2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
جنسیت چیست؟
بسیاری از ویژگی های دوجنس گرا وجود دارد که به طور یکسان در افراد هر دو جنس ذاتی است. اما در عین حال ، یک فرد به طور معمول نمی تواند دستگاه تناسلی مرد و زن را همزمان داشته باشد. مردان و زنان ویژگی های خاص خود را دارند ، آنها از جهات مختلف متمایز هستند: شخصیت ، ظاهر ، اندام ، عملکردهای تولید مثل ، موقعیت اجتماعی و غیره.
توسعه زنانگی بالغ با موضوع جنسیت و پذیرش جنسیت آمیخته است: در طول زندگی ، جنسیت انسانی بین مرد و زن ، بین سرکوب موفقیت آمیز یک جنبه برای ادغام جنبه دیگر ، ایجاد هویت جنسی مشروط به دوجنس گرایی ذاتی در نوسان است. بنابراین ، آنها می گویند که زنان متولد نمی شوند ، آنها زن می شوند.
در طول قرن ها ، مراسم و آیین های مختلفی انجام شده است که به زنان و مردان کمک می کند تا به مرحله بعدی توسعه - شروع - برسند. اینها آغاز زندگی بزرگسالانه بود. امروزه ، انتقال روان از کودک به بزرگسال کمتر و کمتر انجام می شود ، که بر وضعیت روانی ، به طور کلی زندگی تأثیر می گذارد.
چه چیزی برای زنان در فرهنگ ما اهمیت دارد؟ زن با جدا شدن از مادر بالغ و کامل می شود. و این در مورد محل زندگی نیست ، بلکه در مورد تجربیات درونی است. ما نمی توانیم مستقل و مسئولیت پذیر باشیم وقتی که در قلب خود دختران کوچکی هستیم و دائماً به مادران خود فکر می کنیم و نه به خودمان. تمایل به سطح ناخودآگاه برای برآوردن مداوم نیازها ، خواسته ها ، هوی و هوس های مادر تحقق نیافته خود در چیزی ، به امید تغییر زندگی او برای بهتر شدن (برای مثال ، اگر او با مردی رابطه نداشت) ، سناریوی زندگی نکردن زندگی او شکل می گیرد کسی می گوید که این نیز یک انتخاب است ، اما من آماده بحث هستم. وقتی مادر در کودکی خواسته های خود را آگاهانه و ناخودآگاه به کودک منتقل می کند و آنها را در زندگی خود دخیل می کند ، آیا کودک می تواند چیز دیگری را بفهمد؟ بنابراین ، آنها در مورد خطوط عمومی صحبت می کنند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شوند.
اگر یک دختر بتواند جنسیت ، بدن و هویت زن خود را بپذیرد ، اگر بداند که زن بودن چقدر زیبا است.
وقتی می بیند که مادرش عمیقا ناراضی است ، مدام می خواهد مادرش را نجات دهد ، زندگی او را تغییر دهد ، در این صورت می فهمد که زن بودن به معنای مشکلات و بدبختی های مداوم است. و او قطعاً آنها را برای خود ترتیب می دهد ، زیرا زنان در درک او اینگونه زندگی می کنند.
اگر دختری از عشق اشباع شده باشد و بخواهد زندگی خود را ایجاد کند و به دیگران عشق ببخشد ، بخواهد مانند مادر (زن) شود و سایر کارهای بزرگسالان را انجام دهد ، می تواند از مادرش جدا شود.
برای این منظور ، دختر نباید از رقابت با مادرش بترسد. اما اگر مادر دائماً دخترش را سرکوب می کند ، برای او برنامه پخش می کند تا مکان مادر (زن) را مشخص نکند ، دختر فرایند انتقال به مکانیسم بالغ تر برای شناسایی با مادر خود را انجام نمی دهد.
فقط چیزی در هیچ کس ظاهر نمی شود. بنابراین ، دختر باید شهامت داشته باشد تا در روابط دیگر - روابط واقعی با زنان دیگر - تجربه لازم را کسب کند. در دنیای ما ، شناسایی با تصویر خودشیفته ستاره های زن به طرز بسیار عجیبی اتفاق می افتد ، یا دختران در کنار مادران خود کوچک می مانند و سناریوی خانوادگی را اجرا می کنند. روابط پخته تر با زنانی که به آنها اعتماد داریم و می خواهیم شبیه آنها باشیم ، می تواند به مقابله با این گونه مشکلات کمک کند. از مادربزرگهای مهربان ، پدرخوانده ها گرفته تا معلمان مورد علاقه ، روانشناسان ، که می توانید با آنها ارتباط برقرار کرده و پیشرفت کنید.
اگر ما یک گل کاشتیم ، بدون ترک هیچ چیز از آن رشد نخواهد کرد. و ما گلهایی هستیم که توسط کسی (توسط والدینمان) کاشته شده است ، البته به صورت استعاری. این که آیا آنها به گونه ای از ما مراقبت می کردند که ما اکنون به دنبال خورشید هستیم ، یا به گونه ای که ما به طور ملایم و بی حال روی زمین خم می شویم ، این در حال حاضر وظیفه ما است که توجه و تجزیه و تحلیل کنیم.اما کودکان از نظر گل متفاوت هستند زیرا آنها واقعاً به محبت به بزرگسالانی نیاز دارند که نه تنها می توانند غذا بخورند ، بشویند و بخوابانند ، بلکه با کودک صحبت کنند ، احساس راحتی کنند ، احساسات او را منعکس کنند و بتوانند فضایی امن برای رشد ، پذیرش ایجاد کنند. و عشق. به این ترتیب کودک می تواند احساس کند که همه چیز خوب است را جذب کند. و تماشای مادرش - یک زن شاد - دختر ، با دانستن اینکه همه چیز خوب است ، می تواند هویت زن را نیز بپذیرد. اگر دختر دارید فکر کنید.
آیا قبلاً توجه کرده اید که دنباله "فضای توسعه امن - پذیرش هویت زن" مهم است؟ چرا؟ در استرس ، شخص نمی تواند یاد بگیرد ، به ویژه یک کودک. یادگیری به محیطی از اعتماد و کنجکاوی نیاز دارد. این امر در مورد بزرگسالان نیز صدق می کند.
اگر یک والدین او را به عنوان یک دختر بپذیرند ، یک دختر خود را چنین می پذیرد.
وقتی پدر و مادر درست مثل یک کودک با یک دختر یا پسر رفتار می کنند ، داستانهای غم انگیز زیادی وجود دارد و این از سریال "برو آنجا - نمی دانم کجا ، بیاور - نمی دانم چیست" است. والدین علاقه بیشتری به نحوه برقراری ارتباط با کودک دارند ، اما فرهنگ ارتباط با کودک در جنس زن یا مرد او وجود ندارد. بله ، ظاهر بسیار مهم است - پوشیدن لباس زنانه ، آرایش مو و غیره. اما یک جنبه ذهنی نیز وجود دارد - آشنایی با زنانگی از دوران کودکی از طریق دنیای افسانه ها ، داستانها و داستانها. افسانه ها باید صحیح و آموزنده باشند ، جایی که تصویر یک دختر-دختر-زن آشکار می شود. و در حال حاضر تعداد این قصه ها کمتر و کمتر است. می توانید آنها را خودتان بسازید و شب ها به آنها بگویید.
اگر مادری خودش را دوست دارد ، اگر افسانه ها حاوی اطلاعات جالب و مفید و جذابی برای یک دختر هستند ، چگونه نمی خواهید همه آنها را زنده کنید؟!
توصیه شده:
کاهش ارزش زنانگی یا چگونه می توان مرد شایسته ای پیدا کرد؟
در این مقاله به نظر من یکی از رایج ترین دلایل عدم پذیرش جنسیت ، یعنی: تصمیم عاطفی کودکان برای فرزند بودن از جنس مخالف. من مواردی را می شناسم که یک پسر تصمیم گرفت دختر بهتری باشد و دیگر نمی خواست پسر شود ، اما می خواست دختر شود ، اما به دلیل نگرش شوونیستی نسبتاً گسترده ای که نسبت به زنان در جامعه ما وجود دارد ، من توضیح خواهم داد وضعیت چگونه رفتار شوونیستی پدرش بر زندگی بعدی دخترش تأثیر گذاشت.
زنانگی رد شده: داستان یک علامت
زنانگی رد شده: داستان یک علامت اگر کودک از میراث والدین صرف نظر کند ، سپس این "قلمرو من" بیگانه می شود ، و بدون تصور به تصویر خود او من در عمل خود بیش از یک بار با این نوع علائم روبرو شده ام. چندین داستان مشابه وجود داشت.
افشای زنانگی
در این مقاله ، من می خواهم دانش زنان درونی را با شما در میان بگذارم. من در اینجا عبارات معمول را نمی نویسم که برای نشان دادن زنانگی شما باید از خود مراقبت کنید ، لباس های زیبا بپوشید ، بتوانید آرایش کنید ، معاشقه کنید ، تعارف را بپذیرید و غیره.
تاریخچه ای کوتاه از ظهور فروید روانکاوی کلاسیک
امروزه ، بسیاری معتقدند که روانکاوی یک مکتب فلسفی ، یک جهت فرهنگ شناسی ، روشی برای مطالعه پدیده های اجتماعی و سیاسی است. در واقع ، در مقالات مدرن روزنامه نگاران ، بررسی های تحلیلی ، مقالات تاریخ هنر ، ما اغلب با مفاهیم و رویکردهای مشخصه روانکاوی روبرو می شویم.
در تجزیه و تحلیل روانی زنانگی ودیک
می ترسم که مجبور نباشم آنچه در خطر است را توضیح دهم. اخیراً انواع دوره ها و آموزش های "نحوه ایجاد زندگی خانوادگی با توجه به وداها" ، "نحوه بیدار کردن زنانگی" و غیره با همین روحیه بسیار رایج شده است. همه این آشوب ها عمدتا به زنان اختصاص دارد و در اصل آن ، در بازخوانی مختصر ، موارد زیر خلاصه می شود: