2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
روانشناسان و روان درمانگران تازه کار گاهی اوقات از ترویج خود می ترسند ، در مورد خود صحبت می کنند ، از خودنمایی خودداری می کنند. در برخی موارد ، این عدم اعتماد به نفس را مانند متخصصان پنهان می کند. و گاهی اوقات - عدم تمایل به ورود به پوپولیسم ، ترس از ظاهر شدن و گفتن چیزهای پیش پا افتاده.
مسئله شک و تردید در خود به سادگی حل می شود: روان درمانی ، از یک سو ، و کار مستقل با اطمینان درونی ، از سوی دیگر. علاوه بر این ، در مورد کار درونی در مورد اعتماد ، منظور من نه تنها تکنیک های خودیاری روانی برای افزایش اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس باید پایه ای داشته باشد که با افزایش دانش و مهارت ها تقویت شود ، هر چند نه همیشه. بسیاری از روانشناسان با صلاحیت بالا دارای نشریات علمی و صدها ساعت آموزش تحت حمایت خود هستند. این یک پایه فوق العاده برای اعتماد به نفس است. اما آنها هنوز از شایستگی خود مطمئن نیستند و معتقدند که دانش هنوز کافی نیست. توسعه حرفه ای همیشه باید با کار روی اعتماد به نفس همراه باشد ، به طوری که این دانش از به کار بستن آن نترسد.
با روانشناسانی که از ترس سقوط در پوپولیسم از ارتقاء خودداری می کنند ، همه چیز کمی پیچیده تر است. در ذهن آنها ، روانشناسی جدی (و حتی بیشتر ، روان درمانی) و ارتقای خود فعال ناسازگار است. خوب ، البته ، به هر حال ، روان درمانی عمیق است ، و بسیاری از افراد سطحی مشغول ارتقاء خود و ارتقاء خود هستند ، گاهی اوقات شارلاتانهای آشکار که فقط با کاریزمای خود ، بدون دانش عمیق علمی ، این کار را انجام می دهند. و از جهاتی حق با آنهاست: این روند زمان ما است. پوپولیسم ، موسیقی پاپ ، محبوبیت. با کنار گذاشتن پوپولیسم ، آنها محبوبیت را کنار می گذارند و از ایده ارتقاء خود و خدمات خود اجتناب می کنند. شاید ، در همان زمان ، آنها "کودک را با آب بیرون می اندازند" ، همراه با موارد غیر ضروری ، و چیز بسیار ارزشمندی را رد می کنند.
چه اشکالی دارد که عمق خود را به اشتراک بگذارید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید؟ تبدیل به یک مربی "پاپ" نشوید ، تبدیل به یک روان درمانگر "عمیق" شوید. اما اگر این راه را انتخاب کرده اید ، مطمئناً به دلیلی ، اما از جمله موارد دیگر - برای کمک به مردم. اما اگر هیچ کس نمی داند چقدر می توانید سود ببرید ، چگونه می خواهید کمک کنید. دهان به دهان عالی است. اما تا کار نکند ، سالها می گذرد. شاید کسی در حال حاضر به کمک شما نیاز داشته باشد. بله ، روانشناسان و روان درمانگران زیادی وجود دارند. اما همه آنها متفاوت هستند: آنها با روش های مختلف ، رویکردهای مختلف کار می کنند ، دارای مزاج متفاوت هستند و هرکدام انرژی خاص خود را دارند (امیدوارم این کلمه خیلی "پاپ" به نظر نرسد ، اما "شما این کلمه را از بین نمی برید آهنگ "). و هر مشتری به دنبال یک روان درمانگر است که با توجه به همه این پارامترها ، برای او مناسب است. از این گذشته ، همه نمی توانند باز شوند. و سطح صلاحیت در اینجا نقش اول و حتی نقش دوم را ایفا نمی کند. تصور کنید جایی مشتری وجود دارد که منتظر شماست: با خلق و خوی شما و ویژگی های شما. شما - دقیقاً همانطور که اکنون هستید. و شما تنها با عدم تمایل به صحبت با او از هم جدا می شوید: درباره خود صحبت کنید ، افکار خود را در اینترنت ، شبکه های اجتماعی و YouTube به اشتراک بگذارید.
خودخواهی را متوقف کنید و فقط به خودتان فکر نکنید: چگونه "پاپ" نشوید. ابزارهای تبلیغاتی فقط ابزارهای بازاریابی هستند. نه برای همه: سطحی و عمیق ، شارلاتان و متخصصان ، روانشناسان و مربیان ، فالگیرها و روان درمانگران. و اگر عمق دارید آن را به اشتراک بگذارید. از ابزارهای همه کاره برای معرفی خود به عنوان روان درمانگر استفاده کنید. دانه ها را بردارید و پوسته ها را دور بیندازید. ابزارهای تبلیغاتی را بردارید و مطالبی را که دوست ندارید دور بیندازید ، آنها را با مطالب خود ، دانش خود ، خودتان ، همانطور که هستید پر کنید. و اجازه دهید جهان از شما مطلع شود. چه کسی می داند ، شاید فردا همین امر به کسی کمک کند.
توصیه شده:
10 سوال برای درک بهتر خود و مشکل خود. برای کمک به مراجعه کننده و روانشناس
همه ما حالت سردرگمی داریم. کسی در افکار گیج می شود ، کسی در احساسات ، کسی به طور کلی احساس می کند مثل یک خارپشت در مه (به هر حال ، کارتون درمانی مورد علاقه من) :) هنگام کار با مشتریان ، من هرگز به یک استراتژی خطی پایبند نیستم. شما یک فرد کاملاً جدید با سابقه منحصر به فرد هستید.
"خود روانشناس نیست." چرا خود حفاری کمکی نمی کند
اغلب ما به راحتی راه حل مشکل شخص دیگر را می بینیم ، راه خروج از موقعیت را به وضوح تصور می کنیم و می پرسیم: "چگونه این می تواند غیرقابل درک باشد؟" و وقتی در موقعیت شخصی خود قرار می گیریم ، اصلاً آن را نمی بینیم یا نمی دانیم چگونه از آن خارج شویم.
بودن یا نبودن؟ در مورد تصمیم گیری
تمام زندگی ما در مورد تصمیم گیری است. حالا بیدار شوید یا پنج دقیقه دیگر دراز بکشید؟ این کت و شلوار بپوشید یا بهتر است شلوار جین بپوشید؟ رانندگی به محل کار یا پیاده روی؟ یا شاید اصلا جایی نروید؟ و به همین ترتیب، و غیره… در واقع ، تصمیم گیری چیزی بیشتر از توانایی انتخاب از بین همه گزینه های موجود نیست.
قوانین طلایی ارتقاء کودک قسمت 2 همکاری
و بنابراین ، قانون شماره دو: پس از یک سال و نیم (توجه) بانکها باید برای شرکت مشخص شوند - اما به صورت دوستانه. و با این وجود - ممنوعیت باید دائمی باشد - نمی توان آن را لغو کرد. بله ، بله … در زیر به شما خواهم گفت که چگونه با وعده های انداختن همه اسباب بازی ها از پنجره به بیرون پرت کنید و سایر تهدیدهایی که هنگام عصبانیت مطرح می کنیم.
بودن یا نبودن: خوشحال
افرادی هستند که واقعاً نمی خواهند شاد باشند. نه ، مطمئناً آنها هرگز این را بلند نمی گویند یا حتی با خود فکر نمی کنند. اوه ، در واقع - بله. به عنوان مثال ، به یک دوست خود بلیط هواپیما و دو هفته تعطیلات در هتلی درجه یک در این جزایر قناری افسانه می دهید.