک زن را بخواند و خواسته های او را حدس بزند. و بخشی از مسئولیت او انتقال انتظارات (اما نه الزامات) خود به مرد است.

یکی دیگر از ویژگیهای رفتار زنان سرمایه گذاری در روابط ، قربانی کردن چیزی به خاطر یک مرد ، به امید دستیابی به خواسته های آنها است.

روابط افراد را می توان به طور معمول در قالب دو حساب نشان داد ، که هر یک به نام شریک دوم باز می شود و به طور دوره ای مشارکت می کند. در عین حال ، ممنوع نیست که خودتان حساب خود را دوباره پر کنید. یک توافق ناگفته وجود دارد که این کمک ها باید تقریباً برابر باشد تا همه علاقه مند به ادامه رابطه باشند. یک زن که روی مرد سرمایه گذاری می کند امیدوار است که متوجه شود که او قبلاً چقدر کمک کرده است و می خواهد نیز مشارکت کند. مشکل این است که طرف مقابل همیشه نمی تواند هزینه سرمایه گذاری برای شریک را ارزیابی کند. به خصوص اگر در مورد آن صحبت نکنید.

در یک رابطه طولانی مدت ، مرد شروع به درک تلاش های زن برای راحت کردن زندگی خود به عنوان یک هنجار می کند. او بیشتر عادت دارد که گهگاه گام های بزرگی بردارد تا بسیاری از گام های کوچک هر روز. و بنابراین ، روش زنانه پر کردن صورت حساب مردان را می توان دست کم گرفت. در این مرحله ، زن اشتباه دیگری مرتکب می شود.

این قبض دیگر به نفع او نیست ، اما او به جای مراقبت از خود یا "ارائه چک برای پرداخت به مرد" به اهداء خود ادامه می دهد.

چرا؟

زیرا زن عادت ندارد از خودش مراقبت کند. او با این سنت پرورش یافت: "مراقب همه باشید و سپس کسی از شما مراقبت می کند." این سنت در بیش از یک نسل جنسیت زن منتقل شد ، هرگز با صدای بلند صحبت نمی شود ، اما با شیر مادر جذب می شود. بنابراین ، یک زن یک استراتژی را انتخاب می کند تا منتظر بماند تا یک مرد حدس بزند که زمان آن فرا رسیده است که مشارکت کند. اما او نمی داند.

هنگامی که تفاوت مشارکت ها از صبر او بیشتر می شود ، او خود را مستحق موارد زیر می داند:

  • آزرده شدن و عصبانی شدن از مردی ، با تمام ظاهر نشان دادن زمان پرداخت صورت حساب. اما برای یک مرد ، این تفاوت و میزان "بدهی" او آشکار نیست.
  • عصبانی شوید و ادعا کنید.

هر دو استراتژی دستکاری هستند. این تلاشی برای تکمیل بانک روابط بدون مکالمه باز است. البته ، یک مکالمه باز در آن دسته از زوج هایی که در آنها هیچ اعتمادی وجود ندارد ، جایی که صمیمیت و پذیرش دیگری وجود ندارد ، خطرناک است. اگر زنی مستقیم صحبت کند ، ممکن است رد شود.بنابراین ، او یا با عصبانیت رفتار می کند: "خودتان حدس بزنید چه اشتباهی کرده اید و آن را برطرف کنید." یا از طریق ارائه ادعاها و محکومیت ، به طوری که تحت تأثیر گناه ، مرد می خواهد اصلاح شود.

تصویر
تصویر

متأسفانه ، هر دوی این استراتژی ها محکوم به شکست هستند.

رایج ترین واکنش به کینه نادیده گرفتن است. مردی که ناخودآگاه این دستکاری ساکت را احساس می کند ، استراتژی را انتخاب می کند" title="تصویر" />

متأسفانه ، هر دوی این استراتژی ها محکوم به شکست هستند.

رایج ترین واکنش به کینه نادیده گرفتن است. مردی که ناخودآگاه این دستکاری ساکت را احساس می کند ، استراتژی را انتخاب می کند

- توهین شد. من به او دست نخواهم زد - او "دور خواهد شد".

متداول ترین واکنش ها به اتهامات عبارتند از "به خودت نگاه کن" یا فقط سکوت ، تا درگیری را بیش از پیش افزایش ندهیم. زن این سکوت را بی تفاوتی نسبت به او تعبیر می کند.

چرا بارها و بارها ، یک زن به جای شرکت در مکالمات باز و محترمانه ، این استراتژی های بی اثر را انتخاب می کند؟

زیرا او ساختار موقعیت را درک نمی کند و سهم خود را در آن نمی بیند. او مملو از خشم عادلانه است که سرمایه گذاری زیادی در این رابطه کرده است و از این رابطه بسیار ناچیز دریافت می کند.

مسئولیت زن این است که وضعیت دقیقاً به این شکل در موارد زیر ایجاد شود:

1. این او بود که تا آخرین بار تحمل کرد. تا آن زمان ، هنگامی که تحمل آن غیرممکن شد و کنترل احساسات برای او دشوار شد.

و سپس هدفی که به شریک منتقل می کند آنچه برای او مناسب نیست و فرصتی برای برآوردن نیازهای او ایجاد می شود ، با هدف ناخودآگاه "رها کردن بخار" جایگزین می شود. که البته عمداً توسط یک زن تدوین نشده است.

2. راهبردهای عادی از کودکی آموخته شده - واکنش نشان دادن از طریق شکایات و شکایات. یک زن در چنگال احساسات ، مسیر ضرب و شتم را دنبال می کند.

3. ترس از طرد شدن اگر مستقیماً در مورد نیازهای خود صحبت کنید. او به جای گفتگوی باز اشاره می کند و منتظر می ماند.

پارادوکس این است که ، در نتیجه ، زن به جای ارضای نیازهایش توسط مرد مردود می شود.

با این حال ، این استراتژی تقویت می شود زیرا حداقل یک هدف مهم در حال دستیابی است. رسوایی رخ داد و احساسات تا حدی برطرف شد. این کار را آسان تر می کند و شریک قدرت تحمل مدتی را دارد. تا دفعه بعد.

با گذشت زمان ، موقعیت ها جمع می شوند ، تعارض و سوء تفاهم بیشتر می شود. زن احساس می کند که از او قدردانی نمی شود ، مرد احساس می کند که او دائماً "اره" شده و به احساس گناه رانده می شود.

شرکا به طور فزاینده ای از یکدیگر دور می شوند تا با احساسات دردناک تماس نداشته باشند. اگر هیچ یک از شرکا استراتژی خود را تغییر ندهند ، تا آنجا که ممکن است حرکت می کنند و ناامیدی در رابطه ایجاد می شود. مشارکتها کمتر و کمتر و شکایات بیشتر و بیشتر خواهد شد. وقتی احساسات منفی در یک رابطه از صبر درونی خاصی عبور می کند ، افراد از هم جدا می شوند.

راه خروج از این دام چیست ، افرادی که در ابتدا یکدیگر را دوست دارند در آن گرفتار می شوند؟ من فکر می کنم که خوانندگان اصلی این مقاله زنان هستند ، بنابراین الگوریتم خروج برای آنها مناسب خواهد بود.

اولین - به استراتژی های بی اثر خود پی ببرید.

دومین - یاد بگیرید که انتظارات خود را بیان کنید ، آنها را با واقعیت مرتبط کنید. تا آخرین بار تحمل نکنید ، هرچه زودتر شروع کنید. ریسک صحبت علنی و محترمانه را به عهده بگیرید.

سوم - یاد بگیرید که از خود مراقبت کنید. اگر یاد بگیرید که این کار را برای خودتان انجام دهید ، به طرز شگفت انگیزی ، مراقبت از یک مرد برای شما آسان تر خواهد بود. زیرا خشنود کردن زن شاد بسیار خوشایندتر است.

فقط همین. امیدوارم این مقاله برای شما مفید بوده باشد.

توصیه شده: