2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تمام اوکراین بیش از دو ماه است که به دلیل شیوع ویروس کرونا بسته شده است. و اکنون ، سرانجام ، آرامش طولانی مدت مورد انتظار قرنطینه. اما ، به جای شادی ناشی از آزادی که بر ما وارد شده است ، ما احساس … خستگی ، بی تفاوتی یا حتی ترس از جامعه می کنیم.
چگونه بعد از قرنطینه به زندگی عادی بازگردیم؟ این مهم است که با مراقبت و توجه به احساسات ، احساسات در بدن و احساسات خود به جامعه بروید. با دقت و توجه ، به خود و دیگران عشق بورزید. به عنوان مثال ، اگر تمایلی به برقراری ارتباط با شخص خاصی ندارید ، ارتباط برقرار نکنید. به عنوان آخرین راه حل - به برخی شرایط مراجعه کنید. و اگر آماده گفتگو در مورد این ناراحتی هستید ، صادقانه به آنچه که برای شما اتفاق می افتد اعتراف کنید. دلیل احساسات خود را توضیح دهید ، با این شخص توافق کنید. عذرخواهی کنید و بخواهید فعلا شما را تنها بگذارید تا خودتان را حل و فصل کنید. همچنین مهم است که بدون در نظر گرفتن نتیجه از مکالمه تشکر کنید. به آرامی و با احتیاط به خودتان و اطرافیان خود وارد دنیای ارتباطات و ارتباطات شوید.
مردم برای بازگشت به "زندگی" باید خود را برای چه مشکلاتی آماده کنند؟ مشکل شماره یک: عدم قطعیت ، از دست دادن وضوح و وضوح در امروز و فردا. هنگامی که عدم اطمینان در مورد کار ، در مورد امور مالی ، در مورد روابط ، و سایر موارد وجود دارد. وقتی قبل از قرنطینه ، شغلی داشتم ، درآمد ثابتی داشتم ، رابطه ای پایدار با قوانین خودم داشتم. قرنطینه می تواند برای مدتی از بین رفتن وضوح ، شفافیت و قطعیت باشد. چه باید کرد؟ اول: به خود اجازه دهید احساس تلخی ، عصبانیت ، کینه ، ترس را تجربه کنید. دوم: یک برنامه عملی گام به گام تهیه کنید. و پیش بروید: رزومه خود را به روز کنید ، نمونه کارها را به روز کنید ، به طور فعال برای مشاغل خالی اقدام کنید و هر پیشنهادی را که می تواند الهام و اشتیاق حرفه ای شما را به زندگی باز گرداند ، بپذیرید. مشکل شماره دو: جهان تغییر کرده است ، مردم می توانند تغییر کنند. بحرانهای زندگی اغلب قادر به ایجاد انقلابی در روان ، تجدید نظر در ارزشها ، اولویتها و علایق زندگی هستند. فقط باید آن را بدیهی تلقی کرد. بدون انتقاد و ارزیابی. فقط به عنوان یک واقعیت به آن نگاه کنید. چه باید کرد؟ از تصمیمات عجولانه ، عجولانه و عجولانه خودداری کنید. بگذارید جهان در واقعیتهای جدید ، تغییر یافته ، مستقر شود. زمان بدهید: سه یا پنج ماه. و صحبت کنید ، به انگیزه های تغییر دیگران علاقه مند شوید. جهان را کاوش کنید ، بسیار جالب و متفاوت است! مشکل شماره سه: حق خطا به عنوان حق تجربه. در قرنطینه ، می توانید برخی اقدامات ، مراحل ، کلمات را که به نظر شما اشتباه ، مخرب و "اشتباه" است ، مجاز کنید. اکنون زمان بازگشت به آنها و در صورت امکان تغییر آنها است. و اگر چنین امکانی وجود ندارد ، به خود اجازه دهید با این رویداد نه به عنوان یک اشتباه ، بلکه به عنوان یک امتیاز مثبت دیگر در زندگی خود برخورد کنید. اکنون دقیقاً متوجه شده اید که چگونه و چرا نباید این کار را انجام دهید.
آیا تفاوت در نحوه نیاز افراد درون گرا و برون گرا برای خروج از قرنطینه وجود دارد؟ بالاخره همه ما متفاوت هستیم. تفاوت بیشتر در انواع (درون گرا ، برون گرا) نیست ، بلکه در شخصیت فرد است. این یک افسانه است که افراد درونگرا دوست ندارند ارتباط برقرار کنند - با این حال ، در درجه خود دوست دارند و با افراد برون گرا متفاوت است (برای مقایسه: مانند یک قاشق چایخوری و یک قاشق غذاخوری ، همه اینها قاشق هستند ، اما هر کدام مختص به خود هستند اندازه گرفتن). به عنوان مثال ، اگر می دانید که شما یک فرد برون گرا هستید ، و همسایه شما درون گرا است ، پس … از شما می خواهم که با خود و همسایه خود با دقت و دقت رفتار کنید. او همچنین ارتباط خود را از دست داد و خوشحال می شود که شما را ببیند و سلام کند ، اما این دلیلی برای صعود به آغوش دوستانه نزدیک و قوی نیست. بهتر است از او بپرسید: آیا می توانم تو را در آغوش بگیرم / دستت را بگیرم ، همسایه؟ و اگر نه ، پس به دنبال یک فرد برون گرا باشید تا شما و او به همان زبان نیاز برای تماس صحبت کنید. بیشتر به نیاز ، نیاز یک فرد نگاه کنید تا به درون گرایی یا برون گرایی او.بپرسید و به وضعیت و میل او علاقه مند شوید. و البته خروج از قرنطینه زمان خوبی برای مشاهده شخصی تغییرات شما قبل ، حین و بعد از قرنطینه به عنوان یک دوره انزوای اجتماعی است. مهم نیست که شما کی هستید ، مهم این است که همه ما به احترام ، پذیرش و امنیت احتیاج داریم. همیشه.
توصیه شده:
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
"در مدرسه سخت است!" چگونه می توان زندگی کودک را با توصیه ها و عبارات احمقانه خراب کرد؟
1. تنزل مقام معلم معمولاً کاهش ارزش معلم بر اساس رقابت ایجاد می شود: والدین شروع به رقابت با معلم می کنند ، که ناگهان در مقطعی برای کودک مقتدرتر از خودشان می شود. به عنوان یک قاعده ، بزرگسالان ناخودآگاه درگیر این مبارزه می شوند و با اقدامات خود ، اتحاد احتمالی بین معلم و دانش آموز را از بین می برند ، که برای همه سالهای تحصیل بعدی بسیار مهم است.
چگونه می توان به دختری در دوران بارداری اولیه کمک کرد: توصیه روانشناس
امروزه موارد حاملگی زودرس بیشتر و بیشتر می شود! این نه تنها برای کودک ، بلکه برای کل خانواده استرس زا می شود ، زیرا همه والدین حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند که فرزندانشان ، که به آنها امیدهای زیادی بسته شده بود ، در حال حاضر صاحب فرزند خود خواهند شد.
چگونه می توان تصویری از "غیرقابل دسترسی" برای خود ایجاد کرد؟ روانشناس خانواده Zberovsky همه اسرار را فاش می کند
بیایید روانشناسی مردان دوستیابی را به خاطر بسپاریم. در همان دوران آشنایی ، مردان تقریباً همیشه خانم ها را "در دسترس بودن" بررسی می کنند. آنها می فهمند که آیا شما یک "آدم راستگو" هستید ، یا می توانید "با یک منظره دور"
چگونه می توان سال نو را به تنهایی جشن گرفت؟ توصیه روانشناس متخصص
• ابتدا باید اطمینان حاصل کنید که هیچکس به طور غیرمنتظره برای تبریک به شما حاضر نمی شود. شما هرگز نمی دانید ، نمایندگان فروش ، حمام ، دوستان واقعی. برای محافظت هرچه بیشتر از خود ، توصیه می کنم جلسه با NG را به منطقه زمانی دیگری منتقل کنید. بنابراین شما خود را از نیاز به انجام نقطه دوم نجات می دهید.