رابطه جنسی تا 8 مارس ، یا هماهنگی یک زندگی صمیمی

فهرست مطالب:

تصویری: رابطه جنسی تا 8 مارس ، یا هماهنگی یک زندگی صمیمی

تصویری: رابطه جنسی تا 8 مارس ، یا هماهنگی یک زندگی صمیمی
تصویری: تاثیر رابطه جنسی در زندگی زناشویی | دکتر نیلوفر اله وردی 2024, آوریل
رابطه جنسی تا 8 مارس ، یا هماهنگی یک زندگی صمیمی
رابطه جنسی تا 8 مارس ، یا هماهنگی یک زندگی صمیمی
Anonim

مهمترین جزء رابطه بین زن و مرد ، رابطه جنسی است.

اگر از جنسیت به عنوان یک مفهوم صحبت کنیم ، این ایده خود را به عنوان نماینده جنسیت خود ، رفتار با شریک زندگی ، رضایت از رابطه جنسی است. بر هیچ کس پوشیده نیست که بسیاری از زوج ها

روابط جنسی با گذشت زمان به تدریج از بین می رود. جذب یکدیگر ، میل ، تازگی ، حساسیت از بین می رود ، تنش در روابط افزایش می یابد. اگر به موقع اقدامی انجام ندهید ، ازدواج ممکن است از هم بپاشد. اول از همه ، شما باید با دلایل داخلی و روانی آنچه در هر یک از شرکا اتفاق می افتد برخورد کنید.

چگونه می توانید بفهمید که زندگی جنسی شما آنطور که باید پیش نمی رود؟

من چندین معیار را برجسته می کنم:

- از دست دادن حس جذابیت خود به عنوان شریک روابط جنسی ؛

- کاهش علاقه به بدن و لذت بردن از کاوش در بدن و راههای ارضای آن.

- از دست دادن علاقه به روابط جنسی ، در غیر این صورت کاهش میل جنسی نامیده می شود.

- از دست دادن توانایی لذت بردن از رابطه جنسی ، ظاهر احساسات ناخوشایند ، از نظر احساسی و جسمی ؛

- کاهش تعداد تماس های جنسی در یک زوج سالم از نظر جسمی ؛

- ظهور به اصطلاح. احساسات سمی - شرم ، گناه ، ترس ، کینه ، بی اعتمادی ، انزجار در همه چیز مربوط به موضوع زندگی جنسی.

می توان گفت اگر یک زن و شوهر دارای سه یا چند معیار باشند ، در زندگی جنسی خود مشکل دارند. چرا این اتفاق می افتد؟ در حین مشورت با زوجین ، متاهل و متاهل ، من به یک ویژگی اشاره کردم - تغییر در الگوهای رفتاری در روابط.

اشکالی ندارد که مراحل خاصی را در رابطه پشت سر بگذارید. در مرحله اول ، مرحله عاشق شدن ، فرآیندهای شیمیایی در مغز بسیار شدیدتر و فعال تر است. از جذابیت جنسی و علاقه و تحسین متقابل پشتیبانی می کند. در چنین دوره ای ، زندگی جنسی معمولاً روشن و غنی است ، گاهی اوقات اگر یکی از طرفین یا هر دو دارای مشکلات روانی با عزت نفس باشد ممکن است لذت بخش نباشد. علاوه بر این ، به طور معمول ، فرایندهای شیمیایی شروع به کاهش می کنند و بر این اساس ، شدت احساسات ، احساسات و احساسات فیزیکی تا حدودی کاهش می یابد.

دلایل کاهش جنسیت

اغلب ، کاهش شدت به عنوان چیزی غیر طبیعی تلقی می شود و شرکا ممکن است ادعا کنند که زندگی جنسی دیگر لذت اولیه را به ارمغان نمی آورد. با این حال ، در این مورد خاص ، ما در مورد یک فرایند طبیعی صحبت می کنیم ، هنگامی که برای جذب و شدت احساسات جسمانی در طول رابطه جنسی ، کافی است که زندگی جنسی را به شیوه ایمن و قبلاً مورد توافق قرار دهیم.

این اولین علت اختلاف جنسی در یک زوج است. درک این نکته بسیار مهم است که ما به طور خاص در مورد مشکلات یک زن و شوهر صحبت می کنیم و مسئولیت یک شریک نیست. از آنجا که روابط جنسی یک رابطه است ، هر دو شریک مسئول همه اتفاقاتی هستند که در آنها رخ می دهد ، حتی اگر یکی از آنها سوءاستفاده کند و دیگری اجازه دهد یا آن را به دیگران منتقل نکند. بی رحمانه ، اما حقیقت دارد.

ایمنی

یکی از دلایل عدم داشتن یک زندگی جنسی کامل در یک رابطه ، فقدان احساس امنیت اولیه است. اگر شما یک زوج را به شریک جداگانه تقسیم می کنید ، اغلب این به این دلیل است که یکی از آنها از نظر روانی یا جسمی ، با ناامنی جنسی مرتبط است. این لزوماً مربوط به سوءاستفاده جنسی نیست ، بلکه می تواند تماشای فیلم اشتباه در سن نامناسب ، مشاهده تصادفی رابطه جنسی والدین (در سنین پایین) ، ملاقات با یک نمایشگاه دار در خیابان یا فقدان سواد اولیه جنسی در زمان اولین رابطه جنسی ، حتی اگر برای عشق صورت گرفته باشد ، به طور داوطلبانه.

در این حالت ، فرد احساس می کند که رابطه جنسی و ایمنی چیزهای ناسازگار هستند. هرگونه عمل جنسی در چنین فردی یک قرارداد با خودش است ، کنترل مداوم روند و عدم آرامش جسمی و احساسی.در واقع ، این خشونت علیه خود است که نمی تواند لذت را به ارمغان آورد و دیر یا زود باعث خستگی شدید می شود. برای اینکه این ناامنی اساسی منجر به مشکلات جدی در زندگی جنسی شود ، لازم است که شریک دوم به اندازه کافی حساس نباشد و از اولی مراقبت کافی نکند و در نتیجه او را از امنیت خود محروم کند. دلیل این رفتار اغلب عدم حساسیت حتی نسبت به خود است. رابطه جنسی برای چنین افرادی اغلب بیشتر فیزیولوژیکی است تا احساسی. اما برای داشتن یک زندگی جنسی با کیفیت ، هر دو جزء باید وجود داشته باشند. در اینجا ناهماهنگی بوجود می آید: برای یکی ، این روند با ناراحتی احساسی همراه است ، برای دیگری - با یک نیاز جسمی.

نقش روابط و انتقال

دلیل دیگر تغییر الگوی رفتاری یک یا هر دو شریک است. بیشتر اوقات ، روابط جنسی در ابتدا به گونه ای ایجاد می شود که یکی از شرکا وظیفه والدین را انجام می دهد ، و دوم - کودک. به عنوان مثال ، اگر مردی نقش نان آور را بازی می کند ، بیش از حد مراقبت می کند ، خیلی ملایم است ، به احتمال زیاد شریک دوم یک اصطلاحا دارد. انتقال.

انتقال ، واگذاری ویژگی های یک شخصیت والدین به شخص دیگر ، در این مورد ، شریک در یک رابطه است. گاهی اوقات این مورد به اندازه کافی دلپذیر است اگر شریک والدین واقعاً یک شخصیت دلسوز مثبت باشد. و گاهی اوقات این انتقال بسیار چشمگیر است ، هنگامی که کیفیت والدین ستمگر به شریکی منتقل می شود ، که به کنترل اهمیت نمی دهد. به عنوان مثال ، یک شریک بسیار حسود که بیش از حد کنترل کننده است ، بیش از حد درگیر دیگری است. در این مورد ، دومی چاره ای جز این ندارد که کودکی باشد که از تماس فیزیکی می ترسد یا شرمنده است. زیرا در کنار او یک فرد مساوی بزرگسال نیست ، بلکه یک شخصیت والدین است و بین والدین و فرزندان ، رابطه جنسی معمولاً غیرممکن است.

غالباً در تمریناتم ، موارد دیگری را ملاقات می کنم که یک مرد از نظر روانی شکست خورده ، موضع منفعل می گیرد ، نقش یک خانه دار را بازی می کند ، بسیار مهربان و دلسوز است. در همان زمان ، یک زن نقش مرد را بازی می کند - او پول به دست می آورد ، صورت حساب ها را پرداخت می کند ، با تمام مشکلات خانگی برخورد می کند. او هیچ راهی برای احساس یک زن ضعیف و بی دفاع ندارد. اما نه به معنای کودکان ، بلکه به معنای زنانه. احساس نزدیکی به یک مرد داشته باشید. در این مورد ، میل جنسی زن از بین می رود ، زیرا قسمت های مغز فعال نمی شوند ، که در مورد ما باید در حضور شریک فعال شود. وقتی شریک ها برابر هستند اشکالی ندارد ، اما وقتی نقش ها را تغییر می دهند اشکالی ندارد. مردان از احساس راحتی در نقش خود محروم هستند.

سواد جنسی

دلیل مهم بعدی عدم سواد اولیه جنسی است. این موضوع اغلب حتی در مدارس بسیار مورد تقاضا است. به کودکان درباره جنسیت و ایمنی آن آموزش داده می شود. اما به دلایلی ، در اکثر بزرگسالان (بالای 30 سال) ، هنگام بحث در مورد موضوع رابطه جنسی ، احساس شرمندگی شدید می کنم ، یا جدا شدن کامل احساسی از این موضوع. این قابل درک است ، زیرا برای مدت طولانی ما اصلا رابطه جنسی نداشتیم.

والدین به فرزندان خود نمی گویند که خوب است بدن خود را کاوش کنید ، و اینکه خود را خوشحال کنید و به بدن شخص دیگری علاقه مند باشید ، اشکالی ندارد. طبیعی است که س questionsالاتی در مورد پیشگیری از بارداری ، ارگاسم ، رویاهای خیس یا سقط جنین بپرسید. اما اکثر والدین از این قبیل س questionsالات می ترسند ، زیرا آن را نشانه ای از بی پروایی کودکانه می دانند. وقتی والدین با شرمندگی خود روبرو می شوند ، آن را در فرزندان خود شکل می دهند.

حتی تعجب آور است که من چقدر باید برای بزرگسالانی که بیش از دوازده سال است ازدواج کرده اند توضیح دهم ، چند نکته اساسی که گفتن اینکه شما شریک زندگی خود را دوست دارید ، چگونه دوست دارم سعی کنم ، و چه چیز ناخوشایند یا دردناک است ، اشکالی ندارد.

توسعه سواد جنسی اولین شرط برای احیای زندگی جنسی است. بنابراین ، پس از تماشای فیلم های پورنوگرافی ، مردم چیزی مشابه از یک شریک انتظار دارند. آنها حتی متوجه نمی شوند که در این فیلم ها ، رابطه جنسی واقعی اغلب اتفاق نمی افتد ، به ویژه ارگاسم.

با خیال راحت ادبیات مربوطه را بخوانید و با متخصصان تماس بگیرید. از این گذشته ، بسیاری از مردم درک نمی کنند که فقدان زندگی منظم و جنسی در یک زوج یک مشکل بسیار جدی ، اما کاملاً قابل حل است. اگر خود قادر به ایجاد رابطه نیستید ، مراجعه به درمانگر خانواده و متخصص سکس بسیار مهم است. اولین مورد باید جفت شود. روان درمانگر نوعی واسطه است ، مترجم نیازهای یک شریک به زبان دیگری. یک متخصص سکس می تواند در مورد بدن شما چیزهای زیادی بگوید و شما را از شر بلوک های بدن خلاص کند. یک زبان مشترک پیدا کنید ، یکدیگر را بشناسید ، سرگرمی را بیاموزید ، به طوری که رابطه جنسی نه تنها "در تعطیلات" نیست.

این مقاله در نسخه "آینه های هفته" منتشر شده است.

توصیه شده: