"مرد ، برو پیش مادرت." روح یک مرد در جستجوی بلوغ

تصویری: "مرد ، برو پیش مادرت." روح یک مرد در جستجوی بلوغ

تصویری:
تصویری: یک مرد اصفهانی 2024, آوریل
"مرد ، برو پیش مادرت." روح یک مرد در جستجوی بلوغ
"مرد ، برو پیش مادرت." روح یک مرد در جستجوی بلوغ
Anonim

یک مرد معمولی می گوید: "من می خواهم با یک زن زیبا ، باهوش ، عاقل ، معنوی و مستقل جفت شوم." پس از 5 دقیقه ، او می گوید: "یک مرد باید جفت باشد ، از من ضعیف تر باشد ، اطاعت کند." من پاسخ می دهم: "مرد ، برو پیش مادرت".

چنین شکافی در روان یک مرد ناشی از میل ناخودآگاه به بزرگ شدن است ، زیرا مادرش را در یک نبرد درون روانی برای زندگی مستقل بزرگسالان خود شکست داده است. او می خواهد در میدان نبرد داخلی "اژدها را بکشد" به صورت نمادین "مادرش را در درون روان خود بکشد" و از قدرت او بر او رها شود. مهم نیست که او در واقع چه نوع رابطه ای با مادرش دارد. آنها می توانند هم خوب و هم بد باشند. اما تا زمانی که فرایند جدایی روانی او از او به پایان نرسد ، او با هر یک از شرکای خود می جنگد و برای کسب قدرت با او رقابت می کند ، سعی می کند او را بشکند. و هرچه قصد مرد برای بزرگسال شدن و جدایی از مادرش قوی تر باشد ، زن قوی تر ، مستقل و باهوشی را انتخاب می کند تا در نتیجه او را شکست دهد ، و او را به خاطر تمام این از دست دادن قدرت و کنترل بر زندگی خود جبران کند. در رابطه با مادرش اتفاق افتاده است. … این دقیقاً برای جبران است ، زیرا درد و عصبانیت او از مادرش به دلیل دستکاری ها ، قدرت ، کنترل و نفوذ به فضای شخصی او به جایی نرسیده است ، آنها در روان او "محافظت شده" هستند و به دنبال راهی هستند. اما از آنجا که ترس از دست دادن مادر بسیار است ، احساس گناه برای نشان دادن خشم نسبت به او بی پایان است ، سدی که مرد در دست دارد باعث ایجاد رابطه با زن می شود.

کسانی که تصمیم می گیرند با زنی مستقل و قوی رابطه برقرار کنند ، بیشتر از کسانی که دختر معتاد خردسال را انتخاب می کنند بزرگ می شوند. به سادگی هیچ شانسی وجود ندارد.

بنابراین ، روح مرد به دنبال راهی برای خروج از "سیاه چال قدرت مادری" است ، به دنبال بهبودی از "ویروس مادر" ، انتخاب یک زن قوی ، باهوش ، زیبا و تلاش برای "جعبه" روح خود ، و گاهی اوقات بدن البته ، او می رود ، اما به هیچ وجه اجازه رابطه با او را نمی دهد و تنهایی را انتخاب می کند و از بازی در نقش یک زن شرقی که مرد به او پیشنهاد می کند امتناع می کند.

سپس او دوباره به جستجوی اشتیاق جدیدی می رود تا مادرش را "در زن بکشد". و این مسیر بی پایان رنج روح مرد است.

اما مشکل این است که او باید به مادرش برود و به او بگوید که او در حال حاضر یک بزرگسال است ، چارچوبی برای او تعیین کند ، تأثیر او را بر زندگی او ، اعم از زندگی ذهنی و بیرونی محدود کند. دستکاری ها و سرزنش های او دیگر نباید باعث شود او احساس گناه کند. مادرش باید یک نه واضح از او بشنود. تنها در این صورت است که برای یک زن ایمن می شود. و اگر به دلایلی امکان جدایی از یک مادر واقعی وجود ندارد ، یک روان درمانگر زن می تواند در اینجا کمک کند.

توصیه شده: