2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اغلب ، مردان بالغ 40 ساله ، به اضافه یا منهای 10 سال ، با مادر خود زندگی می کنند. برخی از مردان سعی کردند خانواده تشکیل دهند ، اما خانواده آنها از هم پاشید. و برخی حتی حداقل برخی از روابط پایدار را ایجاد نمی کنند. این مشکل همچنین با این واقعیت پیچیده می شود که زندگی با مادر یک پشتوانه قوی متقابل مفید ایجاد می کند.
رابطه مخرب بین مادر و پسر ریشه های عمیقی دارد که به دوران کودکی برمی گردد: محافظت بیش از حد ، سرکوب استقلال ، مسئولیت پذیری و دیگران ، منجر به ناسازگاری می شود. این رابطه بین آنها طبیعی تلقی می شود ، اگرچه می تواند برای هر دو ناراحتی ایجاد کند.
در اینجا چند دلیل ذکر شده است:
1) دلیل مسکن. به دلیل حقوق پایین ، هیچ فرصتی برای خرید مسکن وجود ندارد ، تمایلی به دریافت وام یا اجاره خانه جداگانه وجود ندارد.
2) والدین بیمار. ترس از سلامت والدین ، مراقبت مداوم به خانه والدین متصل می شود. احساس گناه شدید برای ترک والدین.
3) راحتی خانه. عادت والدین برای تأمین زندگی خانگی حتی یک مرد بالغ را نیز وابسته می کند. نیازی به شستشو ، تمیز کردن ، غذاهای همیشه پخته ، بدون نیاز به پرداخت اجاره نیست. پول فقط می تواند صرف لذت های شخصی شما شود.
4) دلبستگی روانی. ترس از دست دادن شرایط راحت که در طول سالها ایجاد شده است. ترس از ملاقات و برقراری ارتباط با دختران ، بی خوابی
5) ناهنجاری های جسمی. ناهنجاری های فیزیکی اختلالات فیزیولوژیکی ، ناتوانی جنسی مداوم ، کاهش میل جنسی
6) وابستگی ها. اعتیاد به الکل ، اعتیاد به مواد مخدر ، اعتیاد به مواد غذایی ، اعتیاد به رایانه ، اعتیاد به قمار و غیره.
7) سبک زندگی بی پروا. لذت بردن از یک زندگی رایگان ، هیچ مشکلی در امور مالی ، با ظاهر و توجه زنان مراقبت از فرزندان و همسر در برنامه های یک مرد قرار نمی گیرد.
8) پسر مامان. دلبستگی عاطفی عمیق مادر و پسر. مامان همه چیز را بهتر انجام می دهد. برای مادر یک زن ، پسر یک رقیب. دلایلی وجود دارد که باعث می شود عروس خانم ها شایستگی همسر بودن پسر محبوبش را نداشته باشند.
9) مرد تنبل است. تمایلی به تشکیل خانواده ، کار ، کسب درآمد ، بهبود زندگی ، مستقل بودن ، مسئولیت پذیری وجود ندارد.
10) تحریف واقعیت زندگی. خیالات غیرقابل تحقق. این مرد و مادرش آرزو می کنند که در آینده او خانواده خوشبخت خود را داشته باشد. اما رویاها انتزاعی هستند و هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمی شود.
آندری پلسوفسکیخ
توصیه شده:
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ درک اینکه چرا یک مرد متاهل معشوقه خود را ترک می کند؟
چرا یک مرد از معشوقه خود جدا می شود؟ بسیاری از معشوقه ها برای مردان متاهل (از جمله برای کیف پول خود) می جنگند ، سعی می کنند زنان خود را بترسانند ، در آنها احساس وحشت ایجاد کنند ، آنها را تسلیم کنند و داوطلبانه شوهران خود را رها کنند. برای این ، افسانه هایی در مورد برتری کل معشوقه ها بر همسران در سن ، جنسیت ، ظاهر ، شخصیت و غیره ایجاد می شود.
چرا من در زندگی خود بدشانس هستم؟ چرا، چرا
سالها در طول زندگی ، مردم از خود س questionsال می پرسند: چرا من می خواهم ثروتمند شوم و در تمام زندگی خود کاری جز تأمین هزینه های زندگی انجام نمی دهم. چرا نمی توانم با یک شریک زندگی شایسته ملاقات کنم. چرا همه مردانی که با آنها برخورد می کنم ضعیف ، بازنده ، زن زن یا گیگولو هستند.
یک مرد چگونه احساس مرد می کند؟
"در فرهنگ ما ، پسران تحت ستم به تصویر یک مرد بزرگ می شوند - فردی که باید نقش های اجتماعی مختلف را برآورده کند ، انتظارات خاصی را برآورده کند ، در مبارزات رقابتی شرکت کند و با رقبای خود نزاع کند. هیچ کس به آنها آموزش نمی دهد که در جستجوی درونی شرکت کنند.
داستان شماره 1 را تمرین کنید وقتی دختری برای مادرش "تحمل" می کند
ماریا به همراه دختر نه ساله اش ساشا از بخش اورولوژی پذیرایی کردند. این دختر از بدو تولد دچار شب ادراری شده بود ، اما پزشکان نتوانستند به او کمک کنند. از نظر پزشکی ، ساشا "تمیز" بود ، بدون آسیب شناسی و اختلالات عصبی. بار دیگر ، او تحت معاینه قرار گرفت ، اما این به هیچ وجه وضعیت را تغییر نداد.
چرا یک مرد یا یک زن با یک فرد "شکسته" زندگی می کند؟
به نظر من یکی از مهمترین لحظات در روند ارتباطات و ایجاد روابط بین زن و مرد این است که چگونه آنها اطلاعاتی را که یک شریک یا شریک می خواهد به آنها منتقل کند درک و درک می کنند. این واقعیت که شرکا همیشه نمی فهمند ، بیشتر از همه ، لازم نیست به یکدیگر شک کنند ، این زندگی است.