ظلم والدین و تأثیر آن بر سرنوشت یک فرد

تصویری: ظلم والدین و تأثیر آن بر سرنوشت یک فرد

تصویری: ظلم والدین و تأثیر آن بر سرنوشت یک فرد
تصویری: طریقه صحیح بحث که منجر به دعوا و عذاب وجدان و ناراحتی نشود 2024, ممکن است
ظلم والدین و تأثیر آن بر سرنوشت یک فرد
ظلم والدین و تأثیر آن بر سرنوشت یک فرد
Anonim

بسیاری از آنها چندین دهه با زخمی در جان خود زندگی کرده اند. درد ، درد ، خونریزی ، خود را از طریق شرم و گناه به یاد می آورد ، که از تمام حوزه های زندگی فرد عبور می کند ، از طریق احساس درماندگی و بی دفاع که ناگهان و به طور غیر منتظره می پیچد. از این گذشته ، وقتی خون می آید ، به این معنی است که قدرت فرد به پوچی سرازیر می شود و ضعف بیشتر می شود.

فردی با نفرت به یاد می آورد که والدینش در دوران کودکی با او چگونه رفتار می کردند ، کسی تمام زندگی خود را وقف انتقام آنها می کند و آنها را از نظر ذهنی یا با کلمات مورد آزار و اذیت قرار می دهد. و کسی سکوت می کند و راز شخصی خود را در مورد بی رحمی تجربه می کند ، زیرا شما نمی توانید در مورد تحقیر ، توهین ، ضرب و شتم ، در مورد غیر انسانی بودن کودک با او صحبت کنید. و کسی دیگر قدرت صحبت کردن را ندارد ، روح نیز مانند بدن ضرب و شتم می شود ، مانند تصور جهان اطراف مثله می شود.

هنوز کسی این باور کودکانه را حفظ می کند که مادر سرد و بی رحم تغییر خواهد کرد ، ارزش این را دارد که برای او کار خوبی انجام دهیم یا به چیزی در زندگی دست یابیم. از آنجا که درد ناشی از تخیلات شکسته در دوران کودکی صد برابر قوی تر از درد ناشی از حقیقت است - افراد ظالم برای همیشه بی رحم می مانند ، قادر به تغییر نیستند.

در آسیب های خشونت ، چیزهای زیادی در مورد تنهایی و خیانت وجود دارد. وقتی شخصی از طریق والدین خود به این جهان می آید ، حداقل از همه انتظار دارد که آنها ، والدین ، بی رحم ترین و طردکننده ترین افراد باشند. این ناامیدی تلخ می تواند فرد را تا پایان عمر همراهی کند. احساس فریب ، ترس از درماندگی یا تحقیر مجدد فرد را به تصمیمات و انتخابهای زیادی می کشاند که زندگی را بیشتر تحت فشار قرار می دهد. برای مثال:

- به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد

- همه برایم آرزوی بد می کنند

- او (او) این را عمداً به من می گوید ، اما او متفاوت فکر می کند

- همه فقط به من می خندند

- من برای کسی جالب نیستم

- هیچ کس هرگز من را دوست نخواهد داشت

- من لیاقت بهترین ها را ندارم

و بسیاری دیگر و بسیاری دیگر. همه این نگرش ها و تصمیمات استراتژی مقابله یا درک آسیب دیده را تشکیل می دهند. به نظر می رسد یک فرد دیگر زندگی نمی کند ، او در شادی و لذت نیست ، وظیفه او فقط زنده ماندن ، زنده ماندن در میان افراد ظالم و پست است ، که در آنها بازتاب والدین خود را مانند آینه می بیند. و زندگی دوباره در یک دایره می چرخد: فریب - خیانت - تنهایی ، خیانت - فریب - تنهایی. این یک سناریوی تکراری زندگی شخصی است ، به منظور بازنویسی آن - مهم است که با تجربیات خود در مورد والدین خشونت آمیز در مورد خود ، در مورد آنچه در گذشته اتفاق افتاده ، روبرو شوید. برای جلوگیری از فرار از خود ، از درد ، این است که اولین قدم را به سوی زندگی جدید ، به سوی بهبودی ، به سوی بهبود زخم معنوی بردارید.

توصیه شده: