پدر ، شاهزاده و شوهرم

فهرست مطالب:

تصویری: پدر ، شاهزاده و شوهرم

تصویری: پدر ، شاهزاده و شوهرم
تصویری: بخاطر بی پولی صیغه برادرشوهرم که زنش حامله بود شدم و باهاش رابطه داشتم ولی... 2024, آوریل
پدر ، شاهزاده و شوهرم
پدر ، شاهزاده و شوهرم
Anonim

"هی من می خواهم به عنوان یک روانشناس با شما در میان بگذارم. نکته این است که من نمی دانم در برابر رفتار دخترم چگونه واکنش نشان دهم. او سه سال و نه ماه دارد ، دیوانه وار عاشق پدرش است. حتی به من حسادت می کند. او می گوید که پدر شاهزاده و شوهر او است. ما به او توضیح می دهیم که او بزرگ می شود و شاهزاده اش را ملاقات می کند و ازدواج می کند ، اما او سرسخت است ، نه کودکانه ایستادگی می کند. ما والدین او چگونه باید رفتار کنیم؟ و آیا شما باید توجه خاصی به این موضوع داشته باشید؟ "

با دریافت چنین پیامی از آشنای خود ، من در شرف پاسخگویی بودم ، - جملاتی در ذهن من شکل گرفت ، تا در طول زندگی موارد زنان بالغ که برای مشاوره می آیند را به خاطر بسپارم. روابط بین تعامل دختران کوچک با پدرانشان و زندگی زنان در حال حاضر بالغ ظاهر شد … و من می خواستم این متن را بنویسم - به هر حال ، هر دختر کوچک در نقطه ای بزرگ می شود و ، شاید ، موارد نادری نیز وجود دارد مواردی که این بزرگ شدن از نظر روانی اتفاق می افتد. حداقل ، می توان امیدوار بود که موارد موفقیت آمیز بیشتری وجود داشته باشد.

بنابراین ، دخترم 4 ساله است و او در یکی از بحران های اساسی درون فردی در رشد هر فردی زندگی می کند و نحوه گذر از این بحران در دوران کودکی تا حد زیادی توسط رفتار او در زندگی بزرگسالان تعیین می شود.

در این سن است که دختران و پسران به والدین خود به عنوان نمایندگان جنس مخالف نگاه می کنند. این یک وضعیت طبیعی رشد برای یک کودک است. به نظر می رسد دختران کوچک با پدران خود رابطه دارند و نمی خواهند آنها را با مادرشان در میان بگذارند. این یک مرحله بسیار مهم در رشد کودک است.

پدر ، شاهزاده و شوهرم

چه اتفاقی می افتد؟

دختری از 3 تا 6 سال (همه به صورت جداگانه) برای پدرش جذابیت دارد و با مادرش رقابت می کند.

در این سن ، دختر به رفتار مادرش نگاه می کند ، کاری که مادرش انجام می دهد ، زیرا پدرش او را دوست دارد. و دختر با مادرش همذات پنداری می کند ، بنابراین ، بعداً ، او اغلب شریکی مشابه پدرش را انتخاب می کند. در مورد پسران هم همین اتفاق می افتد.

اگر کودکی این بحران درون فردی را با موفقیت پشت سر بگذارد ، در حالت بزرگسالی روابط کاملی با دیگران برقرار می کند ، بدون اینکه به دیگران وابسته شود ، بدون تسلیم دیگران ، می تواند افراد دیگر را همانطور که هستند دوست داشته باشد و بدون هیچ گونه خواسته ای آنها را بپذیرد. آنها همچنین ، او می داند چگونه عشق را بپذیرد. این ، اگر به اصطلاح بحران ادیپوس باشد ، کودک به سلامت عبور کرد.

اگر همه چیز طبق سناریوی نه چندان مطلوب پیش برود چه اتفاقی می افتد؟

سپس ، در بزرگسالی ، فرد بسیار شرایط مختلف دشواری را تجربه می کند ، به راحتی وارد درگیری می شود (گویی رقابت با والدین را ادامه می دهد ، اما در حال حاضر به طور ناخودآگاه) ، برای او دشوار است که عشق را بپذیرد و خود را بدون اعتیاد وارد کند..

اگر ما در مورد دختری صحبت می کنیم ، نوعی "چسباندن" ناخودآگاه به شکل پدر وجود دارد و به نظر می رسد هر شخصیت مرد دیگری به زندگی او وارد نمی شود. عشق ایده آل شده و در عین حال از آن اجتناب می شود. یا ، شاید ، افراطی دیگر ، وقتی زنی اعلام می کند که به هیچکس احتیاج ندارد. نتیجه تنهایی است.

بنابراین ، والدین باید درک کنند که چگونه فرزندشان با موفقیت از این بحران رشدی عبور می کند.

همچنین ، در طول گذر از این بحران ، کودک پایه های جذابیت جنسی بزرگسالان و نحوه تعامل با جنسیت خود را ایجاد می کند.

papy-i-dochki
papy-i-dochki

والدین چگونه می توانند به فرزند خود کمک کنند؟ بیایید نگاهی بیندازیم

1. اگر می توانم چنین بگویم ، دوزهایی را که بر کودک ریخته اید مصرف کنید. خرابش نکن نوازش در رابطه با کودک در این سن نباید بیش از حد پرشور باشد. برای کودک مضر است که توسط والدینش به عنوان تنها گنج شناخته شود. اگر مادر او را بر شوهرش ترجیح دهد (و بر این اساس ، شوهر فرزند را به همسرش ترجیح می دهد) برای کودک مضر است. برای کودک دشوار است که خود را از تحولات سلسله مراتب روابط خانوادگی رها کند.

2بین کودک و مادر باید شخص سوم یا چیزی سوم وجود داشته باشد ، اگر او به تنهایی فرزند خود را بزرگ می کند و اکنون مرد ندارد.

3. والدین به یکدیگر عشق نشان می دهند. بوسه های گذرا ، لمس یکدیگر. کودک این را می بیند و فیلمنامه رابطه شما را وارد زندگی بزرگسالان خود می کند. برای کودک مهم است که دیدگاه متقابل والدین را نسبت به یکدیگر مشاهده کند. والدین باید از یکدیگر رضایت جنسی داشته باشند. برای کودک مهم است که ببیند رابطه والدین در وهله اول است.

4. اگر با رفتار کودک گیج شده اید ، سعی نکنید او را غافلگیر کنید. اگر موقعیتی که کودک را در آن می بینید برای شما ناخوشایند به نظر می رسد ، در این سن کودک شورت خود را در می آورد ، به اندام تناسلی خود دست می زند ، - آرام باشید ، با شوخ طبعی رفتار کنید ، کودک را تحقیر نکنید و او را با ترس های خود نترسانید. می توانید به او بگویید که می تواند هر جا که می خواهد خودش را لمس کند ، اما در اتاقش. اگر به کودک اجازه نمی دهید در 3-4 سالگی برهنه بچرخد و اندام تناسلی خود را لمس کند ، برای مثال ، در بزرگسالی ، یک زن ، بدن خود را از دست می دهد ، از آن شرم می کند و می ترسد بدن خود را به او نشان دهد. یک مرد ، و برای خودش نیز

5. مادران ، هرگز با دختر 4 ساله خود رقابت نکنید. اگر به خود اجازه می دهید آرامش خود را حفظ کرده و مانند یک زن بالغ با شوهر خود ارتباط برقرار کنید ، به این ترتیب برای دخترتان الگو قرار می دهید و به او کمک می کنید تا با خیال راحت از این بحران عبور کند.

اگر به هر حال ، در این شرایط برای شما مشکل است ، از تماس با یک روانشناس دریغ نکنید و بفهمید وقتی دخترتان می خواهد جای شما را در کنار شوهر شما بگیرد ، چه اتفاقی برای شما می افتد. و اینجا درباره یک دختر 4 ساله نیست ، ممکن است چیزی در مورد شما وجود داشته باشد. اگر می توانید این را بفهمید ، برای دخترتان نیز مفید خواهد بود.

6. در اتاق خواب والدین را ببندید.

کودک به احساس امنیت نیاز دارد و وقتی والدین در کنار هم هستند ، ناخودآگاه احساس می کند که در خطر نیست. همچنین ، کودک باید شکست را تجربه کند ، تا بفهمد که والدین هم جنس خود حسادت نمی کنند ، تسلیم ترس نمی شوند ، اما مانند گذشته او را دوست خواهند داشت و از او حمایت خواهند کرد.

7. اگر والدین (مادر برای دختر) زمان بیشتری را از نظر جنسیت به کودک اختصاص دهند ، برای کودک موثر خواهد بود. برخی از فعالیت های زنانه خود را پیدا کنید که شما را به هم نزدیک می کند. بگذارید حتی به راز مشترک شما تبدیل شود.

8. اگر پس از خواندن مطالب بالا ، تصور می کنید که اکنون باید دخترتان را از پدر (پسر از مادر) دور کنید ، نه اینکه کودک را به رختخواب خود ببرید ، پس اینطور نیست. یک اصل وجود دارد که من واقعاً دوست دارم - بدون تعصب. در اینجا نیز قابل اجرا است. کودک در طول زندگی خود به محبت والدین خود نیاز دارد. او به یک رابطه نزدیک نیاز دارد.

کودک به حمایت و پذیرش والدین نیاز دارد. فقط سعی کنید ازدواج و فرزندپروری را از هم جدا کنید.

اغلب می توانید والدین را با خودشان بشنوید: "مامان ، بابا ، پدر ما حالا می آید ، حالا مادر می آورد … و غیره". سعی کنید از کلمات استفاده کنید - "شوهرم … ، من زن را دوست دارم ، من شوهرم را می خواهم … ، شوهرم را هنگام بازگشت از یک سفر کاری (نه پدر ما)". این به کودک کمک می کند تا نقش های فرزندپروری و ازدواج را از هم جدا کند.

9. داستان آشنایی و عشق خود را به فرزند خود بگویید. به او درباره علاقه کودکی خود بگویید ، به عنوان مثال چگونه پسر رم در مهد کودک عاشق شما شد.

بگذارید آرام باشید و موفق خواهید شد:)

موفق باشید ، والدین عزیز ، در مسیر رشد فرزند خود.

توصیه شده: