دوست نداشتن

تصویری: دوست نداشتن

تصویری: دوست نداشتن
تصویری: Dr holakouee | دکتر هولاکویی – – پسر ۱۹ ساله و نداشتن دوست دختر، تنها بودن، نگاه غلط به زن بودن 2024, ممکن است
دوست نداشتن
دوست نداشتن
Anonim

دوست نداشتن.

من فکر می کنم موضوع اصلی زندگی یک فرد دوست نداشتن است ، یعنی ناتوانی در دوست داشتن دیگری در خود و خود در دیگری. احساس دائمی طرد شدن و تمام اقداماتی که برای رفع این درد دردناک انجام می دهیم ، تنها ابزاری برای تشخیص ناتوانی در عشق است. وقتی این "بلوک" به شکل ممنوعیت ، شرم ، "ناتوانی جنسی" به شکل ناتوانی و عدم تحریک پذیری وجود داشته باشد ، یا یک محفظه داخلی پر از ترس یا عصبانیت یا چیز دیگری باشد ، آنگاه ما توانایی خود را به عشق تبدیل می کنیم ، که ما مطلقا چیز دیگری داریم که خود را در قالب انواع حمایت ها نشان می دهد. شما می توانید تصور کنید که این افراد وقتی از فرصت عاشق شدن محروم می شوند یا بهتر بگوییم در عوض چه چیزی را تجربه می کنند و این واقعاً ترسناک است. گویی همه چیزهایی که می توان چیزهای با ارزش را به سرقت برد از ما دزدیده شده و در عوض چیزی شبیه به این ارزش به ما داده شده است ، اما این جایگزینی ما را عصبانی می کند ، ما را بسیار عصبانی می کند.

بیشتر اوقات این جمله را از مشتریان می شنوم که دوست ندارند ، و من خودم می توانم این را بگویم ، و این درست است. من به آنها اعتقاد دارم و خودم را باور دارم ، من به احساس ناامیدی و خشم اعتقاد دارم که در لحظه پی بردن به فقدان عشق ظاهر می شود و من به محافظ هایی اعتقاد دارم که ما را از تجزیه کامل محافظت می کند. دفاع از ما محافظت می کند و این طعنه نیست ، این واقعیت است. اما در عین حال ، سپر به ما این فرصت را نمی دهد که به چشمان خودمان نگاه کنیم و ببینیم خلأ در آنجا وحشت زده است. کی کی رو دوست نداره ؟؟؟ مساله این است. و من دیگر تعجب نمی کنم "چرا؟" ، من تعجب می کنم "پس من کی هستم ، زیرا من عاشق نیستم؟" و ما در حال حاضر به آرامی از تجلی به ماهیت می رویم. ذات ما در ما از طریق عشق به عنوان یک انرژی جهانی ظاهر می شود که همه چیز را که ما و خودمان ایجاد می کنیم پر می کند. اگر من عاشق نیستم ، به عنوان حقیقت من ظاهر نمی شوم. اما پس چگونه می توانم در دوست نداشتن خود ظاهر شوم ، مگر آنکه دروغ بگویم؟ دوست نداشتن من را فقط شبیه یک شخص رقت انگیز می کند. و کل طعنه در این واقعیت نهفته است که جلوه کاذب ما به نظر ما زیباتر و نزدیکتر از جلوه واقعی است ، و این من دوباره در مورد دفاع هایی هستم که از ما محافظت می کنند. محافظت از ما با درك درخشش تاج الماس بر سر ما یا در فاجعه ناامیدی ما ، ما را از آگاهی واقعی از توانایی واقعی ما در عشق ، یعنی در حقیقت زنده و زنده ماندن نجات می دهد..

دوست نداشتن. این یک س questionال و یک پاسخ همزمان است. وقتی شخصی می گوید که دوستش ندارم یا دوست ندارم ، در حال حاضر به س aboutالی در مورد زندگی خود پاسخ می دهد. اما برای ما آسان تر است که از چیزهایی که ما را از خود به دیگران دور می کند آویزان شویم و دریابیم که چه اشکالی دارد. دوست نداشتن یک تشخیص نیست ، این جوهر زندگی است ، این کسی است که من امروز هستم ، این است که امروز چقدر زنده هستم. و من فکر می کنم هیچ کاری نمی توان در این مورد انجام داد مگر این که در فضای درونی خالی خود فرو برویم و بازتاب خود را در آنجا ببینیم ، که ما آن را دوست نداریم. هرکسی خودش تصمیم می گیرد که با آن چه کند. بیزاری ما از زندگی در سمت تاریک ماه ، که هرگز دیده نمی شود ، اما مطمئناً چنین است.

دوست نداشتن چیزی هیجان انگیز است ، این یک فرشته عشق است که به ما صدمه می زند ، مهمات زنده را شلیک می کند و ما با لبخندی مطیع بر لب و با ناامیدی عمیق در قلب خود به سمت آن می رویم. دوست نداشتن همیشه ما را به دنبال عشق می کشاند ، تا آخرین روز زندگی ما ، و همچنین ما را از عشق محافظت می کند ، زیرا عشق چیزی است که بی رحمانه ما را جاودانه می کند. به همین دلیل است که ما از مرگ می ترسیم.

توصیه شده: