روانشناسی انگلی کاربردی

فهرست مطالب:

تصویری: روانشناسی انگلی کاربردی

تصویری: روانشناسی انگلی کاربردی
تصویری: کاربردی ترین عبارات روزانه زبان انگلیسی | Common English useful Phrases 2024, ممکن است
روانشناسی انگلی کاربردی
روانشناسی انگلی کاربردی
Anonim

روانشناسی انگلی کاربردی

تصادفی نیست که این افراد در این نزدیکی هستند.

آنها توسط نخ های عمیق و نامرئی گره خورده اند

آنها را محکم در کنار هم نگه می دارد

هنگام تحقیق در مورد روابط در روند روان درمانی ، اغلب با پدیده مکمل روبرو می شوم - نوعی از همزیستی روانی در یک زوج. یک نمونه معمولی از چنین همزیستی ازدواج هایی با روابط وابستگی عاطفی است ، که من بارها توصیف کرده ام ، از جمله در صفحات این پورتال psi.

اغلب ، هنگام کار با مشتریانی که با درخواست رابطه مشکل ساز با شریک خود به درمان مراجعه کرده اند ، استعاره ای از زیست شناسی در ذهن من ظاهر می شود که منعکس کننده ماهیت تعامل در جفت Parasite-Host است. این نوعی رابطه بین گونه های مختلف است ، که در آن یکی از آنها - انگل - برای مدتی از دیگری - میزبان - به عنوان منبع غذا و زیستگاه استفاده می کند.

در ادامه ، من به طور متعارف شرکت کنندگان این نوع تعامل انسانی را به صورت استعاری - Parasite و Host نام می برم. در روانشناسی ، چنین زوجی معمولاً قربانی و نجات دهنده نامیده می شوند. قیاس من ، علیرغم ناهماهنگی آن ، به نظر من دقیق تر است.

به عنوان یک قاعده ، میزبان درخواست درمان می کند. اصل شکایات ارائه شده به آنها را می توان به عنوان استفاده از شریک خود - انگل تعریف کرد. ویژگی بارز چنین تعاملی این است که علیرغم استفاده آشکار و آگاهانه از انگل توسط استاد ، او با این وجود نمی تواند از آن جدا شود. در این مورد ، گزینه های زوجین می تواند بسیار متفاوت باشد: همسر ، شریک عاشق ، شریک تجاری ، والدین-فرزندان بزرگسال.

در مقاله خود سعی می کنم به سوالات زیر پاسخ دهم:

  • مشخصات روانی انگل و میزبان چیست؟
  • چه چیزی آنها را به یکدیگر جذب می کند و آنها را نزدیک نگه می دارد؟
  • در این روابط چه وظایف زندگی را حل می کنند؟
  • آیا فرصتی برای پایان یا تغییر این رابطه وجود دارد؟
  • این شانس کی ظاهر می شود؟
  • راههای خروج از "دام مکمل" برای انگل و میزبان چیست؟

سای پرتره انگل

انگل در زیست شناسی موجودی است که روی سطح یا درون موجودات دیگر زندگی می کند و از آن تغذیه می کند. و این ماهیت آن است. قابل توجه ترین ویژگی های Psi Parasite موارد زیر است:

  • نوزادان روانشناختی ، ناپختگی شخصی ، که خود را در ویژگیها و روشهای خاصی از تماس با جهان و افرادی که در زیر شرح داده می شود ، نشان می دهد.
  • تمایل به دستکاری روابط اغلب اوقات ، ابزارهای دستکاری پارازیت کینه و برانگیختن احساس ترحم به منظور حفظ احساس گناه ، وظیفه و مسئولیت استاد است.
  • عدم مسئولیت در قبال خود و زندگی و هدایت آن به طرف شریک. انگل از مسئولیت شخصی به هر طریق ممکن اجتناب می کند و آن را بر عهده استاد می گذارد.
  • ضعیف I. ناتوانی در اقدامات ارادی و تلاشهای I. ناتوانی در تعیین اهداف و دستیابی به آنها ، زندگی خود را واقع بینانه برنامه ریزی کنید.
  • برتری تصویر کودکان "افسانه ای" جهان. در انتظار معجزه ، زندگی در توهمات ، محاسبه رایگان.
  • اعتقاد به اینکه کسی یا چیزی زندگی او را به سمت بهتر تغییر می دهد ؛
  • نگرش منفعلانه به زندگی ، ناتوانی و عدم تمایل به انجام هر کاری برای تغییر آن ، در این نگرش ظاهر می شود: "ما اینطور نیستیم - زندگی این گونه است!"

سای پرتره استاد

میزبان در زیست شناسی موجودی است که منابع حیاتی خود را برای انگل تأمین می کند. در روابط انسانی ، استاد دارای ویژگی های زیر است:

  • افزایش احساس گناه و مسئولیت پذیری. تمایل در یک رابطه برای احساس گناه و مسئولیت شریک و زندگی او ؛
  • عدم مقاومت در برابر دستکاری توسط شریک. افزایش میل به هدایت در درخواست های ضعف ، ناتوانی ، حقارت شریک ؛
  • مشکلات پرخاشگری. عدم حساسیت یا حساسیت ضعیف نسبت به پرخاشگری و ناتوانی در نشان دادن آن در یک رابطه ؛
  • مشکلات محدودیت های روانی. عدم حساسیت نسبت به مرزهای قلمرو I و / یا ناتوانی در محافظت از آنها در صورت حمله متجاوز روانی به فضای I ؛
  • حساسیت ضعیف نسبت به نیازهای I. عدم درک اهداف ، وظایف و معانی زندگی شما. در جستجوی معنای زندگی خود در زندگی برای دیگری باشید ؛
  • افزایش تحمل در برابر سوءاستفاده روانی. توانایی شگفت انگیز برای ماندن در روابط سمی برای مدت طولانی.

در ظاهر ، پرتره استاد از نظر اجتماعی قابل قبول تر به نظر می رسد. و کلمه Master بیشتر از Parasite مضحک به نظر می رسد. با این حال ، روانشناسی شخصیت های منتخب برای ما خارج از ارزیابی های اجتماعی و اخلاقی اهمیت بیشتری دارد. با این رویکرد ، آشکار می شود که گزینه های یک و دو نمونه ای از ناهماهنگی و کمبود خود هستند.

رابطه در یک جفت انگل میزبان

این رابطه ، علیرغم پیچیدگی و سمیت ظاهری قابل مشاهده ، با این وجود به طور شگفت انگیزی پایدار و اغلب طولانی مدت است. به هر حال ، تصادفی نیست که این افراد در این نزدیکی هستند. آنها با نخ های عمیق و به ظاهر نامرئی گره خورده اند که آنها را محکم در کنار هم نگه داشته است. از طریق این رابطه عجیب ، آنها سعی می کنند چالش های توسعه ای حل نشده خود را حل کنند. و شریک آنها برای این کار عالی است.

و هر یک از آنها وظایف توسعه یافته حل نشده خود را دارند.

برای انگل چنین وظیفه ای حداکثر گسترش دوران کودکی ، مرحله رشد کودکانه آن. این کودکی است که عشق ، مراقبت و توجه والدین را "مکیده" کرد. در تجربه روابط خود با والدینی که به هر طریق ممکن سعی می کردند کامل باشند ، نمی تواند از آنها ناامید شود و سرخوردگی از نقص آنها را تجربه کند - برای سرنگونی والدین از تاج و تخت قدرت مطلق خود ، از "دعا" کردن به آنها دست بردارد و به منابع تغذیه ای خود تغییر دهند. به همین دلیل ، او همچنان در این توهم است که والدین ، و در حال حاضر همه افرادی که متناسب با شخصیت والدین هستند ، به او مدیون هستند. او دائماً از دیگران و به طور کلی جهان انتظار سرمایه گذاری رایگان بیشتر در زندگی خود را دارد و مدام می خواهد بدون دادن هیچ چیزی در عوض ، از آن استفاده کند.

و او شریک میزبان با احساس گناه بیش از حد و مسئولیت پذیری بیش از حد برای این ایده آل است. در داستان زندگی او یک ضربه دلبستگی با رد ، رد یا استهلاک وجود دارد. و او ناخودآگاه امید به دست آوردن تجربه ای از دلبستگی سالم در رابطه با یک شریک را حفظ می کند. با این حال ، اعتماد به نفس پایین و احساس حقارت به او اجازه نمی دهد شرکای بالغ و خودکفا از نظر روانشناسی را برای روابط نزدیک انتخاب کند. برای این منظور ، شریک پارازیت ایده آل است ، در تماس با او می توانید از ترس از ترک خود جلوگیری کنید. او تجربه ای از نیاز به استاد را در استاد ایجاد می کند که به نظر نمی رسد او را رها کند: او آنقدر به من نیاز دارد که هرگز مرا ترک نخواهد کرد! همه اینها به عنوان یک عشق بزرگ و قوی تجربه می شود.

حقیقت غم انگیز زندگی این است که نه استاد و نه انگل نمی توانند وظایف توسعه ای ناتمام خود را در این روابط حل کنند. مالک ، به دلیل عدم حساسیت به نفس خود و عدم توانایی در تجاوز به دلیل ترس عمیق و اغلب ناخودآگاه از رها شدن ، قادر به ایجاد منطقه ای از توسعه نزدیک خود در رابطه با انگل نیست و با ناامیدی از انتظارات خود ، شرایطی را برای بلوغ روانی ایجاد کند. به نوبه خود ، انگل شیرخوار ، که از نزدیکی واقعی ناتوان است ، هرگز نمی تواند "زخم عمیق طرد" استاد را ببندد و نیاز او را به دلبستگی سالم و پایدار برآورده کند.

اهداف درمان

میزبان مشتری در درمان

اساساً ، همانطور که قبلاً اشاره کردم ، مشتری رئیس به درمان می آید.

میزبان که در اولین مرحله درمان به دام مکمل خود و سهم خود در این رابطه ناامیدکننده و سمی برای او پی برده بود ، با این وجود همچنان امیدوار است که انگل به خودی خود از بین برود.

قرار نیست این امیدها به حقیقت بپیوندد.خود او هرگز نمی رود! این برخلاف اصل آن است. آیا این به استاد دیگری است. این فرصت برای ترک این رابطه یا تغییر چیزی در آن می تواند در دوره درمان (در قاعده ، به اندازه کافی طولانی) در ارباب رجوع ظاهر شود ، هنگامی که ممکن است ، در تماس با درمانگر ، از طریق رشد ناتمام خود کار کنید. وظایف و او چنین وظایفی برای درمان ندارد. در اینجا فقط اصلی ترین آنها ذکر شده است:

  • دلبستگی و پذیرش ایمن را در یک رابطه درمانی تجربه کنید ؛
  • عزت نفس ناپایدار خود را تقویت و تقویت کنید ؛
  • حساسیت را به خود و نیازهای او بازگردانید ؛
  • تحقق بخشیدن ، مناسب بودن و مدیریت پرخاشگری خود را بیاموزید ؛
  • مرزهای خود را بشناسید و یاد بگیرید چگونه از آنها دفاع کنید.
  • چشم انداز توسعه خود را از طریق آگاهی از نیازها ، ارزشها و کشف معانی خود بسازید.

انجام این وظایف در درمان ، استاد را قادر می سازد ماهیت این روابط آسیب شناختی را تغییر داده یا آنها را کامل کند.

انگل مشتری در درمان

به نظر من جستجوی کمک روان درمانی از سوی چنین مراجعه کننده ای یک استثنا است.

این افراد از لحاظ سرخوردگی در روابط با شخصیت های والدین جان سالم به در نبرده اند ، معلوم می شود که کودکان روانی هستند ، کودکان روانی هستند ، کودکانی هستند با اراده ای شکل نگرفته ، با همدلی توسعه نیافته ، از تلاش برای خود ناتوان هستند. این امر شانس بهبود آنها را تا حد زیادی کاهش می دهد.

چنین افرادی ، به عنوان یک قاعده ، به روان درمانی نمی رسند و در موقعیت مشتریان بالقوه باقی می مانند. معمولاً آنها در انجمن های مختلف روانشناسی به طور فعال از زندگی افراد دیگر ، از جمله روان درمانگران شکایت می کنند. آنها روان درمانگران را به بی تفاوتی ، بی حسی ، بی مهری و بدبینی متهم می کنند ، آنها سعی می کنند با حرص و آز حرص خود را سرزنش و شرم آور کنند ، زیرا در حالی که سوگند بقراط را دستکاری می کنند ، "رایگان" درمان نمی کنند. بنابراین ، آنها سعی می کنند درمانگر را با ترحم دستکاری کرده ، نجات دهنده را در وی گنجانده و تمام مسئولیت زندگی و مشکلات خود را بر عهده او بگذارند.

اگر ، با این وجود ، چنین مراجعه کننده ای به درمان می آید و آماده است حداقل سهمی در مشکلات موجود خود داشته باشد ، منتظر درمان بلوغ است. این آسان نیست و سریع نیست. با این حال ، همان روند رشد طبیعی. مشتری Parasite همان انتظار را از درمانگر از شریک میزبان خود خواهد داشت. در طول درمان ، او به طور خودکار برای جلوگیری از مسئولیت شخصی به ترفندهای مختلف دستکاری متوسل می شود و سعی می کند آن را به درمانگر تحمیل کند.

این مراجع احساسات متناقضی در درمانگر ایجاد می کند ، از تحریک تا همدردی. در ظاهر تحریک ، عمیق تر - همدردی نهفته است. آنها از نظر ظاهری بزرگسال هستند ، اما از نظر روانی ، کودک هستند. آنها متوجه نشدند که دندانهای بزرگسال واقعی آنها چگونه رشد کرده اند. و آنها می توانند به طور فعال "در دنیای اطراف خود گاز بگیرند ، آن را بچشند" ، اما هنوز سعی می کنند آنها را روی سینه ای که آنها را تغذیه می کند گاز بگیرند.

اهداف اصلی توسعه:

هدف: بلوغ روانی ، که در صورت حل مشکلات زیر امکان پذیر می شود:

  • تجربه و تجربه تجربه ناامیدی ؛
  • ناامیدی و رهایی از توهمات ؛
  • تشکیل موقعیت زندگی فعال و مسئول ؛
  • تصحیح تصویر جهان از یک کودکانه ، افسانه ای به یک بزرگسال واقعی تر.

درمان مراجعه کننده کمبود درمانی است. و بسیار پیچیده تر است. ما باید در ارتباط درمانی ، آن ویژگیهایی را که در روند زندگی او فعال نشده و توسعه نیافته است ، در بیمار تقویت کنیم: همدلی ، اراده ، مسئولیت پذیری. این کار ساده ای نیست ، اما با انگیزه خوب مراجعه کننده و سطح حرفه ای بالا و تجربه غنی درمانگر ، کاملاً قابل حل است.

خودتان را دوست داشته باشید ، بقیه به نتیجه می رسند !!!

توصیه شده: