شاد بودن را بیاموزید

تصویری: شاد بودن را بیاموزید

تصویری: شاد بودن را بیاموزید
تصویری: شاد بودن 2024, ممکن است
شاد بودن را بیاموزید
شاد بودن را بیاموزید
Anonim

در واقع زندگی چیز فوق العاده ای است. هر روز ما مملو از رویدادهای زیادی است که به طور بالقوه می تواند ما را خوشحال کند و لذت زیادی را به ارمغان آورد.

اما چرا ما نمی توانیم از این فراوانی استفاده کنیم؟ راز توانایی تجربه شادی و حفظ این حالت چیست؟

یکی از مشتریان من مدت طولانی از سردرد رنج می برد. آیا می توانید هر روز تصور کنید؟ بدون استراحت برای آخر هفته ، ماه ها و سال ها!

یک روز او یک موتورسیکلت خرید. و بعد از چند روز متوجه شد که وقتی روی آن می نشیند و به جایی می رود ، سردرد کاهش می یابد. همه چیز در عرض چند دقیقه اتفاق افتاد.

این اثر رانندگی فوق العاده چیست؟

معلوم شد که هنگام رانندگی ، او احساس خوشبختی زیادی کرد. هیچ چیز و هیچ کس دیگری وجود نداشت: فقط او ، صدا و ارتعاش موتور ، و باد ایجاد کننده مو ، و احساس آزادی.

چگونه می توانید از فعالیتهای دیگر به همان تأثیر برسید؟ به هر حال ، همه ما متفاوت هستیم و چیزهای مختلف ما را نیز خوشحال می کند!

چندین عادت وجود دارد که مانع از حداکثر استفاده از آنچه واقعاً شما را خوشحال می کند می شود.

آن ها اینجا هستند.

اولین کاری که اکثر مردم انجام می دهند این است که به دنبال خوشبختی هستند.

ما بسیار بر انجام این مأموریت تمرکز می کنیم ، دائماً احساسات خود را در برابر ایده هایمان در مورد شادی بررسی می کنیم ، اندازه گیری می کنیم و نظارت می کنیم … و ما بسیاری از آنچه را که در حال حاضر در حال رخ دادن است از دست می دهیم.

واقعیت این است که شادی در فرایند و توانایی غوطه ور شدن در این فرایند در سطح همه حواس نهفته است. شادی هم در بیرون و هم در داخل احساس می شود. و وقتی این اتفاق می افتد ، ما این احساس فوق العاده را تجربه می کنیم.

اشتباه دوم جستجوی معنا و مفید بودن است.

ما فقط به خود آن شادی را می دهیم که ، به نظر ما ، مناسب است و نتایج را به ارمغان می آورد: برای آینده یا برای سلامتی ، برای تصویر یا به منظور اثبات چیزی به خود.

همه اینها می تواند یک عارضه جانبی شادی باشد ، اما نکته اصلی این است که احساس شادی دقیقاً در جایی ایجاد می شود که هیچ حسی وجود ندارد.

از تفکر در مورد زیبایی یا ایجاد چیزی با دستان خود ، از یک پیاده روی ساده یا حتی دراز کشیدن چند ساعته در یک محوطه ، زمانی که می توانید اجازه دهید افکار خود را بدون هدف پرسه بزنید.

اشتباه سوم تلاش برای استفاده از دستور العمل های دیگران است.

همه می دانیم که دریا خوب است. کوهها هم بد نیستند. به نظر می رسد کودکان نیز یک گزینه کار هستند.

چه چیز دیگری؟ فیلم خوب؟ کتاب؟ گل ها؟ غروب و طلوع؟ موسیقی؟

با شما کار نمی کند؟ کار نمی کند؟

من از ناراحت کردن شما متنفرم ، اما هیچ دستور العمل جهانی وجود ندارد. اگر وقتی به رهگذران نگاه می کنید یا هنگام شستن پنجره ها احساس خوشبختی می کنید ، یک فرد بسیار خوش شانس هستید که چیزی را پیدا کرده اید که واقعاً او را خوشحال می کند. و من اهمیتی نمی دهم که به دیگران کمک نمی کند. شما منحصر به فرد هستید و شادی شما نیز)

چهارمین اشتباه این است که سعی کنید مقیاس شادی را افزایش دهید.

آیا کاشت گل را دوست دارید؟ این بدان معناست که ما کل منطقه را با باغهای جلویی می کاریم.

نکته اینجاست که شکلات نیز اکثر مردم را خوشحال می کند. اما تمام روز آن را نخواهید خورد؟ شما درک می کنید که خیلی زود احساس مریضی می کنید و صبح حساسیت نیز به موقع ظاهر می شود. در مورد سایر منابع شادی نیز چنین است.

مراقب خودت باش و به خودت استراحت بده)

اشتباه آخر ، انتظار خوشبختی است.

ما خیلی منتظر آن هستیم ، تصور می کنیم که چگونه خواهد بود ، ما شادی را از قبل تجربه می کنیم. و وقتی همه چیز اتفاق می افتد ، دیگر هیچ چیزی را احساس نمی کنیم. حتی بدتر ، ما ناامید هستیم.

اصل گشتالت را به خاطر دارید؟ قرار است اینجا و اکنون باشد. برای اینکه ناامید نشوید ، نباید مجذوب شوید و منتظر نمانید)

همه چیز در زمان مناسب اتفاق می افتد ، اما فعلاً فقط اینجا باشید. موارد جالب زیادی نیز در اینجا وجود دارد)

و مهمترین اشتباه این است که ما دیگر اعتقاد به خوشبختی نداریم.

کودکان کوچک می دانند چگونه شاد باشند - درست مانند یک خواننده ، در تمام نکات قبلی.

فروید معتقد بود رفتار نوزادان عمدتا با جستجوی لذت و اجتناب از رنج تنظیم می شود. آنها در این کار استاد هستند)

اما در طول زندگی ، کودکان با ناتوانی در حفظ شادی همیشه روبرو هستند. گاهی اوقات به دلیل شرایط (خوب ، شما نمی توانید بادکنکی را که به آسمان پرواز کرده است برگردانید) یا به دلیل هنجارهای اجتماعی (می خواهید کاغذ دیواری را از دیوار جدا کنید ، اما والدین شما مخالف هستند).

به طور معمول ، با بزرگ شدن ، کودک یاد می گیرد که خواسته های خود را با واقعیت مرتبط کند و به دنبال راه هایی برای لذت بردن از راه های دیگر باشد.

اما اتفاق می افتد که ممنوعیت های زیادی وجود داشته یا کل داستان زندگی به گونه ای توسعه یافته است که بیشتر غم و اندوه بیش از شادی وجود دارد. و سپس فراموش می کنیم که چگونه شادی را تجربه کنیم ، نحوه انجام آن را فراموش می کنیم.

خوشبختانه شادی را می توان آموخت)

نکته اصلی این است که اعتقاد داشته باشید که آنجا وجود دارد ، انتظار بیش از حد و زیاد نداشته باشید ، منطقی نباشید و طبق دستورالعمل ها عمل نکنید.

و ناگهان ، در یک نقطه ، شما این جادویی ترین احساس مطلوب را احساس خواهید کرد - وقتی فقط شما هستید ، و آسمان ، و باد ، و دیگر سر شما نیز درد نمی کند)

توصیه شده: