به واقعیت دیگری بپیوندید

تصویری: به واقعیت دیگری بپیوندید

تصویری: به واقعیت دیگری بپیوندید
تصویری: آیا روح میتواند به آینده یا گذشته برود؟ آیا ارواح واقعی هستند؟ - قسمت دوم - زادتن - Zadtan 2024, ممکن است
به واقعیت دیگری بپیوندید
به واقعیت دیگری بپیوندید
Anonim

اختلافات ، درگیری ها و رویارویی ها از کجا نشأت می گیرد؟ آنها زمانی بوجود می آیند که شخص احساس می کند در واقعیت خود تنها است و این واقعیت ، تنها واقعیت واقعی برای او در این لحظه ، باید محافظت شود.

تضاد زمانی بوجود می آید که نماینده دیگری از گونه های انسانی که در کنار ما ایستاده ، نشسته یا دراز کشیده است ، نمی خواهد واقعیت ما را با ما در میان بگذارد و وارد آن شود. مهم نیست که چقدر سعی می کنیم چشم اندازهای درونی خود را به دیگری بگوییم ، این دیگری ، با همه سرسختی ذاتی اش ، تصمیم می گیرد خارج از آنها بماند.

رویکرد "به واقعیت بپیوندید" فقط در شرایطی کار نمی کند که دشمن قبلاً فیوز توپ را در مقابل چشمان شما روشن کرده است. این رویکرد معجزه آسا است. در مورد اختلافات داخلی قابل استفاده است ، هنگامی که ما در مورد اقدامات آشنایان متقابل بحث می کنیم ، برای سفر در راه کار به مسافرت می پردازیم و گربه را به جعبه زباله آموزش می دهیم.

رویکرد "به واقعیت دیگر بپیوندید" می گوید: به جای اینکه حقیقت خود را با حقیقت حریف مخالف کنید ، باید حقیقت خود را زیر بغل بگیرید ، از نظر ذهنی به حریف خود نزدیک شوید ، در کنار او بایستید و در همان جهت که او ، به حل مشکل ادامه دهید …

به عبارت دیگر ، شما باید وارد واقعیت شخص دیگری شوید که در حال حاضر با او در حال مشاجره هستید ، در زمینه انرژی او "مستقر شوید" ، در کنار او دوستانه ایستاده و از موقعیت "من و شما همزمان هستیم" تعامل را ادامه دهید..

اخیراً متوجه شدم که چگونه جریان آزاد و آسان تعامل ، نقش معلم ناخوانده را سنگین می کند.

مادرم 60 ساله است. مانند بسیاری دیگر از زنان هم سن و سال خود در دنیای مدرن ، مادرم با اشتیاق به چهره های جوان درخشان مجله نگاه می کند. روز دیگر ، یکی از کارکنان یک عکس برای او ارسال کرد. این عکس یک مدل مسن قد بلند و لاغر را نشان می داد که دارای گونه های تیز و چشمانی صمیمی بود و برای عکاس زیبا ظاهر می شد. در زیر عکس جمله الهام بخش کوکو شانل قرار داشت: "برای اینکه عالی به نظر برسید لازم نیست جوان باشید." مادرم با نگاه کردن به عکس مدل ، نشست و گفت: "ببین ، یک زن مسن چقدر مناسب است. اگر سه کیلو وزن کم کنم ، می توانم اینطور باشم."

من یک انتخاب داشتم: از یک سو ، من می خواستم این صنعت مصرف کننده مزخرف را که بدن زن را تحقیر می کند ، افشا کنم ، در حالی که میلیون ها زن را در تلاش برای پنهان کردن بخشی طبیعی از طبیعت آنها تحریک و ناامید می کند. می خواستم به مادرم بگویم که چین و چروک های صورت مدل به طرز ماهرانه ای روتوش شده است و این همه آشفتگی مجله دلیلی است که زنان پیچیده را برای بریس های پلاستیکی مجبور می کند. از طرف دیگر ، همین جا ، در حین گفتگو ، مادرم با چشمانی شاد و سرزنده به من نگاه کرد. این عکس امید را در قلب او القا کرد و در پس زمینه یک هفته کاری سخت که مادر باید پشت سر بگذارد ، شبیه یک گیلاس کوکتل صورتی روی کیک به نظر می رسید.

فکر کردم و گفتم: "عکس عالی!"

روانشناسان مغروری مانند من و همچنین کسانی که تجربیات گسترده ای در زندگی دارند ، در برابر توصیه ها مقاومت نمی کنند. ما بلافاصله سعی می کنیم آموزش دهیم ، بیرون برویم ، کمک کنیم. در تلاش برای آموزش و کمک ، به راحتی می توان فراموش کرد که نیاز به آموزش و کمک به این ایده مبتنی است که در مورد شخصی که خود را نشان می دهد مشکلی پیش آمده است: در این لحظه ، با حالتی آشفته ، قلب تپنده. که بدون شک باید تصحیح شود: بالاخره ، با چشم اندازی جدید از جهان ، از اشتباهات محافظت می شود. وقتی عزم خود را برای نزدیک شدن به فردی پیدا می کنیم ، قدمی به سوی او برمی داریم ، در کنارش می ایستیم و در جهت حل مشکل از واقعیتی که در آن قرار دارد می چرخیم ، از جدا شدن دست بر می داریم. ما دیگر به فردی اطلاع نمی دهیم که هنوز با رنج خود تنها است.

رویکرد "به واقعیت بپیوندید" جدایی را از بین می برد ، مانند زمانی که شکر را در چای می ریزید و هر دو محصول با هم مخلوط می شوند و یک شکل را تشکیل می دهند.

توصیه شده: