مرزهای شخصیتی و پرخاشگری پوششی

تصویری: مرزهای شخصیتی و پرخاشگری پوششی

تصویری: مرزهای شخصیتی و پرخاشگری پوششی
تصویری: اختلال شخصیت دوقطبی و ناپایدار مرزی 2024, آوریل
مرزهای شخصیتی و پرخاشگری پوششی
مرزهای شخصیتی و پرخاشگری پوششی
Anonim

شناخته شده است که تجاوز از سوی مردم به عنوان تهدید احساس می شود اگر از موانع روانی "عبور کند" و بیش از حد به مرزهای داخلی حمله کند. سپس شخص باید از حاکمیت خود دفاع کرده و متجاوز را با وسایل موجود بیرون کند. با این حال ، تجاوز به تجاوز متفاوت است ، می تواند واضح باشد ، مانند حملات فیزیکی ، توهین ، تهدید به طرف مقابل. می تواند به محیط ، مانند شکستن ظروف یا کوبیدن درها ، هدایت شود. و همچنین تجاوز پنهان وجود دارد. در هسته اصلی آن ، پرخاشگری نهفته اقدامات کاملاً روزمره ای است که در زیر آنها اقدامات تهاجمی پنهان شده است. از این گذشته ، همه افراد نمی توانند آشکارا پرخاشگری را نشان دهند. آنها ممکن است از پاسخ بترسند ، یا از این که بخاطر اقدامات تجاوزکارانه محکوم شوند ، بترسند ، یا به سادگی تجاوز آشکار را ناشایست بدانند. بسیاری از مردم از عزیزان خود شکایت دارند. در اینجا ، آنها می گویند ، من در خانواده ای از والدین / شوهر / همسر / مادر شوهر-افراد فوق العاده زندگی می کنم. اما به دلایلی به نوعی احساس ناراحتی می کنم ، نمی خواهم آنها را ببینم ، صحبت کنم ، نمی خواهم. و به هر حال ، مردم از هر نظر ممکن برای من آرزوی سلامتی می کنند ، نگرانی ، نگرانی و "من حتی نمی دانم چرا من چنین حرامزاده ناسپاسی هستم". سام وکنین این نوع تجاوز یا خشونت را "فراگیر" نامید. در عین حال متجاوزان از روشهای بسیار ظریف و پنهان حمله به مرزهای دیگران استفاده می کنند. حتی قربانی اغلب نمی فهمد چه اتفاقی می افتد. خوب ، علاوه بر این واقعیت که قربانی به دلایلی احساس بدی دارد و به دلایلی نامعلوم از این افراد فوق العاده ای که در کنار او هستند بدش می آید. چنین تجاوزی مبتنی بر اقدامات کوچک کوچک برای ایجاد کنترل بر قربانی ، ایجاد وابستگی ، ناامنی ، احساس درماندگی ، ناامیدی از زندگی ، انزوا و غیره است. جذابیت در دراز مدت ، این فضا عزت نفس و عزت نفس را تضعیف می کند. در همان زمان ، شخصیت قربانی ویژگی های پارانوئید یا اسکیزوئید را به دست می آورد ، عصبی می شود ، که بیشتر راه را برای حملات متجاوزان باز می کند. وکنین انواع زیر را شامل می شود:

  1. روشنایی گاز - در سال 1944 یک فیلم Gaslight با بازی اینگرید برگمن وجود دارد. شوهر به طور مخفیانه از همسرش اتاق زیر شیروانی را هر شب در جستجوی جواهرات پنهان جستجو می کرد و از آنجا که چراغها را در آنجا روشن می کرد ، فشار کل گاز کاهش می یافت و نور خانه کم می شد ، به علاوه صداهای عجیب در اتاق زیر شیروانی شنیده می شد. در بازگشت ، ظاهراً از سر کار ، همسرش را متقاعد کرد که دچار نقص است و تقریباً او را به روان پریشی رساند. شامل خستگی ، کار سخت ، طوفان های مغناطیسی ، سوء تفاهم ها ، عدم صلاحیت و حتی بیماری های روانی نهفته و بدخلقی است. آن ها هر چیزی که قربانی احساس می کند ، آنچه باعث نارضایتی می شود ، بلافاصله توسط متجاوز توضیح داده می شود - "شما فقط فکر می کنید" ، "شما چنین فکر می کنید زیرا دچار روان رنجوری / BPD / افسردگی هستید ، اما در واقع همه چیز طبیعی است" ، "شما بیش از حد حاد هستید شما به اظهارات معمولی واکنش نشان می دهید "،" فقط این که خانواده شما تجربه درستی به شما نداده اند و نمی دانید که چگونه این امر به طور عادی اتفاق می افتد. " به زودی ، قربانی واقعاً فکر می کند که مشکلی در او وجود دارد ، نوعی بیماری واقعاً که به او اجازه نمی دهد واقعاً به مسائل نگاه کند. و فقط متجاوز می فهمد که واقعاً چه اتفاقی می افتد ، و راهی بدون او وجود ندارد.
  2. عقب نشینی - این شامل اقداماتی از طرف متجاوز است که اجازه نمی دهد قربانی به نحوی افکار و احساسات خود را بیان کند. آنها به زور بازداشت می شوند. اینها اقدامات مانند "تحریم" (امتناع از برقراری ارتباط) ، کاهش ارزش احساسات ("فقط احمق ها به چنین شوخی هایی می خندند" ، "فقط بیماران روانی از چنین چیزهایی ناراحت می شوند") ، کاهش ارزش امیدها و برنامه ها ("آیا به طور جدی فکر می کنید که شما می توانید "،" چگونه می توانید رویای این را ببینید ") ،دستاوردها ("هر احمقی می تواند این کار را انجام دهد") ، شوخی های بی رحمانه ، مسدود کردن ارتباطات (تغییر موضوع ، حواس پرتی به چیزهای عجیب و غریب در طول مکالمه ، آوردن یک مکالمه جدی به یک شوخی ، به تعویق انداختن مکالمه برای بعد) ، اتهام (هنگام شروع صحبت) در مورد مشکلات خود ، سپس مرا ناراحت کنید و فشارم افزایش یابد) ، انتقاد (اگر چنین افکاری دارید ، پس به اندازه کافی خوب نیستید (کاری را انجام می دهید) ، باید کاری کاملاً متفاوت انجام دهید) ، انکار حقایق قبلی که باعث احساسات منفی قربانی ، برچسب زدن ("شما این را می گویید زیرا یک احمق هستید"). در نتیجه این اقدامات ، قربانی شروع به محدود کردن خود در بیان نظرات ، احساسات ، خواسته ها و برنامه های خود می کند ، به عنوان احمقانه ، غیرقابل درک ، نامناسب ، بی اهمیت. آن ها مجبور به نگهداری آنها شد

این همچنین شامل اقداماتی مانند "زخمی شدن با صداقت" (ناراحت نشوید ، اما من به شما می گویم صادق باشید) است. نادیده گرفتن ؛ تجاوز به حریم خصوصی ("من فقط میز شما را کمی تمیز کردم و خاطرات شخصی شما را کمی خواندم ، و چرا در آنجا چیزی ناشایست می نویسید که نمی توانید بخوانید / بله من پیام های SMS / چت شما را که از من پنهان می کنید می خوانم) ؛ انتظارات بالا (شما باید کارهای بیشتری انجام دهید زیرا توانایی انجام این کار را دارید) ؛ بی تدبیری (اظهارات نامناسب ، س questionsالات ("چرا هنوز فرزندی ندارید") ، اقدامات ، خواسته ها ("شما باید چیزی کاملاً متفاوت بنویسید و نه در این مورد") ، توصیه ("من در جای شما بودم") ، پشیمانی ("در واقع ، من برای شما متاسفم") ، داستانهای ناخواسته در مورد تجربیات من ؛ تحقیر ؛ شرمندگی ؛ انتشار اطلاعات از ماهیت صمیمی ؛ ایجاد موقعیت های مختلف دشوار به منظور آزمایش قربانی ؛ کنترل از طریق افراد دیگر (به عنوان مثال ، درخواست می کند تا مراقب همسایگان باشد ، کجا و با چه کسی قربانی می شود) ؛ مراقبت های غیر ضروری ؛ هدایای غیر ضروری که پس از آن باید مورد استفاده قرار گیرد ؛ اقدامات اشاره ای (عروس پس از نزاع با مادر شوهرش گریه می کند ، و مادر شوهر مواردی را که می توان برای خودکشی استفاده کرد به طور نمایشی برمی دارد. عروس قصد ندارد با خودش کاری انجام دهد ، اما اقدامات مادرشوهر می گوید که او (دختر -داخل) بسیار ناکافی است.) قربانی از نظر زندگی احساس ناراحتی می کند ، زیرا این تظاهرات باعث واکنش منفی دیگران می شود. برای بهانه گیری ، یا برای بهانه نگرفتن بهتر است آن را به طور کلی پنهان کنید.

خالی کردن - به معنی نفی ارزش شخص دیگر ، غفلت از او ، امتناع از کمک به او ، تقسیم مسئولیت ها ، حمایت. به عنوان مثال ، شخصی قربانی را شکست می دهد ، در جلسه مهمی شرکت نمی کند ، مدارک لازم را ارائه نمی دهد ، شوهر از اختصاص پول برای کمک های لازم خودداری می کند) به زنی که کار نمی کند و با یک کودک کوچک نشسته است ، زیرا او این نیاز را مهم نمی داند و پولش! شوهر با استدلال اینکه این کار یک زن است ، از هرگونه کمک به همسرش با فرزندان خودداری می کند. والدین از در نظر گرفتن منافع یک کودک بزرگسال خودداری می کنند ، به طور مستقل مبلمان اتاق خود را مرتب می کنند ، بنا به صلاحدید خود تعمیرات را در آنجا انجام می دهند و با مبلغ دلخواه ، وسایل او را که غیر ضروری می دانند بیرون می ریزند. ورود غیر منتظره مادران به ملاقات بدون هشدار و با در نظر گرفتن زمان و احتمال فرزندان بزرگسال (yazhem).

این الگوهای پرخاشگری را می توان با یکدیگر ترکیب کرد و همچنین با مراقبت اصیل و مراقبت های جعلی در هم آمیخت. به عنوان مثال ، قهوه در رختخواب صبح وقتی قربانی هنوز در خواب است و برنامه ای برای بیدار شدن ندارد. قربانی علائم نارضایتی را نشان می دهد و 2 قرص سنبل الطیب دیگر از اعصاب دریافت می کند. همه این شرایط می تواند باعث شکست تدریجی موانع روانی قربانی شود. به خصوص اگر قربانی دارای ویژگی هایی مانند کمال گرایی باشد و معتقد باشد که او واقعاً نه چندان خوب است و نه چندان ارزشمند. اگر یک "فرد خوب" در موقعیتی قرار بگیرد که پرخاشگری فراگیر باشد ، وضعیت پیچیده تر می شود. آن هااو حتی به خود اجازه مقاومت نمی دهد ، زیرا "مردم حقیقت را می گویند / خوب می خواهند". در پایان ، می خواهم توجه داشته باشم که این نوع تجاوز بسیار بیشتر از مثال تجاوز صریح رخ می دهد. از آنجا که قربانی نمی تواند همیشه مکانیزم های دفاعی خود را روشن کند ، هنگامی که به دلیل ویژگی های شخصی و گاهی اوقات به دلیل اینکه نمی فهمد چه اتفاقی برای مدت طولانی رخ می دهد ، عواقب آن بسیار غم انگیز و مخرب است. به نظر می رسد همه چیز در اطراف زیبا و دلپذیر است و مرزهای شخصیت از بین می رود. این امر نه تنها در مورد قربانیان واقعی و بالقوه صدق می کند ، به طوری که آنها به آنچه در اطراف اتفاق می افتد توجه کنند. این امر در مورد متجاوزان نیز صدق می کند. اغلب این اقدامات از روی بدخواهی انجام نمی شود ، بلکه از روی نیاز برای تقویت مرزهای بد خود است. یا متجاوزان ، دوباره به دلیل مرزهای بد خود ، نمی فهمند که قبلاً به خاک شخص دیگری حمله کرده اند. بنابراین متقابلاً مراقب باشید که در رابطه شما چه می گذرد.

توصیه شده: