تفسیر یکدیگر

تصویری: تفسیر یکدیگر

تصویری: تفسیر یکدیگر
تصویری: تفسیر - قیامت در قرآن - فرار انسانها از یکدیگر - آیت الله گرامی 2024, ممکن است
تفسیر یکدیگر
تفسیر یکدیگر
Anonim

یک نفر این فکر را به من آموخت ، نفر دوم آن را به وضوح در سطح رفتاری ثابت کرد …

همه روانشناسان به خوبی می دانند که ما با پیش بینی های خود از محیط تماس و تعامل داریم. واقعیت عینی به همان اندازه غیر قابل اثبات است که غیرقابل اثبات است. این بدان معناست که اغلب ما با یک فرد تعامل نداریم ، بلکه با تصویر او در ذهن خود تعامل داریم. آیا تفاوت را احساس می کنید؟

یک مثال ساده از فرافکنی: اگر مضطرب باشم ، فرض می کنم که همه سعی می کنند به من آسیب برسانند ، و اضطراب مرا بیدار کنند. مردم به شیوه معمول خود با ما تعامل خواهند داشت ، اما ما فقط سیگنال های هشدار دهنده سیگنال های ناخودآگاه را محاسبه و جدا می کنیم. ما به این موضوع توجه خواهیم کرد و بیشتر و بیشتر نگران خواهیم شد. فرافکنی را می توان دقیقاً از طریق جهانی بودن توهم محاسبه کرد: ما تأثیر منفی یا مثبتی را از کل محیط احساس می کنیم ، گویی همه در جهان توطئه کرده اند که یکی یا دیگری هستند. همانطور که می توانید تصور کنید ، فرافکنی ، مانند هر دفاع روانی دیگری ، می تواند به نفع شما باشد. اما هنوز در این باره نیست.

این احتمال وجود دارد که مطلقاً هر چیزی که مخاطب ما از آن تشکیل شده است مجموعه ای از پیش بینی های خود ما باشد. با این وجود ، می خواهیم در سطح شخصی یکدیگر را لمس کنیم ، انتخاب دیگری را بشناسیم ، ما تصمیم می گیریم که توهمات خود را در مورد دیگری کنار بگذاریم و دریابیم که خود او ترجیح می دهد به عنوان تصویر خود به جهان اطراف خود ارائه دهد. در واقع بفهمید که دیگران چه می خواهند و بر اساس دیدگاه و درک خود ، "چگونه باید باشد" ، به او تظاهر نکنید. البته ما شبیه هم هستیم ، اما هرکدام آنقدر "آنطور که باید" دارند که حرفه روان درمانگر هنوز اهمیت دارد.

آشکارسازی توهمات در مورد یکدیگر مکانیسم پیچیده ای از تعامل است که مملو از بسیاری از اشتباهات متقابل است. و با این وجود ، بدون این نمی توان نه دوستی واقعی و نه عشق واقعی را شناخت. شناخت نزدیکی واقعی غیرممکن است. نزدیک شدن به درک دیگری واقعی غیرممکن است. فرآیند یادگیری متقابل واقعی ، هنگامی که شروع شد ، گاهی اوقات به دو دلیل اصلی می تواند به جدایی تبدیل شود:

  • من آمادگی آشنایی با دیگری را ندارم. من تصویر او را دوست دارم ، که قبلاً آن را شناختم ، اما دیگری نمی خواهد در چارچوب این تصویر باشد.
  • من آمادگی آموختن درباره چیز دیگری را ندارم. من آمادگی و / یا تمایلی برای تعامل با این موضوع ندارم.

تجزیه در این موارد می تواند انجام شود ، اما همیشه اجتناب ناپذیر است. روان درمانی زوجین (متاهل یا غیر ازدواج) تا حدی شامل تطبیق متقابل و تطبیق تصاویر جدید از یکدیگر است.

اما ایده اصلی که دو نفر از جمله اول در من ثابت کرده اند چیست؟ فرایند شناختن دیگری با توافق متقابل در مورد "ساده ترین" مفاهیم آغاز می شود. "ساده ترین" آنها در علامت نقل قول هستند ، زیرا در حال حاضر سعی کنید کلمه "سیب" را با هر فرد انتخابی حدس بزنید ، سپس پاسخهای خود را بنویسید یا بکشید و به یکدیگر نشان دهید. چطور به نظر میرسه؟ نیازی به گفتن در مورد موارد پیچیده ای مانند عشق ، دوستی ، اعتماد … مفاهیمی نیست که بعید است خودتان تعریف آنها را ارائه دهید. اینها سازه های چند بعدی هستند که شاید کشف و شناخت آنها کل زندگی را بگیرد. علاوه بر این ، ما نباید فراموش کنیم که همه چیز در درون خود شخص پویا است ، او هر لحظه از وجود خود را تغییر می دهد و تجدید می کند ، سیب او امروز قرمز می شود و فردا سبز خواهد شد … تفاوت های ظریف بر اساس آنها ساخته شده است

ما حتی درباره یکدیگر چه می دانیم؟

توصیه شده: