قصیده عشق مشروط

تصویری: قصیده عشق مشروط

تصویری: قصیده عشق مشروط
تصویری: سریال عشق مشروط دوبله فارسی | Eshghe Mashroot Duble 2024, آوریل
قصیده عشق مشروط
قصیده عشق مشروط
Anonim

هر چیزی زمان خودش را دارد…

اخیراً در متون روانشناسی ، می توانید جملات زیادی را بیاموزید که به اهمیت عشق بی قید و شرط در زندگی افراد اختصاص داده شده است.

من همچنین این بیانیه را که قبلاً عملاً به یک اصل بدل شده است و در قلب و ذهن مصرف کنندگان ادبیات روانشناسی رایج پاسخ می دهد ، مورد اعتراض قرار نمی دهم. عشق بی قید و شرط امروزه به نوعی راه حل درمان تبدیل شده است که از همه مشکلات و مشکلات روانی نجات می یابد و عدم وجود آن (به ویژه در نوع خاصی از روابط) دلیل اصلی چنین چیزی است. مقاله ای در مورد اهمیت پذیرش و عشق والدین بدون قید و شرط بنویسید - و در میان جریان عظیم متون روانشناسی رایج بی توجه نخواهد ماند!

ارزش عشق بی قید و شرط برای توسعه شخصی در واقع بسیار بیش از حد است. او پایه و اساس شخصیتی است که همه ساختارهای بعدی او بر اساس آن تنظیم شده است. عشق بی قید و شرط اساس پذیرش خود ، عشق به خود ، عزت نفس ، عزت نفس ، حمایت از خود و بسیاری دیگر از مهم است خودش- در اطراف آن هویت حیاتی اساسی بنا شده است - من هستم!

از سوی دیگر ، متون زیادی وجود دارد که در آنها می توان نگرشی انتقادی نسبت به نوع دیگری از عشق والدین - عشق مشروط - مشاهده کرد. اساساً ، اینها متونی هستند که شرایط شکل گیری شخصیت سازمان یافته خودشیفته را توصیف می کنند.

من می خواهم کمی عدالت را در این متن برقرار کنم و اگرچه این در حال حاضر در جریان نیست ، در مورد اهمیت عشق مشروط بگویم.

در مورد اهمیت-ارزش عشق بی قید و شرط ، مهم است که نوع عشق والدین متناسب با وظایفی باشد که فرد کودک در رشد فردی خود حل می کند.

در سالهای اولیه ، همانطور که در بالا گفتم ، هنگامی که هویت حیاتی در حال شکل گیری است ، عشق بی قید و شرط آب گوشتی مغذی است که در آن اساس هویت فردی ، اساس من ، خود ، و مفهوم من گذاشته شده است. این یک احساس عمیق است: من هستم ، آنچه هستم هستم ، حق این و حق خواسته هایم را دارم!

با این حال ، شخصیت و هویت منحصر به هویت فردی و خودپنداره نیست. شخصیت پیشینی نیز ذاتی هویت اجتماعی است که اساس آن مفهوم دیگری است.

اما ظاهر در آگاهی دیگری در حال حاضر تابعی از عشق مشروط است. در اینجا ، در زندگی کودک ، علاوه بر اینکه من می خواهم ، من نیز باید ظاهر شوم! و این شرط بسیار مهمی برای توسعه است. عشق مشروط تمایلات غیرمتمرکز را در رشد شخصیت ایجاد می کند ، و منیت گرایی خود را در ابتدا از بین می برد - من در مرکز هستم ، دیگران حول من می چرخند! نه تنها این ، در این مورد ، در جهان من ، علاوه بر من ، دیگری ، نه من ، ظاهر می شود! من ، در میان چیزهای دیگر ، دیگر مرکز این سیستم نیست ، و همه دیگر موارد غیر من حول آن می چرخم. این رویداد در زندگی یک کودک از نظر اهمیت با انتقال انسان از موقعیت ژئوسنتریک جهان (زمین در مرکز) به مرکز هلیوسنتریک (خورشید در مرکز ، زمین در اطراف آن می چرخد) قابل مقایسه است.

منطق رشد فردی به گونه ای است که عشق مشروط جایگزین عشق بی قید و شرط می شود - عشق بی قید و شرط در روابط والدین و فرزندان ، پی در پی با عشق مشروط جایگزین می شود. این بدان معنا نیست که عشق بی قید و شرط به طور کامل از رابطه والدین و فرزندان محو می شود. این به عنوان پایه ای برای پذیرش بی قید و شرط کودک در مسائل اساسی وجود او باقی می ماند ، زمینه ای باقی می ماند که به کودک اجازه می دهد ارزش I خود را تجربه کند. اما عشق مشروط در روابط مطرح می شود و این اوست که تبدیل به چهره ای می شود که چشم انداز اجتماعی را در رشد خود باز می کند ، یک فرد را قادر می سازد که یک فرد اجتماعی نیز شود.

افراط در همه چیز نامطلوب و گاهی خطرناک است. این امر در مورد شرایط رشد فردی نیز صدق می کند. در مورد تأکید والدین بر عشق مشروط ، یک ساختار شخصیت روان رنجور با عزت نفس ناپایدار ، نگرش نسبت به تأیید اجتماعی ، وابستگی بیش از حد به دیگری با انتظار ارزیابی و ستایش از سوی او شکل می گیرد. اگر در روابط والدین ، با بزرگ شدن کودک ، هیچ گونه تغییر به عشق مشروط وجود نداشته باشد ، پس برای کودک این مملو از تثبیت موقعیت خودمحورانه با کودک گرایی و مشکلات اجتماعی شدن و سازگاری اجتماعی است.

من قبلاً چنین افرادی را به عنوان مشتری "من می خواهم" و "من نیاز دارم" توصیف کرده ام.

و برای والدین مهم است که این نوع اطلاعات را بدانند تا شرایطی را برای رشد شخصیت یکپارچه ایجاد کنند که به طور هماهنگ فرد و اجتماع را من و دیگری ترکیب کند.

توصیه شده: