شما چگونه هستید؟

فهرست مطالب:

تصویری: شما چگونه هستید؟

تصویری: شما چگونه هستید؟
تصویری: سلام! | آهنگ های فوق العاده ساده 2024, ممکن است
شما چگونه هستید؟
شما چگونه هستید؟
Anonim

امروز

آمار کامل پس از انتشار بیش از 100 بازدید در دسترس خواهد بود.

OUشما در آنجا (AYA) هستید؟

اوضاع قبلی چگونه است؟ یکی از ویژگیهای اصلی دوره گذار پس از عشق ، اینرسی روانشناختی است. این امر به ویژه در این واقعیت قابل توجه است که مردان و زنانی که به روابط عاشقانه خود پایان داده اند ، همچنان تلاش می کنند تا "در موضوع" آنچه با شریک زندگی خود اتفاق می افتد ، "بمانند" و از آنچه در مورد او اتفاق می افتد مطلع شوند. آیا همیشه درست است؟ شرکای در یک رابطه عاشقانه پایان یافته برای مدتی (شخصی کوتاه مدت ، تا چند هفته ، کسی مهم - برای سالهای زیادی) ، همچنان به سرنوشت یکدیگر علاقه مند هستند و سعی می کنند "در موضوع" باقی بمانند. اتفاق می افتد با "نیمه" سابق ، حتی به نحوی به اطلاعات دریافتی واکنش نشان می دهد. س isال این است که علاقه مندی به نحوه حضور در آنجا تا چه اندازه درست است؟

من فوراً موضع خود را بیان می کنم: البته ، این کاملا اشتباه است! از این گذشته ، شما همیشه باید زندگی خود را داشته باشید ، نه زندگی دیگران

برای اثبات موضع خود ، با عبارت زیر شروع می کنم:

برای ما ، شخص قبل از هر چیز اطلاعات مربوط به یک شخص است

بدون اطلاعات - بدون شخص

از خود بپرسید: چگونه از دیگران اطلاع داریم؟

درست است ، زیرا ما فقط اطلاعاتی در مورد آنها داریم. ما آنها را شخصاً یا در تلویزیون می بینیم ، در کتاب ها ، روزنامه ها در مورد آنها می خوانیم ، در اینترنت ، رادیو ، از افراد دیگر در مورد آنها می آموزیم یا خودمان آنها را می شنویم (مخصوصاً وقتی پشت دیوار با مشت زن هستند). بر این اساس ، افرادی که درباره آنها اصلاً چیزی نمی دانیم مانند مردگان هستند یا برای ما اختراع شده اند ، گویی وجود ندارند و هرگز وجود نداشته اند ، یا وجود داشته اند ، اما ناپدید شده اند ، ناپدید شده اند. البته ، مغز ما می تواند افراد کاملاً جدیدی پیدا کند ، اما ما معمولاً از این عملکرد مغز فقط در دو مورد استفاده می کنیم: هنگامی که برای کودکان افسانه می گوییم یا وقتی نویسندگان کتاب می نویسند. در زمانهای عادی ، ما با افراد بسیار واقعی از گوشت و خون سروکار داریم ، کسانی که ما به هر نحوی آنها را می شناسیم.

هنگامی که ما شروع به برقراری ارتباط با شخص جدیدی برای خود می کنیم و حتی بیشتر عاشق می شویم ، آگاهی ما بلافاصله تصویری از این شخص ایجاد می کند ، سر ما را با نوعی مدل مجازی ، دو برابر ذهنی این شخص پر می کند. علاوه بر این ، این مضاعف با زندگی خود در آگاهی ما زندگی می کند. ما معمولاً با او و اصلاً با یک شخص واقعی ارتباط نداریم. این را در نظر بگیرید:

بیشتر ارتباط ما با عزیزان است

با شخصیت های واقعی اتفاق نمی افتد ،

و تصاویر آنها در ذهن ما ،

در واقع ، ما با خودمان صحبت می کنیم

از نظر آنها این است که ما در طول روز به صورت ذهنی روی می آوریم ، رفتار خود را بررسی و هماهنگ می کنیم ، با آنها برنامه ریزی می کنیم ، ناراحت می شویم ، دعوا می کنیم و با کسانی که در دنیای واقعی حتی از آن خبر ندارند ، کنار می آییم. آیا اینطور است؟!

و سپس روند به این شکل به نظر می رسد. ما در رابطه عاشقانه یا خانوادگی (و در هر رابطه دیگر) تقریباً طبق طرح زیر نزاع و جدال می کنیم: یک شخص ، برای ما به طور غیرمنتظره ، ابتدا در واقع در رابطه با ما کار بسیار بدی انجام می دهد ، و سپس از او جدا می شویم. در این مورد ، گردش مالی "برای ما غیرمنتظره" از اهمیت اساسی برخوردار است. به این معنا که با اطلاع از عمل یک شریک ، مغز ما واقعاً شگفت زده و عصبانی می شود: بین رفتار تصویر ذهنی ما ، که به نظر ما قابل قبول است ، و رفتار واقعی یک شخص واقعی - غیرقابل قبول وجود دارد. مغز مدل مجازی شریک را به روز می کند ، به این نتیجه می رسد که ما با چنین شخصی در راه نیستیم ، و سپس در واقعیت نزاع می کنیم.اما همین فرآیند به روز رسانی مدل و شناسایی آن تضادهای عمیق و غیرقابل ریشه کن بین افراد ، که به دلیل آن مناسب است که آنها برای همیشه از هم جدا شوند ، لزوماً مدتی طول می کشد. علاوه بر این ، برای برخی از افراد ، قابل توجه است. بگذارید صریح بگویم:

هرچه فرد باهوش تر و تحصیل کرده تر باشد ، سخت تر است

آگاهی او کار می کند ، هرچه زمان بیشتری نیاز داشته باشد ،

عادت کردن به از دست دادن یکی از عزیزان

بنابراین در اینجا ، کل ترفند این است که شخصی که یا به ما بسیار آسیب رساند (به عنوان مثال ، به ما خیانت کرد) ، یا آشکارا ابتدا ما را ترک کرد ، (a) این کار را به طور معنی دار و مهمتر از همه ، در ذهن خود انجام می دهد - از قبل … یعنی کسانی که به ما خیانت کردند یا ما را رها کردند ، مدتی (ماه ها ، روزها) فرصت داشتند تا از قبل تنظیم کنند که می توانند برای همیشه از ما جدا شوند. مغز آنها ابتدا تصویری مجازی شما را در ذهنشان خراب کرد و تنها پس از آن یک شخص واقعی ، شریک (یعنی شما) را با این واقعیت روبرو کرد.

روند جداسازی دقیقاً آسان تر است

برای آغازگر جدایی و زمان بیشتر

در بازگشت او (الف) به این تصمیم برنامه ریزی شده رسید -

سریعتر و راحتتر (a) به خود می آید

اما کسی که با وحشت ناگهان متوجه شد که او (او) فریب خورده است ، یا به او گفته شده است که رابطه به طور کامل قطع شده است ، بسیار سخت است. وقتی می گوییم فردی در شوک است ، این بدان معناست که او هنوز باید آنچه را که اتفاق افتاده است درک کند ، مغز فوراً یک مدل مجازی جدید از وقایع رخ داده ایجاد می کند ، خود زندگی ، ایده خود را در مورد شخص آسیب دیده به روز می کند. ترک کرد (و قبلاً چنین خوب ، عزیزان ، بستگان و غیره محسوب می شد). برای این کار ، روانشناسان حرفه ای با او کار می کنند ، اطلاعات مفقود شده (علاوه بر این ، به درستی انتخاب و ساخته شده) را به فرد ارائه می دهند که به او کمک می کند با آنچه اتفاق افتاده است سازگار شود ، آن را بپذیرد ، آرامش خاطر را بازیابی کند و ادامه دهد.

اگر یک نفر (به عنوان مثال - شما ، یا شما - یک شریک) یک بار مطلع شده بود که تمام روابط با او خاتمه یافته است ، در واقع یک انحراف پویا در ذهن او ایجاد می شود - درگیری بین مدل مجازی شریک ، خوب او ، تصویر "سفید و کرکی" و یک شخص واقعی. و اگر هیچ روانشناسی در این نزدیکی وجود نداشته باشد که همه چیز را به درستی ارائه دهد ، اطلاعات مربوط به آنچه اتفاق افتاده تقریباً همیشه کافی نیست (زیرا در ذهن ما ، خود ما و شریک زندگی ما معمولاً همیشه بهتر از ما و او (واقعاً) هستیم).. این واقعیت را توضیح می دهد که روزها ، هفته ها یا حتی ماه ها ، شریک رها شده در حال تعقیب کسی است که او را رها کرده است ، همه چیز سعی می کند بپرسد: چه اتفاقی افتاده است ، که در ارتباطات وقفه ای رخ داده است ، او (a) انجام داد (الف) ، آیا ممکن است سعی کنید همه چیز را برطرف کنید ، و سپس دوباره با هم باشید.

اکنون ، احتمالاً می توانید بفهمید که من شما را به کجا می برم. اگر به شدت صدمه دیده اید (شما را فریب داده اند) ، یا به آنها گفته اید که آنها در حال ترک هستند ، مطمئناً مغز شما سعی می کند ، حتی ذره ذره ، اطلاعاتی را در مورد آنچه اتفاق افتاده ، چه چیزی اشتباه بوده است ، جمع آوری کند ، برای یافتن پاسخ س questionال ابدی تلاش کند. "چرا؟" … فقط این است که آگاهی شما واقعاً به آن احتیاج دارد تا مدل پویای شریک سابق را تکمیل کند ، به آرامی به پایان برساند ، موجودیت مجازی خود را در سر شما تکمیل کند (و حتی خروجی های لازم را برای آینده ایجاد کند). ارتباط خود را دقیق و بدون درد به همان شیوه ای که محافظ برق ، دستگاه برق اضطراری انجام می دهد ، ببندید ، در صورت قطع ناگهانی برق ، کامپیوتر را خاموش می کند و ایمنی آن را تضمین می کند.

در صورت پایان ناگهانی یک رابطه عاشقانه یا خانوادگی (هر گونه) ، آگاهی طرف آسیب دیده لزوماً به اطلاعاتی در مورد آنچه اتفاق افتاده است ، نیاز دارد ، که برای قطع ارتباط برنامه ریزی شده و روان برای انتقال نیروها برای ایجاد روابط با دیگران ضروری است. مردم.

اما سپس موارد زیر اتفاق می افتد تفاوت اساسی در پایان رابطه ، بدون آن شما نمی توانید بفهمید که چرا برخی از مردم سالها در مورد شریک سابق خود اطلاعات جمع آوری کرده اند ، در حالی که دیگران نسبتاً سریع به خود می آیند و دیگر علاقه ای به کسانی ندارند که می خواهند "تمام زندگی خود را زندگی کنند" خوشبختانه بعد از آن " به این صورت است:

هرچه زودتر فردی رنجیده یا رها شده خود را متقاعد کند

اینکه شریک سابق رابطه جنسی نادری دارد ،

هر چه زودتر او (ع) به خود بیاید و زندگی خود را آغاز کند

بدون اینکه به گذشته عشق یا خانواده خود نگاه کنید

حالا بیایید این الگو را بر واقعیت اعمال کنیم. فرض کنید شما فریب خورده اید و شما برای حفظ غرور خود مجبور شده اید شریک خود را ترک کنید. یا او شما را کنار گذاشت برای شما ، همه اینها به طور ناگهانی ، غیر منتظره ، مانند یک قنداق روی سر اتفاق افتاد. بنابراین ، برای تکمیل تمام فرایندهای فکری در مورد این موضوع ، اطلاعات مربوط به سابق خود را جمع آوری می کنید ، می فهمید که او و او چگونه دارد و همه اینها را با خودتان و آنچه اتفاق افتاده است مرتبط می کنید.

و سپس همه چیز ساده است. اگر متوجه شدید که در آینده نزدیک شریک شما "دست به دست می شود" ، یک نوشیدنی می نوشد ، با همه پشت سر هم می خوابد ، انواع و اقسام چیزهای ناخوشایند را در مورد شما می گوید ، فردی را مبتلا به بیماری مقاربتی کرده اید ، معلوم شد از آنجا که او (الف) معتاد (ها) یا جنایتکار است ، شخص دیگری را رها کرده است (یا شخص دیگر کارهای بد دیگری انجام می دهد) ، پس به سرعت برای شما آسان تر می شود! خیلی سریع! شما به سادگی خواهید فهمید که در اصل ، با چه هیولای اخلاقی در تمام این مدت ارتباط برقرار کرده اید ، چه نوع خزنده ای را روی سینه خود گرم کرده اید (نیم تنه) و غیره. و غیره. خود را آرام کنید ، به زندگی خود ادامه دهید. خوبه! اگر شریک سابق شما در آینده هیچ کار بدی انجام ندهد ، به زندان نرود ، شهرت خود را خراب نکند ، با کسی دوست شود ، خانواده ای ایجاد کند ، فرزندی داشته باشد ، شغلی بسازد ، ماشین و آپارتمان بخرد ، خوب به نظر برسد ، مغز شما هنوز نمی فهمد چرا این همه غم انگیز اتفاق افتاده است ؟؟؟ و او دستور پایان عشق را نمی دهد و نمی دهد … همه چیز منتظر است و اطلاعات را جمع آوری می کند. هنوز کافی نیست و کافی نیست و سالها ادامه دارد. و همه چیز درد و رنج دارد …

فقط بر اساس این رویکرد ، می توانید بفهمید که چرا اطلاعاتی که شریک سابق شما با کسی دوست است یا در حال تشکیل خانواده است شما را عصبانی می کند ، اما در عین حال عشق همچنان پابرجاست. از آنجا که حسادت عشق را خاموش نمی کند ، فقط آن را گرم می کند. این واقعیت که شریک سابق شما کسی را دارد به هیچ وجه او را به عنوان یک فرد بد توصیف نمی کند. برعکس ، بلکه این بدان معناست که او (الف) معمولی است ، اما شما نوعی مشکل دارید. همچنین مهم است که دردناک بودن اطلاعات مربوط به یکدیگر را به طور همزمان برای هر دو شریک سابق در نظر بگیریم.

مطلقا هرگونه اطلاعاتی در مورد یکدیگر

بعد از پایان رابطه عاشقانه

دردناک توسط هر دو شریک سابق درک می شود

اخباری مبنی بر اینکه همسر سابق شما خوب کار می کند به احتمال زیاد شما را آزار می دهد (به خصوص در یکی دو سال اول). زیرا این بدان معناست که زندگی بدون شما "آسان و سرگرم کننده" است. این بدان معناست که واقعیت نزدیک بودن شما ، به طور عینی مانع از دستیابی این شخص به چیزی شد و شما خود را در نقش ناخوشایند "بالاست" می بینید. که این بسیار بسیار توهین آمیز است.

اخبار بد در مورد یک فرد (در مورد سلامت ، شغل ، زندگی شخصی) به طور کلی طیف وسیعی از احساسات را برمی انگیزد. از غیبت ریز و زننده ، مانند: "بنابراین شما! این خداست که شما را مجازات می کند که این کار را با من انجام داد. " به نگران: "ما باید فوراً تماس بگیریم و برویم! این حتی همسر سابق من است ، اما هنوز هم یک مرد کوچک شیرین و عزیز است … ".

به طور کلی ، تقریباً هرگونه اطلاعاتی در مورد اینکه چه کسانی باید از نظر تئوری در گذشته باقی بمانند ، مطمئناً در حال حاضر یک واکنش دیگر برای شما ایجاد می کند. و این بدان معناست که این اطلاعات تأثیر واقعی بر زندگی فعلی شما خواهد داشت ، ایجاد رابطه شخصی با یک فرد جدید را پیچیده می کند. (به هر حال ، برقراری ارتباط با یک فرد بسیار بسیار دشوار است ، اما ، با سکون ، در مورد شخص دیگری فکر کنید.)آیا واقعاً به آن احتیاج دارید؟ البته که نه! بنابراین ، لازم است تا حد امکان خود را از امکان دریافت اطلاعات در مورد شریک سابق جدا کنید و همه کارها را انجام دهید تا اطلاعات "از زیر شما" به "جهت مخالف" نرسد. زیرا ، اگر نمی خواهید به طور خاص از سابق خود انتقام بگیرید و ثابت کنید که اکنون چقدر خوب هستید ، بیایید اعصاب او را نیز کنار بگذاریم.

توصیه های کاربردی در مورد موضوع - در گذشته چگونه هستید؟

اولین. اگر سرنوشت شریک زندگی سابق شما خوب است ، به سرنوشت او علاقه مند نشوید

روحیه بد ما اغلب نتیجه آن است

اطلاعاتی که کسی بهتر است

بر این اساس ، بدون اطلاعات - بدون خلق و خوی بد.

- اگر رها شده اید ، اطلاعاتی که شریک زندگی شما خوب انجام می دهد اجازه نمی دهد برنامه عشق در سر شما خاموش شود. و اگر شریک سابق شما مرتکب یک کار ناپسند نباشد ، همه او را دوست خواهید داشت و دوست خواهید داشت. و شما در موقعیت خود به این نیاز ندارید. بنابراین ، شما نباید رنج احساسات را طولانی کنید و به سرنوشت سابق خود نیز علاقه مند باشید!

معلوم می شود که شما در آنجا چگونه هستید؟ - علاقه داشتن به سرنوشت سابق تنها در صورتی صحیح است که بیشتر ماهیت زننده و ناخوشایند طبیعت او را نشان دهد. در این مورد ، مفید است ، زیرا صدها بار خود را با این فکر خوشحال می کنید که "چقدر خوب است که همه چیز با این کار به پایان رسید و ما جدا شدیم!". با این حال ، از آنجا که چنین پایانی در زندگی سابق شما تضمین نمی شود ، بهتر است به سرنوشت او اصلا علاقه نداشته باشید. علاوه بر این ، از شما می خواهم که به یاد داشته باشید:

اطلاعات مربوط به زمان حال عزیز سابق ما بلافاصله ما را به گذشته می اندازد

و از زمانی که شما جدا شدید ، به این معنی است که این گذشته با مشکلاتی همراه بوده است. آیا می خواهید به مشکلاتی که قبلاً برطرف کرده اید بازگردید؟ امیدوارم نه! و به طور کلی - شما به نظر نمی رسد یک مازوخیست (ku) باشید …

دومین. تمام کانال های اطلاعات مربوط به یکدیگر را قطع کنید

بهترین گزینه در شرایط جدایی از شریک سابق این است که به طور کامل دریافت اطلاعات یکدیگر را متوقف کنید ، و اصلاً به دنبال هیچ فرصتی نباشید تا بفهمید چگونه آنجا هستید؟ زیرا:

سریعترین درمان برای عشق این است

از نظر جسمی برای یکدیگر متوقف شوند ،

دریافت اطلاعات مربوط به یکدیگر را متوقف کنید

همه اینها به سادگی انجام می شود. لازم است (حداقل برای مدتی) از کمپین عمومی خود "کنار بگذارید" ، ارتباط خود را با افرادی که آگاهانه یا ناآگاهانه ، مطمئناً اطلاعات (مانند عفونت روانی) را در هر دو جهت حمل می کنند ، متوقف کنید.

اما ، مهمترین چیز در زمان اطلاعات سخت ما این است که صفحات شریک سابق خود را در شبکه های اجتماعی اینترنت نخوانید. و تنها در صورتی که توصیه های کاربردی من را برای فصل های 12 ، 13 ، 14 و 15 این کتاب بخوانید ، می توانید علیه خود خشونت کنید ، خود را از صفحه مانیتور دور کنید. اگر هنوز آنها را نخوانده اید ، بلافاصله به ابتدای کتاب بروید!

تذکر

من عمیقا متقاعد شده ام که گذشته ما باید به آینده خوشبخت ما کمک کند و مانع آن نشود. از آنجایی که گذشته ما همیشه از زمان حال ما تغذیه می کند ، اطلاعات مربوط به همسر سابق خود را متوقف کنید.

از درد روحی خود با دستان خود تغذیه نکنید

توصیه شده: