مرد من دوست دختر دارد. چه باید کرد؟

تصویری: مرد من دوست دختر دارد. چه باید کرد؟

تصویری: مرد من دوست دختر دارد. چه باید کرد؟
تصویری: ۱۰ چیزی که زنان رو دیوونه میکنه و عاشق شنیدنش هستند 2024, ممکن است
مرد من دوست دختر دارد. چه باید کرد؟
مرد من دوست دختر دارد. چه باید کرد؟
Anonim

بسیاری از زنان نگران این واقعیت هستند که انتخاب شده آنها دوست دختر دارد. خواه شوهر رسمی باشد یا دوست پسر ، وجود دوست دختر نگران کننده است و شما را به فکر وا می دارد. دختری که به تازگی رابطه ای برقرار کرده است برای مشاوره به من مراجعه کرد و اگر یک چیز نبود همه چیز عالی می شد: مرد او به طور قاطع ارتباط خود را با دختران سابق (که با آنها رابطه نزدیک یا همدلی وجود داشت) قطع نمی کند. به س herال او در مورد اینکه چرا او به این نیاز دارد ، اگر اکنون رابطه ای در زندگی او ظاهر شده است ، او پاسخ داد که او قصد تغییر چیزی را ندارد و اطمینان داد که این دوستی از کسی متنفر نیست.

اولین فکری که به ذهنم رسید این بود: "پسر به طرزی بسیار سخت تلاش می کند تا بررسی کند که آیا دختر او را به عنوان یک کل با تمام" سوسک "هایش قبول دارد یا خیر. واقعیت این است که اگر مردی به دلایلی تجربه منفی رد شدن در پشت سر خود داشته باشد ، شریک زندگی خود را به روشهای پیچیده تر آزمایش ترغیب می کند: "قبول - قبول نمی کند". من از دختر پرسیدم آیا این پسر پیشنهاد می کند چیز دیگری غیر معمول از زندگی خود بگیرد ، معلوم شد که لیست بسیار چشمگیر است و او تقریباً بدون تردید با همه نکات موافقت کرد ، اما در مورد این مورد به دوست دخترانش ، او تلو تلو خورد و حتی تصمیم گرفت به روانشناس مراجعه کند ، تا راه حل مناسب را بیابد و بفهمد که چگونه باید ادامه دهد.

با توجه به داستان دختر ، متوجه شدم که احساسات در زن و شوهر متقابل است ، اما تأثیر تجربیات منفی گذشته هر دو ، به شدت خود را نشان داد. ضمیر ناخودآگاه به طور دوره ای آنها را از رابطه دور می کرد و آزمایشات و تحریکات جدید بیشتری را اختراع می کرد. من نمی خواهم به جزئیات بپردازم ، اما میل به با هم بودن برای مرگ و زندگی با آرزوی به پایان رساندن همه چیز در هر لحظه مبارزه کرد. اینگونه است که درد و ترس رفتار می کند و ضمیر ناخودآگاه در کنار هم بازی می کند و موقعیت های درگیری ایجاد می کند. البته ، غیرممکن است که به سرعت با همه اینها برخورد شود ، و من تصمیم گرفتم ، بدون عمق زیاد ، تا کنون فقط مسئله فعلی مربوط به دوست دختر را فاش کنم. "وقتی می فهمید که علاوه بر شما ، مرد شما نیاز به ارتباط با زنان دیگر دارد ، چه احساسی دارید؟" - از دختر پرسیدم. از آنجا که من از کارتهای استعاری OX در کار خود استفاده می کنم ، تصویری با یک سارق در ماسک سیاه و کلمات "شکست" در مورد سوال مطرح شد. دختر به سرعت بلبرینگ خود را بدست آورد و در این ترکیب موارد زیر را مشاهده کرد: "البته ، من آنها را به عنوان رقبا و رقیبان ، اگر نه از زمان حال ، پس از گذشته ، مطمئناً می بینم! علاوه بر این ، من می دانم که رابطه ای با آنها وجود داشت ، صمیمیت یا همدلی ، این دختران با "نقاب های سیاه" ، همانطور که در تصویر است ، برای من تهدید کننده است. و نه تنها به من ، بلکه به رابطه در حال ظهور! با وجودی که او می تواند در حضور من با آنها صحبت کند ، من نمی توانم بدانم چه چیزی در ذهن این زنان وجود دارد و چه انتظاری از آنها دارم! اما بیشتر از همه نگران تمایل او برای برقراری ارتباط با آنها هستم. " از او پرسیدم چگونه فکر می کند چرا مردش اینقدر با او صریح است. مطمئناً او می توانست تصور کند که اعتراف به همسر سابق ممکن است به او آسیب برساند. دختر به او پاسخ داد: "او می خواست با من بسیار صادق و صادق باشد و آنچه را که در آینده در انتظار من است نشان دهد … او قطعاً از این ارتباطات دست نخواهد کشید."

مشتری بسیار باهوش بود ، او به وضوح متوجه شد که بازسازی شریک یک آرمان شهر است ، اما همچنین نمی تواند آنچه را که با من آمده است بپذیرد. در چنین مواردی ، این مسئله فقط به دو صورت مورد بررسی قرار می گیرد: یا اینکه همه چیز را همانطور که هست بپذیریم ، یا با وجود احساسات ، برگردیم و برویم. زیرا درد بیشتر حتی قوی تر از الان امکان پذیر است.

من از دختر دعوت کردم تا خیال پردازی کند و تصور کند که مردش با سابق خود ارتباط برقرار می کند ، او از این موضوع مطلع است … زمان گذشت … احساسات ، احساسات او؟ ما دوباره از کارت ها استفاده کردیم ، این بار کلمه "وابسته به عشق" در ترکیب با یک عکس آمد: مادری به فرزند خود شیر می دهد. مشتری کمی از صندلی پایین رفت و سرش را گرفت ، بعد از مکثی گفت: "اوه ، او اینطور من را درک می کند ، اول از همه ، به عنوان یک مادر! من دلسوز ، مهربان ، ملایم ، عاشق ، در عین حال قوی و مستقل هستم. علیرغم این واقعیت که من زن و سکسی هستم ، او قدرت درونی من را احساس می کند ، در آن پشتیبانی و قابلیت اطمینان را می بیند.اگر اکنون رابطه ما مملو از عاشقانه و شور است ، دیر یا زود مادر مادر می شود ، و سپس دوست دختران وارد عرصه ای می شوند که با آنها آسان و سرگرم کننده است ، بی دغدغه ، هیچ تعهدی وجود ندارد ، و او هیچ تحمل نمی کند مسئولیت آنها ، با این حال آنها در زندگی او هستند بدون توجه به هر چیزی.

معلوم می شود حتی اگر او مرا دوست داشته باشد ، نه به عنوان یک زن-زن ، بلکه به عنوان یک زن-مادر. هوم … "در اینجا مجبور شدم تعدادی تغییر ایجاد کنم:" واقعیت این است که او نبود که شما را به عنوان مادر توصیف کرد ، اما شما خود را در یک رابطه به عنوان یک مادر می بینید ، تفاوت را متوجه شدید؟ البته ، اگر شما دائماً این اطلاعات انرژی را برای او پخش کنید و بر اساس آن رفتار کنید ، دیر یا زود او به این باور می رسد ، با این حال ، این قدرت شما است که تعادل بین زن - کودک - مادر - یک عاشق باش و متفاوت باش دوست ، دختر ، معشوق و مادر بودن ، گاهی اوقات ، چرا که نه ، انواع و اقسام شرایط در زندگی پیش می آید. من فکر می کنم که در این صورت او دیگر نیازی به دوستان خارجی نخواهد داشت ، زیرا شما یک مصاحبه جالب تر از آنها خواهید بود. "اما گذشته آنها با نزدیکی و همدردی آنها چطور؟" دختر پرسید. به هیچ وجه نباید نگران این موضوع باشید ، زیرا گذشته را نمی توان برگرداند ، و اگر در آن روابط پتانسیل وجود داشت ، انتخاب شده شما آن را درک می کرد و رابطه جدیدی با شما ایجاد نمی کرد. "پس من چیزی ندارم که از آن بترسم؟" دختر پرسید.

ما تصویر دیگری به دست آوردیم: کلمه "حمله" و نقاشی ای که در آن مرد بزرگی در گوشه ای جمع شده بود و زن شکننده کوچک او را سرزنش کرد. در اینجا چگونگی توصیف مشتری من در مورد آنچه او می گوید ، آمده است: "من نمی توانم در این مورد به او فشار بیاورم ، او قبلاً جلوی من باز شده ، به اشتراک گذاشته شده است ، و من به او حمله می کنم ، او را به گوشه ای می برم. شاید اگر این کار را متوقف کنم ، همه چیز به خودی خود خوب می شود. اعتماد کنید ، این واژه ای است که من اکنون دارم ، اگر من واقعاً او را دوست دارم ، به او اعتماد دارم ، در غیر این صورت نمی تواند باشد! و اگر او نیز مرا دوست دارد ، هرگز به من آسیبی نمی رساند ، آسیبی به من نمی رساند و به من آسیب نمی رساند. ما باید به سمت یکدیگر برویم و در جهات مختلف پراکنده نشویم ، ما باید بارهای گذشته را که هنوز بر دوش خود حمل می کنیم با هم مرتب کنیم. " من چیزی برای افزودن به آنچه گفته شد نداشتم ، این خوب است. عشق برای همه!

توصیه شده: